به همگان نام ناپلئون بناپارت آشنا است٬ اما ممکن با کار نامه های نظامی الکساندر واسیلویچ سووروف بسیاری ها آشنایی نداشته باشند٬ که بدون مبالغه کمتر ازشهکاری های جنګی ناپلیون نبوده ٬ اما بایک تفاوت که وی همواره در دفاع نه تنها کشورش٬بلکه اروپا نقش بزرګی را بازی نموده.
الکساندر واسیلویچ
الکساندر واسیلویچ سووروف در سال ۱۷۲۹ در مسکو بدنیا آمد٬ که تا به حال زادګاه وی در مسکو حفظ است. از طفلیت وی علاقمندی به عسکری داشت در پانزده سالګی به تحصیلات نظامی پرداخت. جسم کوچک و ضعیف خود را تقویه نمود و در سال ۱۷۵۴ به حیث افسر نظامی به خدمت گماشته شد. سووروف به سن ۳۱ سالګی به حیث تولی مشر در جنگ با المانها گروه های پارتیزانی را رهبری نمود٬ با قهرمانی های که در این جنگ ازخود نشان داد٬ مورد توجه و پاداش امپرتوری تزاری روسیه قرار گرفت.
جنگ با قوای اشغالگر پولند
در سال ۱۷۶۸ وی در جنگ با قوای اشغالگر پولند نبوغ خاص خود را نشان داد. از آن به بعد به فرمان اکاترینای کبیر به رتبه تورن جنرال نایل آمد. در سال ۱۷۷۲ امپراتور اکاترینا دوم وی را در جنگ علیه ترکان گماشت. در سال ۱۷۷۴توانست بر قوای ۴۰۰۰۰ نفری ترک دو جبهه جنگ غلب آید. این موفقیت وی در جنگ ٬ در و اقع٬ شروع شکست امپراتوری عثمانی ترک بود. ایشان وادار شدند معاهده صلح را با امپراتوری روس امضاً نمایند.
در سال ۱۷۷۹ قومندانی قوای روسیه تزاری در کریمه را درد ست گرفت ٬ که با نبوغ خاص نظامی٬ نقشه دفاع این نیمه جزیره را در مقابل قوای عظیم ترک طرح نمود. و در سال ۱۷۸۳ کریمه را شامل قلمرو روس نمود.
جنگ دوم روس و ترک
درجنگ دوم روس و ترک ۱۷۸۷تا ۱۷۹۱ وی در مجموع قومندانی عمومی دفاع سرحدات بحیره سیاه را به عده گرفت که بازهم به قوای ترک غلبه حاصل کرد. در سال ۱۷۹۱ بعد از موفقیت جنګ با ترکان به دفاع از سرحدات فنلند ګماشته شد٬ تا مرز با فندلند را ترسیم و تحکیم بخشد ٬ یک سال بعد وی را درتقویه سرحدات در جنوب غرب روسیه توظیف نمودند٬ چون باز هم خطر حمله ترکان به این مناطق پیشبینی ګردید. در سال ۱۷۹۴ در جنګ با قوای پولند برآمد و شهر پراګ و پایتخت پولند وارسا را به تسخیرقوای روس درآورد در این جنګ لقب فیلدمارشال را از طرف امپراتور روس اکاترینای دوم بدست آورد. در سال ۱۷۹۵ اکاترینای دوم وی را از وارسا خواست و یک سال بعد وی کتاب خود را که بنام « علم موفقیت » به نشر سپرد ٬که تجارب جنگی خود و قواعد تعلیم وتربیه قوای روس را در آن درج نمود. این کتاب منحیث درس نامه و مرامنامه ای عسکری امپراتور روس پاول تصویب گردید. در سال ۱۷۹۷ امپراتور روس پاول را مورد انتقاد جدی قرار داد وبا وضاحت نارضایتی خود را ازوی ابراز نمود ٬ پاول اول فیلدمارشال سووروف را ازخدمت نظامی برطرف کرده و تحت نظارت پلیس قرار. تقریبآ دو سال وی در نظارت بسر برد٬ در سال ۱۷۹۹ به خواهش شهزاده اتریش وی از تبعید آزادشد و دوباره به خدمت گماشته شد. با وجود ناتوانایی و سن وسال اش ٬ در جنگ متحد روس و اتریش علیه فرانسه در استقامت ایتالیا رهبری قوای مشترک اتریش و روس را بدست گرفت ٬ بر قوای فرانسه در شمال ایتالیا غلبه حاصل نمود و آنرا از تصرف فرانسه آزاد نمود. باطرح پلان
استراتیژی سووروف
باطرح پلان استراتیژی سووروف پیشرفت در جبهات ٬ جبنوبل ٬ لیون و پاریس سازمان داده شد و در تبانی با قوای اتریش ٬ باید پیشروی را از سویس دنبال می کردند ٬ اما اتریش دست از پیشروی کشید. و از پاول خواست تا سووروف قوای خود را به سویس مستقر بسازد و برای اتریش ایتالیا را واګذار کند. سووروف نوشت که «مرا به سویس گماشت تا نابوشوم». در سویس قوای روسیه در معاصره شدید قرار گرفت و به مشکل توانست خودرا بکشد ٬ پاول ماهده خود را با اتریش لغو قرار داد واز سووروف خواست تا به روسیه برگردد.
و امپرواتور امر نمود تا مجسمه وی در سانکت پتربورگ گذاشته شود. بعد از جنگ به مریضی مبتلا گردید و در ششم می سال ۱۸۰۰ در سانکت پترزبورگ وفات نمود.
تاریخ نویسان در مورد سووروف
برای تارخ نویسان شخصیت سووروف بسیار قابل توجه است که طفل ضعیف و ناتوان چطور توانست با کرکتر آهنی آراسته گردد و به قومندان کبیر جنگ ٬ که دستاورد هاو شهکاری هایش ثبت تاریخ های جنگ های جهانی شده ٬ مبدل گردد. وی از خوردی به خواندن علاقه گرفت و به مطالعه کتُب نظامی پرداخت و تا دم مرگ وی به مطالعات در عرصه نظامی پرداخت. وی مردانگی و نبوغ خاصی در معاربه داشت و بی حراس در شرایط حساس خود پیش قراول بود و در نبرد رویا روی قرار می ګرفت ٬ که چندین بار زخم شدید برداشت. در مورد وی می ګویند ګه انسان عجیب و غریب بود ٬ به رفاه و آرامش و جلال هیچ علاقه نداشت ٬ زندګی بسیار ساده داشت ٬ بالای کاه خواب میکرد و حتا در موسم سرد زمستان لباس سبک به تن می کرد ٬ وی آرام راه نمی رفت٬ بلکه همواره می دوید ٬ عراده جات را دوست نداشت و صرف اسپ داشت ٬ همواره کار های پرجوش و مشقت را اجراع می کرد٬ به کار و بار هادی علاقه نداشت ٬ بسیاربی الایش ٬ سخاوتمند٬ مذهبی بود٬ برخورد ساده وی با نظامیان وی را سلطان قلبها ساخته بود. با درک درست در تاًمین ضرورت های عسکر وی ازمحبوبیت و اتوریته خاص در بین شان نظامیان برخوردار بود ٬ عساکر بی حد به وی اعتماد داشتند و حاضر بودند که ګویا در آب و آتش با وی یکجا باشند.
میتود های خاص جنگی
سووروف همواره در جنگ از میتود های خاص استفاده می کرد و همواره حملات ناگهانی را به دشمن سازمان می داد. وی می گفت « محاسبه دروقت یکی از اصول عمده در جنگ است ٬ یگان بار حتی یک لحظه کوچک می تواند سرنوشت جنگ را رقم زند».
وی درجنگ همواره تا اخیر پیش می رفت و هنگام تعرض بر دشمن تا قلع و قمع کامل شان عملیات ختم نمیکرد و کار را نیمه تمام نمی گذاشت.در جای که معمولا باید توقف میشد وی تا اخیر پیش می رفت تا گرماگرم کار را تمام کند. نه اینکه دشمن را از یک منطقه به منطقه دیگر براند و بسنده کند. و از مادون خود نیز چنین انتظار راداشت. وی هیچ گاه و در هیچ نبردی شکست نخورده که در تاریخ قومندانان جنگی روسیه نظیر ندارد.
سووروف توانست که عنعنه نظامی زمان پیوتر کبیر را اعاده نماید. وی تحصیل یافته ترین افسر نظامی قرن۱۸ بود ٬سووروف بسیار خوب الجبر ٬ فلسفه و تاریخ می دانست ٬به لسان های المانی ٬ فرانسوی ٬ ایتالیوی٬ پولندی و ترکی صحبت می کرد. و حتا کم و بیش فنلندی٬عربی و فارسی را نیز بلد بود و بسیار خوب استحکام قواه را می دانست و کاملاً از ظرفیت های قوای کشور های جهان معلومات داشت. سووروف بسیار دقیق وقایع نظامی و سیاسی اروپای غربی را تعقیب می نمود ٬ همه اخبار٬ مجلات و کتاب های علمی خارجی را همواره بدست می آورد. اگر چه وی طرفدار رژیم شاهی مطلقه و طرفدار طبقه اشراف جامعه بود ٬ اما همزمان «خونخواری» اکاتیرین دوم و پاول اول را سخت انتقاد می نمود. محبوبیت و اتوریته خاص وی در قوای نظامی باعث عدم اعتماد حکومت به وی گردید و همواره مورد تعقیر و تعقیب قرار داشت.
ایدیالوژی سووروف
شاخص اساسی ایدیالوژی وی را وطنپرستی و خدمت به وطن تشکیل می داد. و اعتماد عمیق به استعداد نظامی قوای روسیه داشت. وی معتقد بود که در دنیا نظیر جرعت جنگنده روس وجود ندارد٬ وی در مقابل مردم بی گناه و غیر نظامی جوامع روش بسیار انسانی داشت و با اسیران جنګی برخورد زشت نمی کرد. وی می گفت که «سلاح برنده تر از روش انسان دوستی برای شکست دادن وجود ندارد» و همواره درتعقیب عسکر خود در چور و چپاول بود که در صورت تخلف مورد جزای سنګین قرار می داد. او بزرگترین نظامی از لحاظ تیوری و تکتیک بود و دانش عمیق از پرابلم های نظامیان داشت که مکتب تعلیم وتربیه نظامی وی با اساسات مدرن آنزمان بناُ یافته بود.
در مسایل استراتیژی وی معتقد بود که جنګ باید برق آسا باشد و زود خاتمه یابد ٬ بدین لحاظ قبلاً باید آمادګی کامل و با انرژی صورت ګیردو با در نظر داشت اوضاع و تناسب قوای دشمن باید پیش نیرو های مسلح دساتیر قاطع واوامر لازم جهت تعرض سریع برای قلع و قمع دشمن گذاشته شود٬ تا بزودترین زمان در قدم اول نیرو های زنده دشمن از بین برده شود. وی در تیاتر عملیات جنګی مانور قوا را وسیله برای نابودی نهادهای تاُمینی دشمن می دانست و تمرکز قوای خود را متوجه نقاط ضعیف دشمن نموده٬ تا بتواند ضربات قوی درمیدان جنگ وارد نماید ٬پرنسیپ دیګر وی « نگاه داشتن نیروخود در صورت امکان در کل ». وی برای قوای خود می آموختاند که موفقیت در جنګ مربوط به کشف دقیق است ٬که وظیفه کشف نظامی میباشد ٬ باید همه پلان ها و عملکرد های خود را مخفی نګاه داشت ٬تا فاشن ګردد و بتوان عمله آنی را انجام داد ٬ قسمی که در بالا ګفتیم به فکتورو در جنگ ارزش عظیم قایل بود: «محاسبه زمان ٬ اینست اصول اصلی پیشبرد جنگ است». « بعضی اوقات یک لحضهء کوچک می تواند سرنوشت جنگ را تائین نماید». وی می گفت: «دشمن آشتی ناپذیر ما عملکرد های دگماتیک و چوکاتی است » وی بسیار سخت منتقد پلان های بود که در دفتر ٬دور از میدان جنگ٬ که هیچ از شرایط عینی آگاهی نداشته باشد ٬ زیبا و بدون در نظرداشت هر لحظه تغییر اوضاع طرح ریزی گردیده باشد. سووروف معتقد بود که قومندان علی باید صلاحیت عام و تام را داشته باشد٬ وی اشدآ شرایط و کرکتر تیاتر جنگ را مدنظر داشت (توپوگرافی٬ اوضاع جوی ٬وقت٬ سال ٬ظرفیت مواد تامیناتی ٬ سیستم های دریایی٬ راه ها و غیره مخصوصا از دشمن را) قبلآ مطالعه و بررسی می نمود و همچنان امکانات جذب مردمان محل را به طرف قوای خود درنظر داشت (مثلا در جنگ با ترک ها مردم سلاویان و یونانی ها را ٬ در جنگ با فرانسه٬ ایتالیوی ها و سیوسی ها را) به طرف خود جذب میکرد.
اهمیت زیادی را در جلب و جذب عسکر ریزرف و ذخایر مالی٬ وسایل ترانسپورتی ٬ و مستقر ساختن محل قومانده قوای خود قایل بود. وی به تعلیم و تربیه قوا ارزش زیادی قایل بود و چه در حالات جنګ و چه هم در شرایط آرام همواره تعلیمات نظامی را سازمان میداد. وی می ګفت« قبول مشکلات در تحصیل باعث اسانی در عملیات و برعکس تعلل در تعلیم٬ مشکلات در عملیات است».
یکی از تکتیک های موفق جنگی سووروف عمله دو طرفه بود٬. وی مانور های جنگی را طوری سازمان میداد که از یک طرف بر دشمن تعرض میکرد و از طرف دیگردر مسیر عقب نشنی با مقابله رویا روی باایشان قرار میگرفت و قوای خود رااز لحاظ معنوی آماده مینمود. سووروف به تمام معنی از عسکر و خورد ضابط گرفته تا جنرال ابتکار عمل شان راتقدیر می نمود٬ برایشان از پلان عملیات قسمی خبر میداد که هر جنګنده وی باید مانور های خود را بداند.
ابتکار عمل
ابتکار عمل٬ درک درست از عملکرد و شجاعت را سووروف همواره با دادن نشان ها و مدال های جنګی قدر دانی مینمود و به شمول عسکر و خورد ضابط مستعد خودرا ارتقا مقام میداد. وی همواره متوجه بلند بردن مورال جنګی قوای خود بود٬ و عسکر را در مواقع سخت و اساس با سخنان و مزاق های خوش آیند روحیه میداد٬ در وجود شان حس رفاقت و همدردی را تقویه مینمود ٬ بدین صورت اخلاق نیک را در وجود شان تربیه مینمود و از احکام به معنی و عملکرد های ظالمانه در مقابل عسکر خود سخت نفرت داشت. او از نتبلی و سرکشی از مشکلات بد میبردو طرفدار دسپلین قائم نظامی بود٬ اما با در نظر داشت شرایط ګناه های متخلفین را در نظر میگرفت. وی بسیار زیاد متوجه صحت و سلامتی وتربیه فزیکی عسکر خود بود٬ نظافت قاغوش ها و لاګر های عسکری را شخصآ نظارت میکرد٬ غذای خوب وصحی, لباس و بوت گرم عسکری آماده می نمود و سیستم طبابت عسکری را جز تدابیر نظامی میدانست و در آنزمان که امراض گوناگون وجود هزارها انسان را از بین میبرد ٬ اما عسکر وی از صحت وسلامتی خوب برخوردار بود ند