اغبر به اسپوتنیک: یک گروه ویژه افغانستان را به گروه طالبان تسلیم کرد
20:59 05.12.2023 (بازآوری شدن: 21:45 05.12.2023)
© © Sputnikاغبر به اسپوتنیک: افغانستان را یک گروه ویژه به گروه طالبان تسلیم کرد
© © Sputnik
عضو شوید
سفیر حکومت پیشین افغانستان در تاجیکستان می گوید: افغانستان از اثر بی کفایتی یک تیم خاص و بی توجهی نهاد بین المللی که یک قرارداد راهبردی به افغانستان داشتند با تاسف به گروه طالبان تسلیم داده شد.
به گزارش اسپوتنیک، ظاهر اغبر، سفیر افغانستان در تاجیکستان که در زمان اشرف غنی گماشته شده بود، در حاشیه نشست بین المللی "افغانستان - بین گذشته و آینده: به سوی آشتی عادلانه و توسعه پایدار"، که در تاریخ 23 نومبر در شهر مسکو روسیه از سوی "حزب روسیه عادل - برای حقیقت" برگزار شد، در گفت و گو با اسپوتنیک، درباره ای نحوه کارش در سفارت پس از فروافتادن جمهوریت که همه ای این مدت هزینه ای نمایندگی دیپلماتیک را تقبل می کند، روشنی انداخت.
او همچنان درباره ای کنسولگری افغانستان در خاروغ و تلاش گروه طالبان برای کنترل آن به روشنگری پرداخت.
اسپوتنیک: دیدگاه شما درباره ای نشست مسکو و انتظار شما از این نشست چیست؟
اغبر: من فکر میکنم که هر حرکت هر نشست که در راستای صلح بخاطر منافع مردم افغانستان باشد، ما در راستای آن حرکت می کنیم این نشست چی در مسکو باشد و چی در اروپا و چی در امریکا باشد چی در ایران باشد و چی در پاکستان باشد مه فکر می کنم که امروز بدبخت ترین کشور در سطح دنیا سرزمین من و خودت است که ثمره تلاش 20 سال از متحدین ما که در پهلوی ما بودند ولی با تاسف که به یک بارگی افغانستان را رها کردند و مردم ما دچار مشکلات بی پیشینه شده که فکر میکنم که در جهان نظیرش موجود نیست.
آرزومندم هستم که همچنین نشست هایی که صورت می گیرد بدون غرض و مرض باشد بلکه بخاطری یافتن راه صلح به مردم افغانستان باشد و از این نشست ها استقبال می کنیم خوشبختانه و در این نشست میزبان ها تلاش بیشتری کرده بودند، ولی در راستای صلح افغانستان و یافتن راه های توافق میان افغانستانی صحبت گرفت که از همه ای اشتراک کنندگان قدردانی می کنم و دوستان بین المللی که در این نشست حضور آورده بودند.
اسپوتنیک: بیشتر از دو سال میگذرد که جمهوریت فروافتاد و شما در تاجیکستان در سفارت افغانستان ایفای وظیفه می کنید به کدام عنوان شما در آنجا کار می کنید؟
اغبر: نخست نام آن را فروافتادن نگذاریم، بخاطر این که نباید از طریق مطبوعات این موضوع ثبت تاریخ شود که گویا این فروافتادن عنوان شود، افغانستان از اثر بی کفایتی یک تیم خاص و بی توجهی نهاد بین المللی که یک قرارداد راهبردی به افغانستان داشتند با تاسف که به گروه طالبان تسلیم داده شد.
هر کس که در راستای نظامی یک روز هم تجربه داشته باشد، حتی کسانی که تجربه ندارند می دانند که در جریان بیست سال طالبان توان این را پیدا نکرده بودند تا که یک ولسوالی را به توانمندی خود فتح بکنند، شما در جریان هستید که در مقاومت اول قهرمان ملی افغانستان در حال که هیچ نوع کمک بین المللی را در اختیار نداشت در برابر گروه طالبان و پشتیبانان گروه طالبان بسیار با قوت جنگیدند ایستادگی کردند و بلاخره گروه طالبان را شکست دادند.
بنابراین دولت به گروه طالبان تسلیم داده شد و این بی کفایتی شخص سرقوماندان اعلی قوای مسلح بود که نتوانست رهبری درست افغانستان را بکند.
بناُ مه به عنوان سفیر، اول خوو اکثریت هموطنان ما نمی دانند که من سفیر انتخابی جمهوریت نبودم، بلکه یکی از منتقدین سرسخت جمهوریت بودم که مه را از رشته اصلی ام که تحصیلاتم در بخش نظامی است رها کرد آوردن در ورزش، در ورزش هم انقلاب برپا شد، افغانستان افتخارات بسیاری بزرگ را نصیب شد و بلاخره داکتر اشرف غنی یک المپیک خیالی ساخت که میلیون ها دالر را در این پیوند به مصرف رساند، او آن وقت نتوانست همان توانمندی ملی که در بین ورزشکاران سرزمین ما موجود بود به ما صدمه وارد بکند. بلاخره به این توافق رسید، که باید من این پست را ترک بکنم، و بیایم سفیر شوم، بیایم به خارج از افغانستان، ناگزیرها سبب شد که با مشوره دوست و عزیزهای ما که باز برای ما دسیسه و دوسیه دیگری را نسازند ما آمدیم و قبول کردیم بخش دیپلماتیک، امروز مه نماینده مردم افغانستان در تاجیکستان هستم، طالبان نه مشروعیت ملی دارند و نه مشروعیت بین المللی دارند بلکه بیرق افغانستان در ملل متحد در اهتزاز است و هیچ یک کشور تاحالی طالب را به رسمیت نشناخته است، طالبان توانسته توسط سلاح با همکاری دیگران بیاید و اراضی افغانستان را اشغال کند ولی قلوب مردم را تا به حالا نتوانسته اشغال کند و مه خوشحال هستم که سفیر تبعیدی بودم و امروز صدای مردم افغانستان در تاجیکستان هستم.
اسپوتنیک: مصارف شما، سفارت و کارمندان سفارت را کی پرداخت میکند؟ آیا پشتیبان دارید؟
اغبر: من فکر می کنم که همه چیز را پول نمی سازد و اگر پول همه چیز را می ساخت این مصارف گزاف که در جریان 20 سال گذشته در افغانستان صورت گرفته بود همه چیز باید در جای خود می بود. اگر انگیزه موجود بود، اگر وفاداری و سرزمین موجود بود و مادر وطن موجود بود و مردم افغانستان موجود بود، نه به یک تنظیم، نه به یک قومی، نه به یک زبان و یک به یک سمت و نه به یک گروه، بلکه اعتقاد به مردم افغانستان داشته باشد، من باور دارم که بی امکانات هم میشود که مبارزه و ایستادگی کرد. در این شک نیست که پول سازنده است، ولی خوشبختانه که سفارت افغانستان ملکیت افغانستان است که تقریباً حدود 14- 15 اپارتمان داریم که کارمندان ما زندگی میکنند، اقامتگاه سفیر است و سفارت است که خود ما کدام کرایهای نمیپردازیم. ولی کنسولی ما در طول ماه ها توان این را دارد که به هر یک از کارمندان ما از 100-200 دالر معاش بپردازدیم و اگر در ماهی این امکانات وجود نداشت، همکاران ما و دوستان که در آنجا در این مبارزه با ما ایستاده هستند و از تک تک شان تشکر میکنم بدون در نظرداشت حق الزحمه کار میکنند و این را باید در نظر داشته باشیم که در کوهپایههای سر به فلک هندوکش جان های خود را از دست دادند شهید شدند آنها از کجا حق الزحمه میگرفتند، بناً ما با کار خود تا روز که افغانستان صاحب یک حکومت مشروع شود، به کار خود ادامه می دهیم.
اغبر: من فکر می کنم که همه چیز را پول نمی سازد و اگر پول همه چیز را می ساخت این مصارف گزاف که در جریان 20 سال گذشته در افغانستان صورت گرفته بود همه چیز باید در جای خود می بود. اگر انگیزه موجود بود، اگر وفاداری و سرزمین موجود بود و مادر وطن موجود بود و مردم افغانستان موجود بود، نه به یک تنظیم، نه به یک قومی، نه به یک زبان و یک به یک سمت و نه به یک گروه، بلکه اعتقاد به مردم افغانستان داشته باشد، من باور دارم که بی امکانات هم میشود که مبارزه و ایستادگی کرد. در این شک نیست که پول سازنده است، ولی خوشبختانه که سفارت افغانستان ملکیت افغانستان است که تقریباً حدود 14- 15 اپارتمان داریم که کارمندان ما زندگی میکنند، اقامتگاه سفیر است و سفارت است که خود ما کدام کرایهای نمیپردازیم. ولی کنسولی ما در طول ماه ها توان این را دارد که به هر یک از کارمندان ما از 100-200 دالر معاش بپردازدیم و اگر در ماهی این امکانات وجود نداشت، همکاران ما و دوستان که در آنجا در این مبارزه با ما ایستاده هستند و از تک تک شان تشکر میکنم بدون در نظرداشت حق الزحمه کار میکنند و این را باید در نظر داشته باشیم که در کوهپایههای سر به فلک هندوکش جان های خود را از دست دادند شهید شدند آنها از کجا حق الزحمه میگرفتند، بناً ما با کار خود تا روز که افغانستان صاحب یک حکومت مشروع شود، به کار خود ادامه می دهیم.
اسپوتنیک: تا کدام زمان میخواهید در این کرسی باقی بمانید؟
اغبر: فکر می کنم، این کرسی امتیاز نیست، هیچ کرسی دولت امتیاز نیست بلکه یک مسئولیت است و من تا وقت که به این کار ادامه می دهم که یک نظام مشروع در افغانستان به وجود بیاید و این به خواست من نیست که من به خواست خود ادامه دهم، بلکه خواست و امانت مردم افغانستان است که باید من به کار خود ادامه دهم. اگر به کار خود ادامه ندهم این سفارت را به چه کسی بسپارم.
اسپوتنیک: آینده افغانستان را چگونه می بینید؟
مشکل اساسی در این است که همیشه جنگ وکشمکش و قاچاق موادمخدر، تروریزم این موارد را به همه ای مردم افغانستان نسبت میدهند. بیایید کمی واضح تر صحبت کنیم که مشکل افغانستان یک مشکل بینالمللی است، ولی با تاسف که افغانستانی هاست که در بین قدرت های بزرگ ذوب شده روان هستند. آینده افغانستان اگر با این شکل ادامه پیدا کند، یک آینده نهایت تاریک خواهد داشت و دوست ها، همسایه ها و منطقه و دنیا هم بفهمند که این تاریکی تنها منحصر به سرزمین من نیست، بلکه این آهسته آهسته انتقال پیدا میکند وقتی که شما دیدگاه های جهان را در برابر طالبان مطالعه بکنید، همه یک صدا دارند. همه میگویند که طالبان را به رسمیت نمیشناسیم، همه میگویند که این گروه تروریستی بود و برای (همه کشورها) به ما گفتند که گروه تروریستی است و شامل لیست سیاه ساخت و مردم افغانستان شعار دادند که گروه تروریستی است و عملاً دیدند که انفجار، انتحار و می کُشند. در مبارزه با قاچاق موادمخدر دنیا باهم متحد است، در راستای حقوق بشر، حقوق زن، انتخابات و مبارزه در برابر افراطیت، مواد مخدر و تروریسم دنیا متحد است، ولی با تاسف که یک تعریف واضح از تروریسم تا به حال به میان نیامده است. هر کشور به اساس منافع خود از تروریستم تعریف دارد، تا دیروز طالبان در لیست سیاه قرار داشتند، امروز نزدیکترین دوست ها شدند. تا دیروز بالای شخصیت های طالبان جایزه گذاشته شده بود، ولی امروز هفتۀ 60 میلیون دالر برایشان ارسال می شود. بناً این سیاست های بزرگ دنیا است که با تاسف طعم تلخ اش را مردم سرزمین ما می چشند.
اسپوتنیک: چگونه می توان معضل افغانستان را از طریق آشتی ملی حل کرد؟ تنها راه حل مبارزه با گروه طالبان است یا گفت و گوی میان افغانستانی و سیاسی؟
اغبر: فکر می کنم، این کرسی امتیاز نیست، هیچ کرسی دولت امتیاز نیست بلکه یک مسئولیت است و من تا وقت که به این کار ادامه می دهم که یک نظام مشروع در افغانستان به وجود بیاید و این به خواست من نیست که من به خواست خود ادامه دهم، بلکه خواست و امانت مردم افغانستان است که باید من به کار خود ادامه دهم. اگر به کار خود ادامه ندهم این سفارت را به چه کسی بسپارم.
اسپوتنیک: آینده افغانستان را چگونه می بینید؟
مشکل اساسی در این است که همیشه جنگ وکشمکش و قاچاق موادمخدر، تروریزم این موارد را به همه ای مردم افغانستان نسبت میدهند. بیایید کمی واضح تر صحبت کنیم که مشکل افغانستان یک مشکل بینالمللی است، ولی با تاسف که افغانستانی هاست که در بین قدرت های بزرگ ذوب شده روان هستند. آینده افغانستان اگر با این شکل ادامه پیدا کند، یک آینده نهایت تاریک خواهد داشت و دوست ها، همسایه ها و منطقه و دنیا هم بفهمند که این تاریکی تنها منحصر به سرزمین من نیست، بلکه این آهسته آهسته انتقال پیدا میکند وقتی که شما دیدگاه های جهان را در برابر طالبان مطالعه بکنید، همه یک صدا دارند. همه میگویند که طالبان را به رسمیت نمیشناسیم، همه میگویند که این گروه تروریستی بود و برای (همه کشورها) به ما گفتند که گروه تروریستی است و شامل لیست سیاه ساخت و مردم افغانستان شعار دادند که گروه تروریستی است و عملاً دیدند که انفجار، انتحار و می کُشند. در مبارزه با قاچاق موادمخدر دنیا باهم متحد است، در راستای حقوق بشر، حقوق زن، انتخابات و مبارزه در برابر افراطیت، مواد مخدر و تروریسم دنیا متحد است، ولی با تاسف که یک تعریف واضح از تروریسم تا به حال به میان نیامده است. هر کشور به اساس منافع خود از تروریستم تعریف دارد، تا دیروز طالبان در لیست سیاه قرار داشتند، امروز نزدیکترین دوست ها شدند. تا دیروز بالای شخصیت های طالبان جایزه گذاشته شده بود، ولی امروز هفتۀ 60 میلیون دالر برایشان ارسال می شود. بناً این سیاست های بزرگ دنیا است که با تاسف طعم تلخ اش را مردم سرزمین ما می چشند.
اسپوتنیک: چگونه می توان معضل افغانستان را از طریق آشتی ملی حل کرد؟ تنها راه حل مبارزه با گروه طالبان است یا گفت و گوی میان افغانستانی و سیاسی؟
اغبر: شما در این کنفرانس دیدید که صحبت های متفاوت بود. یک تعداد از دوست ها می گفتند که امنیت در افغانستان برقرار شده و تجارت رونق پیدا کرده است. آنها حق شان است که چنین بگویند بخاطر که در یک مبارزه کلان با دنیا مقابل هستند. آنها بخاطر هدف های کلان می جنگند، منطقه بخاطر امنیت منطقه می جنگند و ما افغانستانی ها بخاطر آزادی سرزمین خود، بخاطر اعاده حقوق زن، اعاده حقوق کودک و بخاطر یک نظام که از آرای مردم به میان آمده باشد ما ایستادگی می کنیم. من تصورم این است که وضعیت نهایت بحرانی در افغانستان است. امنیت در زندان هم بهترین امنیت است. در سرزمین که حق گفتار، رفتار، حق لباس پوشیدن، حق اظهارنظر و حق انتخاب را نداشته باشید و 50 درصد از نفوس جامعه خود را که زنان و دختران تشکیل میدهد و آنها را از تمام حقوق شان حذف و کنار بگذارند، حقوق مذاهب، حقوق اقوام پایمال شود و اتحاد، اتفاق و همبستگی مردم خود را بر دست خود خراب بسازید در آنجا زندگی به چه شکل خواهد بود. امروز تجارت نیست، امروز مردم احساس امنیت نمی کنند و امروز تاجر حاضر نیست که سرمایه گذاری کند. بلی امنیت است. بی امنی را دیروز چه کسی به وجود آورده بود؟ انفجار خودشان می دادند، اختطاف خودشان می کردند و این به این معنی نبود که جمهوریت بسیار خوب بود و من مدافع جمهوریت نیستم. در جمهوریت بسیاری بودند که از این حالت کرده بدتر و خراب تر بود، ولی طالبان یاد بگیرند، از حزب دموکراتیک که در افغانستان حکومت کرد اشتباه کرد بیاموزند، از حکومت مجاهدین که اشتباهات داشت بیاموزند، از حکومت 5 ساله قبلی خود بیاموزند و حال از جمهوریت بیاموزند. اگر در افغانستان امنیت است، چرا مدارس تخنیکی به مدارس جهادی تبدیل میشود. امروز که 19 هزار مکتب جهادی به وجود آمده، شما آینده این را چه تصور میکنید؟ امروز اگر امنیت است پس چرا انتحاری تربیه میکنند؟ خوب افغانستان امنیت است. معلوم است که این گروه و گروهای صادر میشوند برای فردا به منطقه و همسایه ها. شما شاهد باشید کسی که به خانواده خود اعتقاد نداشته باشد، کسی که در برابر سوال منطقی فرزند خود جواب ندهد، کسی که به مردم خود حساب ده نباشد او به منطقه و به هماسیه حسابده است؟ من باور دارم که فردا اگر توجه صورت نگیرد، همسایه ها و منطقه و بالاخره جهان دچار مشکل بسیار جدی می شوند که آن وقت این مسئله را حل کرده نمی توانند. من آرزومند هستم که طالبان آگاه و چیزفهم و طالبان که خودشان نمی خواهند دروازه های مکتب ها بسته شود، طالبان که دختران خود را از کابل بیرون برده اند که در دیگر کشورها مکتب بخوانند و آنها خوشحال هستند که بالای مردم افغانستان حکومت می کنند. صف خود را از گروه های افراطی جدا بسازند و آماده شوند که افغانستان به طرف انتخابات برود. اگر طالبان میگویند که اکثریت هستیم، مردم از ما راضی هستند، میرویم به پای صندوق های رایگیری. اگر مردم شما را انتخاب کرد ما آماده هستیم از شما اطاعت میکنیم. در نوع نظام این صلاحیت ما نیست و این صلاحیت را هیچ کس به خود ندهد، بلکه این صلاحیت مردم افغانستان است که نوع نظام را تعیین کنند. اگر مردم افغانستان گفتند جمهوریت، ما قبول میکنیم میروم به طرف جمهوریت. اگر مردم افغانستان گفتند که تجزیه، میرویم به طرف تجزیه. اگر مردم افغانستان گفتند پارلمانی، میرویم به طرف نظام پارلمانی و اگر مردم افغانستان گفتند که نظامی طالبانی، ما میرویم به طرف نظام طالبانی. طالبان چرا از انتخابات می ترسند؟ معلوم است که اگر رای گیری صورت بگیرد، من باور دارم که 5 درصد رای را آنها (طالبان) از خود نمی توانند در داخل افغانستان به دست بیاورند با این عملکرد که در طول دو سال تجربه نشان داد و از خود به نمایش گذاشتند.
اسپوتنیک: آیا طالبان از شما تقاضای همکاری کرده اند؟
اغبر: من در حدی نیستم و شخص هم نیستم که کسی از من دعوت بکند. من یک تاریخ روشن دارم، تاریخ روشن من، تاریخ قومی نیست، تاریخ زبانی نیست، تاریخی نیست که بخاطر یک گروه، سازمان و یک قوم و یک زبان مبارزه بکنم. من طالبان که صاحب فکر، برای پیشرفت و ترقی افغانستان فکر می کنند و طالبان که وطن خود را دوست دارند، دوست دارم. آن چپاولگران که دیروز در جمهوریت بوده، اگر در جهاد بوده و اگر امروز در بین طالب است و افراطیت را دنبال می کنند، من در برابر آنها مخالف هستم و به هیچ صورت هیچ چیزی هم نمیتواند من را تتمه بکند نه پول، نه موقف و نه مقام. در وقت که جناب آقای کرزی بود من در حال که ساختاری ارتش ملی افغانستان را ساخته بودم و با کار های که در ارتش ملی افغانستان صورت میگرفت مخالف بودم، من را از ارتش برکنار ساخت. وقتی که من رئیس عمومی موادمخدر افغانستان شدم که در آن زمان وزارت و معینیت وجود نداشت، من به کندهار رفتم و خلاف دستور رئیس جمهور تمام زمین های که مواد مخدر کشت شده بودند را از بین بردم و در ظرف 48 ساعت من را از این سمت تبدیل کردند. در آن زمان آقای جلالی وزیر داخله بود و با من تماس گرفت که خودت را رئیس جمهور خواسته، برایش گفتم که کارم را انجام بدهم میایم. ولی در نهایت خوشحال هستم همان زمین های که مربوط به مافیایی بود که از آن حمایت صورت می گرفت همه اش را از بین بردم و زمانی که به کابل رسیدم فرمان برکناری من را صادر کردند. من افتخار کردم که کسی که با کشت مواد مخدر مبارزه میکند و رئیس جمهوری که از کشت مواد مخدر استقبال میکند و با شعار مردم را فریب میدهد.
اغبر: من در حدی نیستم و شخص هم نیستم که کسی از من دعوت بکند. من یک تاریخ روشن دارم، تاریخ روشن من، تاریخ قومی نیست، تاریخ زبانی نیست، تاریخی نیست که بخاطر یک گروه، سازمان و یک قوم و یک زبان مبارزه بکنم. من طالبان که صاحب فکر، برای پیشرفت و ترقی افغانستان فکر می کنند و طالبان که وطن خود را دوست دارند، دوست دارم. آن چپاولگران که دیروز در جمهوریت بوده، اگر در جهاد بوده و اگر امروز در بین طالب است و افراطیت را دنبال می کنند، من در برابر آنها مخالف هستم و به هیچ صورت هیچ چیزی هم نمیتواند من را تتمه بکند نه پول، نه موقف و نه مقام. در وقت که جناب آقای کرزی بود من در حال که ساختاری ارتش ملی افغانستان را ساخته بودم و با کار های که در ارتش ملی افغانستان صورت میگرفت مخالف بودم، من را از ارتش برکنار ساخت. وقتی که من رئیس عمومی موادمخدر افغانستان شدم که در آن زمان وزارت و معینیت وجود نداشت، من به کندهار رفتم و خلاف دستور رئیس جمهور تمام زمین های که مواد مخدر کشت شده بودند را از بین بردم و در ظرف 48 ساعت من را از این سمت تبدیل کردند. در آن زمان آقای جلالی وزیر داخله بود و با من تماس گرفت که خودت را رئیس جمهور خواسته، برایش گفتم که کارم را انجام بدهم میایم. ولی در نهایت خوشحال هستم همان زمین های که مربوط به مافیایی بود که از آن حمایت صورت می گرفت همه اش را از بین بردم و زمانی که به کابل رسیدم فرمان برکناری من را صادر کردند. من افتخار کردم که کسی که با کشت مواد مخدر مبارزه میکند و رئیس جمهوری که از کشت مواد مخدر استقبال میکند و با شعار مردم را فریب میدهد.
اسپوتنیک: به هر صورت شما با ایشان (کرزی) به کار ادامه دادید)؟
اغبر: آن سرزمین ما است و این اشتباه در کشور ما نباید صورت بگیرد یک کسی که زعیم کشور شد در طول تاریخ که ما مشاهده می کنیم، یک دوره کوتاه که توانسته زعیم ها براساس انتخابات واقعی و به اساس انتخاب مردم و به اساس توانمندی خود بیاید رئیس جمهور شود. برخلاف اکثریت مطلق شان دست نشانده بودند. بلی من در سرزمینم کار میکردم. چرا در سرزمینم کار نکنم؟ آن ریاست جمهوری از آقای کرزی و اشرف غنی نبود ویا از پروفیسور برهان الدین ربانی نبود. ما کار می کردیم حرف خود را می گفتیم. چه فکر می کنید ما ترک کار می کردیم؟ در حال که آنها در رکاب ما آمدند و به ریاست جمهوری رسیدند و ما در رکاب آنها نرفته بودیم. وقتی که آقای اشرف غنی در افغانستان آمد یازده ماه ترجمان ما بود. وقتی که ما ارتش ملی را میساختیم در آن زمان جنرال "میکاوی" و اخضر ابراهیمی نماینده سازمان ملل در افغانستان بود این یک گپ واضح است شوخی نیست. چون اکثریت واقعیت ها را مردم افغانستان نمی فهمند به خصوص نسل جوانی که آمده و آگاهی ندارند که کی در کجا بوده. در حال که من استاد بودم در دانشگاه نظامی افغانستان و ارتش ملی را من ساختم و ساختار ارتش ملی افغانستان زیر نظر مارشال فهیم و زیر ریاست خودم صورت گرفت و من را از ارتش بیرون ساختند. این واقعیت های جامعه افغانستان است. بعدها قانون نادرست را که در ارتش افغانستان رایج ساختند منصب داران مسلکی و با تجربه، مجاهدین وفادار به افغانستان و مردم وطن دوست را از اقوام مختلف نه از یک قوم، این را قومی نسازیم تمام آنها را از پیکر ارتش و پولیس بیرون ساختند و جوانان بی تجربه را آوردند که هر کدامشان دوست داشتنی بود، ولی نه جنگ را میفهمیدند و نه تجربه از نظام و نظامی گری داشتند. شما در کجایی نظام مشاهده کردید که یک آدم در ظرف پنج سال به رتبه استرجنرالی و دگرجنرالی برسد. این جفایی است که در حق مردم افغانستان صورت گرفته و این جفا را سر قوماندان عالی مسلح کرده که خود را سرقوماندان اعلی خطاب می کرد، ولی بسیار به سادگی فرار کرد و امروز زجر و تاوانش را همه ای مردم افغانستان هم پشتون هم تاجیک هم ازبیک و هم هزاره میکشد.
اسپوتنیک: چرا کنسولگری در خاروغ زیر کنترل طالبان درآمد؟ آیا طالبان واقعاً سعی کردند دیپلمات خود را به سفارت شما بفرستند اما شما به او اجازه ورود ندادید؟
اغبر: نمایندگی های سیاسی محل جنگ نیست، بلکه یک قوانین بینالمللی حاکم است. اول حق بدهیم دولت ها را که در راستای سیاست خود شان تصمیم بگیرند. در هر کشوری که نمایندگان گروه طالب آمده است این بدین معنی نیست که آنها را به رسمیت شناخته باشند. شما هایی که در مسکو زندگی میکنید آیا بالای سر سفارت تان کدام پرچم در اهتزاز است؟ پرچم سه رنگ یا پرچم سفید؟ سه رنگ است. تمام مکتوب های که ارسال میشوند به همه اش به نشان گذشته دولتی است یا طالبانی؟ آیا پاسپورت های که امروز در سطح جهان قابل چلش و ویزه های که صادر میشوند از گذشته است یا از طالبان؟ بناً ما دولت ها را حق بدهیم که تصمیم شان را خودشان بگیرند و من سپاسگزای میکنیم از مردم تاجیکستان و به خصوص از رهبری تاجیکستان امامعلی رحمان. سیاست اش در قبال افغانستان و حمایتش از مردم افغانستان بدون مرض و غرض واضح است. در مورد قنسولی خاروغ. به نسبت نبود امکانات مالی حدود یک سال و سه ماه پیش این کنسولی را به تعلیق آوردم. به این معنی که دیگر ما رابطه با آن ساحه نداشتیم. آن نمایندگی ما از سفارت دوازده ساعت با موتر دور است. در این آواخر همان مامور ما که یک آدم فکری و شریف است به هیچ صورت افکار او با افکار طالبانی موافق نیست، ولی اسارت خانواده اش در داخل کابل سبب شد که فشار وارد بکند و یک اظهارنظری داشته باشد. بناً در آن نه قنسولی در اختیار طالب است و نه دولت تاجیکستان کدام کنسولی را در اختبار طالب گذاشته است، بلکه ما از مراودات تجاری استقبال می کنیم. افغانستان از طالب نیست، در آنجا ملت من و تو زندگی میکنند اگر پشتون است تاجیک است، ازبیک و هزاره است. آنها ضرورت دارند که به آنها موادغذایی ارسال شود. در این آواخر شما شاهد بودید که دولت تاجیکستان 3 هزار و 200 تُن مواد اعاشه یی، خوراکه و البسه را به مردم افغانستان همکاری کرد و این را کی باید می برد؟ زمین در اختیار طالب است. افغانستان از تاجیکستان برق می خرد و این هم به نفع افغانستان است و هم به نفع تاجیکستان است که پول به دست میاورد. از این حرکات ما باید استقبال کنیم و به این معنی نیست که طالبان را به رسمیت می شناسند و از آنان استقبال می کنند. در بین تمام کشورهای دنیا (در بین 193 کشوری که شامل ملل متحد هستند) اولین رئیس جمهور که صدای خود را هم در تریبون های ملی و بینالمللی بلند کرد. امامعلی رحمان بود که گفت طالب به منطقه و همسایه خطر است. امروز واضح بگویم یک سال پیش جناب کابلوف چه میگفت؟ حال چرا نمی گوید که طالب را به رسمیت بشناسید؟ حرف آقای کابلوف نبود؟ قزاقستان چه میگفت؟ وقتی بحران به قزاقستان آمد. ازبیکستان چه می گفت؟ چرا حالا ازبیکستان صدایش بلند شده که آب باید مدیریت شود و این خلاف قوانین بینالمللی است. آیا در طول سال های متمادی از آب استفاده کردید و تا دیروز طالب را پشتیبانی می کردید و امروز چطور می گوئید که خلاف قوانین بینالمللی است؟ بناً هر کس که با طالب نزدیک شده پشیمان شده است. شما عملاً پاکستان را دیدید و یک از حامیان سرسخت مدارس در پاکستان کی بوده؟ این طالبان در کجا پرورش یافته؟ در کدام مدارس درس خواندند؟ از کجا تربیت شدند؟ و در مقاومت اول اولین کشور که طالب را به رسمیت شناخت کی بود؟ چرا فعلن پاکستان حاضر نیست؟ چرا مهاجران را می کشد؟ بناً آنها درک کردند که طالبان دانه سرطان است و یک خطر بسیار بزرگ است. انفجارهای که در پاکستان صورت گرفته حتی به دستور طالبان صورت گرفته است. من مطمین هستم که پای طالبان در هر گوشه که جنگ صورت بگیرد میرسد در آنجا شریک است. این طالبان تنها به این باورمند نیستند که در افغانستان کار میکنیم. نظام یک متخصص ندارد، نظام که همه اش مولوی، نظام که اصلاً مسلک خود را درست نمی فهمند از دین اصلا آگاهی ندارد او را آورده وزیر مخابرات و وزیر ترانسپورت ساخته است. آیا با چنین تیم می توانیم ما یک نظام و یک حکومت را بسازیم. بناً من باور دارم که دنیا بیشتر متوجه میشوند طالب را به رسمیت نمی شناسند و من آرزومند هستم که ما خود افغانستانی ها به این نتیجه برسیم که صلح و ثبات را به کشور خود حاکم بسازیم و کار را به اهل کار بگذاریم و از دشمنی های بیشتر دیگر بگذریم و به تمام مردم خود حق بدهیم که در آن حق گفتار، کار و حق انتخاب را داشته باشد.
یادآوری می کنیم، که گروه طالبان پس از یک معامله پیچیده و پنهان با امریکا در دوحه پایتخت قطر، در پانزدهم ماه اگوست سال 2021 کنترل افغانستان را به دست گرفت و از آن زمان تاکنون با رفتار تندروانه شهروندان افغانستان به ویژه بانوان را به تنگنا قرار داده است.
اکنون اگرچه در افغانستان همه ظواهر اسلامی برقرار و محفوظ است و نمازهای جماعت و نماز جمعه از دیگر زمان ها بیشتر برقرار است و صدای اذان بلند و حتی گسترده تر از دوره های پیشین است، منتها ترس ووحشت حاکم بر جامعه استوار، فقر در حال گسترش، درونمایه اسلام یعنی عدالت و رعایت حقوق مردم و آنچه اسلام برای آنها ظهور کرد، وجود ندارد.
در ماه های پسین یورش های جبهه های مخالف گروه طالبان بر جنگجویان این گروه افزایش پیدا کرده و تاکنون صدها تن از جنگجویان این گروه در یورش های جبهه های مخالف این گروه کشته و زخمی شده اند.