آتش بس موقتی ممکن، اما با ظهور شرایط نوین، آتش جنگ دوباره میان حماس و اسرائیل شعله ور خواهد شد
" پایان عملیات نظامی میان حماس و اسراییل بعید و دور از انتظار است شاید همچون دو ۲ سال پیش از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس ، یورش های نظامی خود بطور موقت ، متوقف کند تا اسراییل تصور کند حماس از فاز نظامی خارج شده تا از شدت مراقبت های امنیتی بکاهد و همین وضعیت امکان نفوذ حماس به عمق خاک اسراییل را دوباره فراهم آورد . ولی بدون تردید تا ایده اسلامی ، هویت سیاسی گروه های مقاومت را شکل می دهد ، حملات حماس ادامه خواهد داشت .
و در پاسخ باید گفت: بخاطر تفکر ایدئولوژیک و باور مذهبی هر دو طرف درگیر (هم اسراییل و هم حماس ) خواهان ادامه جنگ و درگیری هستند تا طرف مقابل را بطور کامل حذف و نابود کنند اما بدلیل اینکه تبعات و پیآمدهای جنگ های امروز بشدت ویرانگر و خونین است و از طرفی هزینه های حماس بر دوش مردم فلسطین و حامیان سیاسی حماس می باشد و عمده هزینه جنگ اسراییل از جیب دولت های آمریکا و بریتانیا و مالیات دهندگان آمریکای برداشته می شود . حامیان و پشتیبانان دو طرف درگیری نمی خواهند جنگ گسترده ای در منطقه فلسطین رخ دهد و بخاطر ماهیتِ تقابل تمدنی حامیان حماس و اسراییل ، در حوزه های فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی به مصاف حریف خود رفته تا برتری تمدنی خود را اثبات نماید . بنابراین می توان گفت شاید بخاطر قطع کمک های حامیان اسراییل و حماس ، آتش بس موقتی شکل بگیرد اما نزاع حماس و فلسطینیان با اسراییل همانند آتش زیر خاکستر است که با ظهور شرایط نوین ، آتش جنگ دوباره شعله ور خواهد شد .
همانگونه که در دوسال گذشته حماس حملات موثری علیه اسراییل نداشت اما بخاطر روند رو به گسترش سازش کشورهای عربی به ویژه عربستان با اسراییل ناگهان حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رخ داد و در پی این حمله بیش از ۱۵۰۰ نفر اسراییلی کشته و سپس نیروهای نظامی اسراییل وارد غزه شده و تا اکنون بیش از ۳۱ هزار فلسطینی کشته شده اند . و تاکید می گردد مناقشه فلسطین دارای ابعاد تمدنی است و برخورد نظامی تنها یک نمودِ رویاروی تمدنی می باشد و این وضعیت خطرناک و تهدید آمیز و بی ثبات کننده ، دستپختِ سیاست خام ، نسنجیده و غیر مسئولانه ی دولت پادشاهی بریتانیای کبیر بود که می خواست با بهره برداری از آوارگی قوم یهود که پسر کاکا های مسلمانان و مسیحیان هستند و همگی از اعقاب ابراهیم بر شمرده می شوند نزاع مذهبی ادیان ابراهیمی ( یهودی- عیسوی - اسلامی ) را مهار کند که نمونه ای کوچک از دستاوردِ سیاست حماقت آمیز ، کشتار بیش از ۳۲ هزار انسان از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون است".
"درباره ای عواملی که اسرائیل را تحت فشار قرار داده است تا با حماس، باید هر چه سریعتر به پیمان صلح برسد، چند نکته مهم وجود دارد:
فشار بینالمللی: پس از گذشت پنج ماه از کشتار مردم بی دفاع غزه ، تظاهرات ها و راهپیمایی گسترده ملت ها در اقصی نقاط دنیا اسراییل را زیر فشار افکار عمومی جامعه بینالملل و سازمانهای بینالمللی، قرار داده است، به شکلی که آبروی نداشته اسرائیل بیش از پیش در جهان لگد مال گشته است. این فشارها میتواند شامل تهدیدات اقتصادی، تحریمها، و تأثیرات بر سیاست داخلی و خارجی اسرائیل باشد.
تأثیر بر مردم سرائیل:
جنگ غزه وعدم توانایی اسرائیل برای آزاد سازی اسیران خودش که در دست نیروهای مقاومت در غزه میباشند باعث سرخوردگی و تظاهرات های اعتراضی گسترده مردم اسرائیل بر علیه حکومت نتانیاهو گردیده است. این فشار اجتماعی دولت نتانیاهو را مجبور کرده است که علیرغم فاجعه بار بودن پیمان صلح با حماس برای آنها، تن به قبول شکست تاریخی داده و بسوی عقد پیمان صلح حرکت کند.
تأثیرات اقتصادی و اجتماعی: ادامه این جنگ هزینههای زیاد اقتصادی و اجتماعی را بر مردم ودولت صهیونیستی تحمیل کرده است. بنحوی که اگر اسراییل نتواند هر چه زودتر به صلح برسد شیرازه موجودیت این رژیم غیر مشروع را از داخل و خارج در معرض از هم پاشیدگی قطعی قرار میدهد .
تأثیرات بر امنیت منطقه: اسرائیل امروز تنها از آدرس مجاهدین فلسطینی تحت فشار نیست، مبارزان جبهه مقاومت از لبنان، عراق،سوریه و یمن هر روزه منافع ومراکز حساس اسرائیل در سراسر منطقه را هدف قرار داده وتهدید میکنند. حاکمان این رژیم میدانند که آنها توانایی مدیریت این تهدید ها را ندارند.
وهمچنین وحشت این موضوع را دارند که در صورت توسعه پیداکردن دامنه این درگیری ها، ودر شرایطی که همپیمانان رژیم صهیونیستی، خصوصا آمریکا در حال نشان دادن ضعف از خود در حمایت از اسرائیل هستند، آنها در جنگ سرنوشت ساز تنها بمانند...
این ها بخشی از عواملی است که حکومت نتانیاهو را به رغم اینکه میداند کنار آمدن با شروط حماس ، به مثابه قبول شکست تاریخی برای آنها خواهد بود، اما آنها گریزی جز این ندارند و سخت برای پیدا کردن راهی جهت عقد یک پیمان صلح آبرومندانه تر با حماس هستند".
" داستان فلسطین زخم چرکینی است که هم پیکره جامعه بشری را می رنجاند و هم روح انسانیت را آزرده است. جنگی که از آغاز قضیه فلسطین شروع شده است تاکنون بیش از نیم قرن است که ادامه یافته است، و پایانی هم برای او قابل تصور نیست.
قضیه فلسطین همانند کلاف پیچیده و سردرگمی می باشد که عوامل مختلف، دور و نزدیک در آن دخالت دارد. اما مهم عوامل یکی این است که مردم فلسطین از حقوق انسانی و سرزمینی خود محروم هستند، هیچ نشانه ای هم وجود ندارد که آنان به این زودی به خواسته های خود دست بیابند. تا این محرومیت و بی عدالتی موجود باشد جنگ و بحران هم وجود دارد. گاهی با رهبری گروه های چون الفتح و زمانی با رهبری حماس و فردا شاید دیگری. از آن طرف، اسراییل هم حاضر نیست که برای حل قضیه اراده جدی داشته باشد، تاکنون هر گفتگو و سازشی پیش آمده است فقط تاکتیکی و مقطعی بوده است. فرصتی برای نفس راست کردن.
عامل دیگر جامعه بین المللی است. هرچند افکار جهانی از قضایای فلسطین متاثراست، اما سیاست جهانی و دولت های اثر گذار نه تنها برای حل قضیه فلسطین اقدامی نکرده اند، بلکه با سیاست های چند پهلو آتش زیر خاکستر را زنده نگهداشته اند.
عامل دیگر جریان های تندرو و افراطی است که در هر دو طرف هر روز در حال قوت گرفتن هستند. فعالیت های آنان مانع از این شده و می شود که تلاش های صلح جویانه ریشه بگیرد و نتیجه بدهد.
مجموع چنین عواملی سبب شده است که چشم انداز قضیه فلسطین نامعلوم باقی بماند و مردم فلسطین مجبور اند که هم چنان رنج های بی پایانی را متحمل شوند".