یورش راکتی ایران بر عراق و پاکستان واکنش در برابر تحرکات بیشتر نیابتی های امریکا است
"مناطق هدف قرار داده شده در واقع واکنشی است از جانب ایران که در دوبعد نظامی و سیاسی پیام های را به جانب امریکا می رساند. ایران گفته است که این هدف قرار دادن ها در واقع، درادامه رد گیری های است که به دنبال حمله خونین کرمان در محور یک تجمع تروریستی انجام شده است. در اصل ماجرای های این چنینی در امتداد بازی های است که محور متفقین آسیایی و متحدین فرا منطقه ای به راه انداخته اند. ایران جز یک دایره رقابتی امنیتی، در محدود فکری شانگهای است که علی رغم تنش بسیار شدید با امریکایی ها، کماکان در این دایره باقی مانده است. امریکا با ایجاد فشار های مضاعف، در تلاش است تا ایران را در امتداد مرز های شرقی( افغانستان و گروه های جدایی طلب بلوچ و گروه های تکفیری) و از غرب و سایر مناطق با گروه های تندرو ضد منافع ایران، زیر ضربه گیرد. اساسا درگیری جدیدی نمی تواند به منافع امریکا کمک کند. در عوض، استفاده از نیابتی ها است که می تواند وضعیت را بر وفق مراد امریکا در منطقه تغییر دهد که بدون شک، ایران در محور این اهداف قرار دارد. زیرا در شرایطی که جنگ اکراین برخلاف انتظار، با بن بست روبرو است و شرایط به نفع روسیه در حرکت است، بحران خاورمیانه علی رغم سرکوب و بمباران شدید اسراییلی ها، در یک وضعیت پیچیده و مبهم قرار دارد و مسئله افریقا و سایر مناطقی مانند افغانستان، وضعیت بر اساس طرح های امریکا، پیش نمی رود، شروع جنگ دیگری، به هیچ وجه به نفع امریکا نیست و امریکا این مسئله را به درستی درک می کند".
این استاد پیشین دانشگاه کابل در ادامه گفت: "در عوض، استفاده از نیابتی ها، گروه های فشار تروریستی و هدف قرار دادن منافع ایرانی و انجام حملات بیشتر مانند حمله تروریستی کرمان می تواند، ایران را با چالش های جدی امنیتی و سیاسی مواجه سازد. به این اساس است که ایران منطقه فرودگاه اربیل، پایگاه نظامی امریکایی الحریر و کنسولگری امریکا را مورد یورش قرار داده است، تا واکنشی باشد در برابر تحرکات بیشتر امریکایی ها. از سوی دیگر، انجام حملات همزمان به خاک پاکستان که ایران ادعا کرده پایگاه های جیش العدل را هدف قرار داده، یک سوی دیگر این ماجرا است که نشان می دهد دایره رقابت های امنیتی، هر روز گسترده تر می شود و پای قدرت های منطقه ای را نیز در این ماجرا می کشاند. حال عراق و پاکستان باید در محور یک بازی منطقه ای و یا فرا منطقه ای قرار گیرند. یعنی گزینه های انتخابی؛ منطقه است که در محور متفقین آسیایی خلاصه می شود و یا فرا منطقه که یک ضلع نا امنی در این خصوص حساب می شود و هدف نهایی آن، بزرگ ساختن دایره نا امنی در امتداد رقابت های بزرگ جهانی است که در این صورت عراق و پاکستان یکی را باید انتخاب کنند. در ضمن، انتظار می رود افزونی حجم این چنینی حملات بر منافع ایرانی، واکنش منطقه را نیز بر انگیزد. این کار به تشدید بحران در منطقه از لحاظ سیاسی و امنیتی افزوده و منجر به وخامت بیشتر اوضاع خواهد شد. همچنان تلاش امریکا برای وارد ساختن ایران در چرخه ی بی ثباتی و ستیز با منطقه است".
"برای پاسخ به دو پرسش باید در مقدمه نکته ی را روشن ساخت،
۱- نخست اینکه ایران با داشتن حکومت ایدئولوژی اسلامی شیعی تنها کشور منطقه است که با داشتن ایدئولوژی سیاسی با مخالفان پرشماری مانند: کشورهای غربی و متحدان منطقه ای امریکای و گروهک های تندرو مذهبی، توانسته امنیت مرزهای طولانی خود را حفظ کند. بسیاری از کارشناسان سیاسی باور دارند، با این سطح تضاد منافع ایران با کشور های پیرامونی و کشورهای غربی و متحدان منطقه ی امریکا، می بایست یا ایران دچار هرج و مرج و ناامنی گسترده می شد یا حکومت جمهوری اسلامی ایران فرو می پاشید.
اما در واقعیت و در عمل حکومت ایران پابرجا است و امروز شاهدیم که حضورِ منطقه ی ایران گسترده تر شده و در نقاط راهبردی خاورمیانه حضور دارد از تنگه باب المندب گرفته تا سواحل شرقی مدیترانه و منطقه قفقاز و شبه قاره هند و آسیای مرکزی، نشانه های حضور و نفوذ ایران مشاهده می گردد. این نفوذ ایران به عقیده کارشناسان سیاسی، ناشی از تجربه تاریخی و پیوستگی امر دولتداری ۱۲۰۰ ساله ایرانیان است. از نقطه نظر مطالعات اجتماعی و جامعه شناختی در سرزمین فلات مرکزی ایران شواهدِ وجودِ نهاد دولت پیوسته ۱۲۰۰ ساله با وجود تغییر حکمرانان را می توان دید و شناخت .
حکمرانان امروزی ایران با شناخت مفهوم امنیت نرم افزاری ، و با درک ماهیت این روند و واقعیات تاریخی به موضوع امنیت و دفع تهدیدات و بقای مردم ایران می پردازند.
بر اساس همین شناخت مفهوم امنیت نرم افزاری و درک تجربه تاریخی ، حکمرانان امروزِ ایران نیک می دانند که منشا تهدیدات و خطرات امنیتی کجا و چه کسانی است.
در حملات تروریستی مرگبارِ گورستانی در کرمان و یا یورش دهشت افکنان بر پولیس ایران ، منشا و آمر حملات هراس افکنانه ، کشورهای فرا منطقه ای و دشمنان ایران در غرب آسیا به دلیل نزاع بر سر فلسطین و غزه می باشد و گروه های افراط گرایی تروریستی، عامل و بازیچه یِ سازمان های امنیتی و استخباراتی دولت های درگیر بر سر نزاع غزه و فلسطین می باشند .
و حاکمان امروز ایران بر همین اصل به نحوی که درگیری مستقیم و گستر ده ای نظامی به وجود نیآید با شناسایی ، سلسله مراتب آمریت جنایات تروریستی گورستانی در کرمان به حملات موشکی تلافی جویانه علیه اهدافی در شمال عراق و سوریه منصوب به وابستگانِ آمریکا و اسراییل دست زدند".
"دوم ؛ از سوی دیگر با رویداد نهضت مشروطه و انقلاب قانون اساسی و روند مدرن شدن ایران بنیان آموزش ، صنعت و اقتصاد نوین ایران بر پایه الگو های توسعه غربی و آمریکای بنا گذاشته شده و از نظر توسعه صنعتی ، ایران کشوری غربی شناخته می شود و پس از انقلاب اسلامی ، در ۲۰ سا ل گذشته جامعه ایرانی در حال تحولات عمیق اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است تا وابستگی اقتصادی و صنعتی به غرب را بتدریج بکاهد.
در برابر این تحولات ، امریکا و غربگرایان ایرانی تلاش دارند که ایران همچنان در اردوگاه غرب باشد و همچنان بر پایه الگوهای غربی روند توسعه را بپیمآید . هر چند از نقطه نظر سیاسی و ایدئولوژی حاکمان ایران با کشورهای غربی در تضاد و دشمنی باشد.
از همین جهت نه امریکا و نه غربگرایان ایرانی نمی خواهند ایران و امریکا به رودر رویی نظامی تمام عیار برسند چون در این حالت است که ایران برای همیشه از اردوگاه غرب بیرون رفته و ماهیتاً ایران با غرب ارتباط و نسبتی نخواهد داشت و الگوی توسعه ایران بر هر بنیانی باشد بر پایه و الگوی غربی و آمریکای نخواهد بود. که خواسته آمریکا ، چنین وضعیتی نیست.
از سوی دیگر غربگرایان ایرانی تلاش دارند که از عملیاتِ مستقیم و تهدید آمیز حکومت ایران در برابر منافع امریکا جلوگیری کنند و از سوی دیگر غربگرایان ایرانی سعی دارند با ترویج سبک زندگی و فرهنگ مصرف گرایانه غربی، بازار مصرف ایران و مصرف کننده ایرانی سلیقه و ذائقه اش، برابر کالاهای تولید غرب باشد و مصرف کننده ایرانی، خواهان و خریدار کالاهای غربی و امریکای گردد.
وقوع جنگ، بین ایران و امریکا این موازنه را برهم می زنند بنابراین موشک پرانی ایرانی ها و تحریم های امریکا تا حدی است تا این موازنه برهم نخورد.
مشاهدات میدانی این فرضیه و رابطه گفته شده را تایید می کند. سی پنج ۳۵ سال است که آبهای خلیج فارس و منطقه خاورمیانه صحنه رویارویی گاه به گاه ایران و امریکا بوده است. تنشهایی که در مواردی به درگیری مستقیم نیز منجر شده است اما تاکنون به رویاروی تمام عیار کشیده نشده است مانند توقیف و غرق کردن کشتی ایران ارج - حمله به قایق های سپاه در جزیره فارسی - حمله به سکوی نفتی رشادت - عملیات آخوندک - سرنگونی پرواز ۶۵۵ ایران ایر - توقیف کشتی جزایر مارشال که امریکا متعهد به محافظت از آن بود - بازداشت سربازان امریکای در خلیج فارس - کشتن یک جنرال ایرانی در فرودگاه بغداد و حمله تلافی جویانه موشکی ایران به عین الاسد . رویدادهای یاد شده به رویاروی همه جانبه نظامی کشیده نشد . علت این وضعیت در همان دو نکته ی که گفته شد می باشد . و بر همین استدلال با موشک پرانی ایران در شمال عراق و هدف قرار گرفتن عوامل وابسته به امریکا و اسراییل، انتظار یک درگیری گسترده نظامی را نباید داشت بلکه نیروهای نیابتی طرفین درگیر، در مکانی دیگر مانند شمال اسراییل در مرز لبنان یا دریای سرخ ، یا هر مکانی که نیروهای نیابتی طرفین توان و ابزار داشته باشند در برابر یکدیگر دست به عملیات خواهند زد و امکان انجامِ درگیری گسترده ی نظامی میان ایران و امریکا دور از ذهن و بعید می باشد".