"در گیری میان طالبان و ارتش پاکستان، فصل جدیدی از بازی های است که در منطقه به اشاره انگلیس، امریکا و زیر مدیریت نظامیان پاکستانی به راه انداخته شده است. فصلی از تحول در نوع بازی و ایجاد یک فضای کاذب و وارونه، برای لاپوشانی حقایق موجود در مورد روابط پیچیدۀ طالبان و پاکستان. زیرا، از لحاظ ماهیتی طالبان یک عنصر و ابزار تحت کنترول در نزد پاکستان است. درگیری های گاه و بیگاه که در منطقه رخ می دهد، بیشتر روی کاروان های مواد مخدر، اختلافات روی تقسیم منافع و نوع بازی های سیاسی و استخبارتی است".
"گروه طالبان با اتحاد ایدیولوژیک شان با دیگر گروه های تروریستی از آن میان تی تی پی، ابزاری در خدمت منافع امنیتی پاکستان اند. امکان ادامه تحرکات این چنینی نظامی و درگیری های مرزی میان این گروه و پاکستان، بسیار ضعیف است؛ زیرا از لحاظ توان نظامی، امکانات تسهیلاتی و تسلیحاتی، نفر بری و تدارک جنگ برای درازمدت، طالبان خیلی آسیب پذیر اند. از طرف دیگر، در شرایطی که پاکستان، با بحران سیاسی، اقتصادی و مقابله با گروه های بلوچ و همچنان رقابت نفس گیر با هند به گونه تاریخی، روبرو است، تداوم چنین سناریوی جنگی، منطقی به نظر نمی رسد. ولی فصلی بودن و مقطعی بودن این درگیری ها، به اساس برنامه نظامیان پاکستانی، یک تجربه ثابت شده است. با آن چه جریان دارد، تنش موجود میان طالبان و ارتش پاکستان، ادامه یک سناریو است که از سوی پاکستان براه انداخته شده است. ابعاد پیچیده این بازی خیلی آفتابی نشده است، اما قطعا منافع پاکستان در این بازی نهفته است".
"از آنجای که "غیریت سازی" با هدفِ خلق هویت جعلی، منشاِ مشکلات گروه طالبان و پاکستان است. مشکل پاکستان و گروه طالبان در این نکته است که هر دو می خواهند از روش "غیریت سازی" برای خود هویت و موجودیتی جعلی بسازند و به زور و دهشت آفرینی خود را بر دیگران تحمیل کنند و اکنون که ممکن گروه طالبان گپ شنوی از پاکستان ندارد و اداره اطلاعاتی پاکستان ترفند های جدیدی را برای حفظ منافع راهبردی اش به کار می گیرد، تا در دایره بازی پیرامون افغانستان بماند".
"با نگاه به سیاست امروز طالبان که سعی دارد با همسایگان غربی و شمالی خود روابط تجاری را توسعه دهد و با بهبود معاش مردم ، پذیرش و مقبولیت نسبی مردمی بدست آورد.
بنابراین نخست باید دانست؛
واکنش طالبان نسبت به یورش های پاکستان و همینطور مهار و همکنشی با هسته های خودسر طالبان، وابسته به شبکه حقانی و طالبان پاکستان چگونه خواهد بود؟
برای شناخت چیستی و چگونگی منازعه ای طالبان با پاکستان که حامی و متحد پیشین طالبان و دشمن امروز یکدیگر شده اند و چگونگی روند این نزاع، همانگونه که در سخنان گذشته اشاره شد ریشه در "غیریت سازی" با هدفِ خلق هویت جعلی دارد، و این "غیریت سازی " منشاِ مشکلات گروه طالبان و پاکستان است.
از سوی دیگرپاکستان برای به قدرت رسیدن طالبان، هزینه های بالای پرداخت کرد به امید اینکه، طالب متحد پاکستان یا حداقل تحت نفوذ پاکستان باشد، بدین منظور سازمان استخبارات پاکستان با شبکه سازی و پیوند حلقات شبکه حقانی و دیگر گروه های تروریستی و شبه نظامی دهشت افکن با مراکز تعلیمات شبکه حقانی، اشتباه بزرگی را انجام داد! چراکه مراکز تعلیمی شبکه حقانی پیوسته با آموزش های فرقه ای و ستیزه جویانه، جوانان و نوجوانان پاکستانی و افغانستانی را آماده جهاد و انتحار می نمایند. و بطور پیوسته شبکه ها و هسته های خودسری را شکل می دهند. در فرآیند اداره و مهار این هسته ها که در رده های سیاست گذاری و فرماندهی، پشتیبانی و عملیات نظامی ظاهر می گردند، استخبارات پاکستان ناتوان است و رسماً شکست خورده است.
از طرفی دیگر، هسته های تبلیغی طالب و شبکه حقانی بصورت خاموش و بی سر و صدا در حال سازمان دهی جوانان پاکستانی و افغانستانی برای توسعه نفوذ سیاسی در جامعه پاکستان هستند تا پس از تقویت و کفایت منابع انسانی آموزش دیده، نسبت به کسب قدرت سیاسی از راه دهشت آفرینی و ناامن سازی اقدام کنند".
"بطور قطع می توان گفت: نفوذ استخبارات پاکستان روز به روز بر طالبان و شبکه حقانی کاسته می شود در این حالت یورش های نظامی ارتش ( اردوی پاکستان ) بر افغانستان، طالبان و شبکه حقانی افزایش می یابد تا شبکه حقانی و طالبان مجبور به همکاری و برآورده کردن خواسته های استخبارات پاکستان گردند.
درگیری دو ماه پیش طالبان با پاکستان در مرز "کنر- باجور" فراموش نشده است.
درگیریهای مرزی طالبان و پاکستان بر سر ساخت ساختارهای نظامی و امنیتی نیروهای مرزبانی پاکستان در “خط مرزی دیورند” همچنان پابرجا است.
فشار بالای مهاجران افغانستانی در پاکستان، بستن گذرگاه های مرزی افغانستان و پاکستان و سنگ اندازی در کسب و کار و معاش مردمان مرزنشین! همه این اقدامات ایذایی با هدف زیر فشار قرار دادن طالبان به منظور بدست آوردن نفوذ از دست رفته استخبارات پاکستان بر طالبان و شبکه حقانی است".
"این اقدامات ایذایی پاکستان با هدف زیر فشار قرار دادن طالبان و شبکه حقانی است تا از استخبارات پاکستان حرف شنوی داشته باشند!
اما پاسخ نظامی طالبان محدود و به جنگ تمام عیار نخواهد انجامید و در حد درگیرهای پراکنده مرزی و بستن موقت گذرگاه مرزی و فشار بر سر مهاجران افغانستانی بیشتر نخواهد شد.
و قربانی این وضعیت بی ثبات مردمان مرز نشین و سپس کسادی و از رونق افتادن تجارت و کسب و کار مردم معمولی است تا چه هنگام سیاست مداران دو طرف بر سر عقل آیند و زندگی و معاش مردم برایشان اهمیت پیدا کند".