نشست مسکو نشان دهنده ای خستگی کشورها از لجبازی گروه طالبان در دو سال گذشته است
"بدون شک هر کنفرانس یا برنامهای که در راستای تامین صلح و آشتی و تطبیق عدالت و برابری در افغانستان، در هر زمان و هر مکانی برگزار میشود، خالی از فایده نیست. شریک ساختن دیدگاههای گوناگون و برجستهسازی مشکلات و چالشهای بیشمار در افغانستان از مواردی اند که طبعا در این نشستها و کنفرانسها مطرح میگردند و دست کم باعث میشود تا افغانستان در نشست های بینالمللی به فراموشی مطلق سپرده نشود. اما اینکه برایند این نشستها چقدر مثبت خواهد بود، قابل تامل است؛ زیرا ما در افغانستان با یک رژیم نا مشروع به شدت انحصارگرا روبرو هستیم که به هیچ روی حاضر به پذیرش تنوع در کشور نیست. تجربهی دو سال و چند ماه نشان میدهد که این گروه افراطی عقبگرا حتا حاضر است اقتصاد افغانستان فروبپاشد، زنان این سرزمین از همه حقوق اساسیشان محروم شوند و کشور در انزوای مطلق بهسر ببرد؛ اما یک قدم از موضعشان کوتاه نیایند و وارد تعامل مثبت با مردم افغانستان و جامعه جهانی نگردد. بنابراین، متاسفانه چشماندازها هنوز تاریکاند و پیشبینی تغییر مثبت در اوضاع افغانستان به این زودیها دشوار مینماید".
"روند فروافتادن گروه طالبان با یورش امریکا و هم پیمانانش، برپایی و فروافتادن جمهوری اسلامی افغانستان، پیام ها و معنای پرشماری در پی داشت. نهادهای اطلاعاتی و استخباراتی با رصد دقیق رویدادها منجر به فروافتادن جمهوریت و برپایی دوباره ای حکومت موقت گروه طالبان در پی یافتن دلایل و علت تغییر رویه حکمرانی گروه طالبان هستند.
پرسش بسیار بنیادین برای سرویس های اطلاعاتی و استخباراتی چنین است که بر پایه مشاهدات عینی و مستندات متقن، روند و علت تغییر رویه حکمرانی طالبان را بیابند. اما هنوز ماهیت تغییرات در حکمرانی طالبان دقیق مشخص نیست. هر چند رویه حکمرانی طالبانی هنوز از سوی جامعه جهانی پذیرفته نشده و رسمیتی ندارد اما طالبان توانسته با همسایگان و قدرت های منطقه ی و جهانی، تعاملات و ارتباطاتی برقرار سازد و سعی دارد نگرانی های کشورهای صاحب منافع و همسایگان افغانستان بابت قدرت یافتنِ طالبان را برطرف سازد .
از سوی دیگر مخالفان و دشمنان داخلی طالبان، بدنبال منزوی ساختن بین المللی طالبان هستند در برابر این وضعیت ، طالبان سعی دارد خود را عضو مسئول پذیر در جامعه بشری نشان دهد و سعی دارد با حضور در عرصه های بین المللی و از این دست نشست ها مانند: کنفرانس بین المللی "افغانستان - بین گذشته و آینده: به سوی آشتی عادلانه و توسعه پایدار" خودی نشان دهد. پس عرصه ی این گونه کنفرانس ها، جدال میان طالبان و مخالفان داخلی و خارجی طالبان است که برای خود در میان جامعه جهانی اعتباری بخرند و از این ره گذر منافع حزبی و گروهی خود را تامین کند! نه گروه طالبان و نه جبهه های مقاومت، آزمون قابل قبولی برای پاسداری از منافع مردم افغانستان نداشته اند و کارنامه خوبی ندارند . در این گفتگوی کوتاه فرصت بررسی عملکرد گروه طالبان و جبهه های مقاومت میسر نیست و باید جداگانه بررسی گردد. اگر طالبان و مقاومت به راستی و صادقانه، دغدغه توسعه وتعالی مردم افغانستان را داشتند همین نقطه مشترک می توانست سرآغاز بسیاری از توافقات و همکاری ها دوجانبه میان طالب و مخالفانش می بود. با همین مِلاک است که می توان گفت کنفرانس بین المللی "افغانستان - بین گذشته و آینده: به سوی آشتی عادلانه و توسعه پایدار" نتیجه بخش نخواهد بود، چراکه مردم افغانستان اولویت اول گروه طالبان و جبهه های مقاومت نیست، اولویت نخست گروه طالبان در این کنفرانس رفع نگرانی همسایگان و قدرت های منطقه و جهانی و کاهش فشار سیاسی بر روی طالب و هدف جبهه های مقاومت طرد بیشتر گروه طالبان در جامعه جهانی و بایکوت و تحریم بیشتر گروه طالبان از سوی جامعه جهانی و دریافت کمک های بین المللی به نفع مقاومت ، اولویت نخست مقاومت است".
"در چنین وضعیتی چشم اندازِ امید بخشی به دستاوردهای کنفرانس بین المللی "افغانستان - بین گذشته و آینده: به سوی آشتی عادلانه و توسعه پایدار" وجود ندارد .
و سخن پایانی، تاکنون از این دست کنفرانس ها بسیار برگزار شده است اما چه تاثیری بر معاش و زندگی مردم افغانستان داشته است؟ از فقر وگرسنگی مردم افغانستان کاسته است؟
آیا رفاه و شاخصه های توسعه زندگی مردم افغانستان تغییری یافته است؟ پاسخ این پرسش ها درستی یا نادرستی موضوعات گفته شده را نشان می دهد".
"گروه طالبان در دو سال گذشته فرصت کم نظیری داشتند که پس از چیرگی بر کابل و برقراری حکومت شان بود با توجه به نیت خیرخواهانه ای که کشورهای منطقه به خصوص همسایه ها و به ویژه روسیه و چین و ایران نسبت به حکومت گروه طالبان از خودشان نشان دادند می توانستند که یک عصر جدید در حکومت داری را رقم بزنند و می توانستند با دست بالا طرف حکومت مشارکتی گام بردارند و طالبان می توانستند اقوام و مذاهب مختلف و موجود در افغانستان را به شکلی که زیر کنترل خودشان می بود و تسلط اکثری دست خودشان می بود آنها را هم در حکومت مشارکت بدهند یک حکومت و دولت مشارکتی شکل بدهند و از این قبیل اقدامات صلح گرایانه می توانستند که مقبولیت مردمی را کسب کنند و طبیعتا نتیجه ای مقبولیت مردمی در داخل کسب مشروعیت بین المللی می شد برای اینها، متاسفانه گروه طالبان ای فرصت درخشان و بی پیشینه را تا اکنون از دست داده و کشورهای همسایه فکر می کنم و کشورهای منطقه به گونه ای در برابر لجبازی ها و یک دندگی های گروه طالبان خسته شده اند و افزون بر این که دو سال با گروه طالبان کار کردند و با و جودی که گروه طالبان به رسمیت شناخته نشد، اما همکاری های اقتصادی، امنیتی و سیاسی با گروه طالبان داشتند".
"فکر می کنم این نشست و کنفرانس که داره برگزار می شود و یا در شروف برگزاری است یک عدم و نشانه ای به تغییر نگاه کشورهای منطقه می تواند نسبت به گروه طالبان باشد. به این اصل که کشورهای منطقه از روسیه آستین بالا زدند و تلاش می کنند که در قالب همچون کنفرانس های بتوانند طالبان را با مخالفان شان کمی نزدیک بسازند تا یک فضای گفتمانی بین از اینها بسازند. اگر گروه طالبان این فرصت ها را قدر بدانند و با حسن نیت باهش برخورد بکنند و از آدرس این کنفرانس ها با یک نزدیکی با مخالفان سیاسی خودشان دست پیدا بکنند خوب می تواند یک نکته ای مثبت باشد و اما اگر این فرصت سوزی گروه طالبان ادامه پیدا بکنه همچنان که در دو سال گذشته شاهد آن بودیم، و توجه به این اقدامات نیکی که از طرف کشورهای منطقه صورت میگیره و به ویژه همسایه ها برای نزدیکی گروه طالبان نسبت به مخالفانش و اگر این نگاه تک روانه ادامه پیدا بکنه و بی توجهی به این صورت به اقدامات بگیره، فکر می کنم این کنفرانس میتانه آغاز تغییر سیاست جدی کشورهای همسایه نسبت به طالبان باشد و اگر آنها به این باور برسند که دیگر نمی توانند با گروه طالبان نمی توانند کار دراز مدت انجام بدهند ممکن به طرف پشتیبانی گسترده تر از مخالفان گروه طالبان گام بردارند".
"از آنجایی که روسیه و دیگر جمهوریهای آسیای مرکزی با افغانستان همسایه هستند، بنابراین، همیشه باید وارد گفتوگو و مذاکره شد تا افغانستان و مردم جهان بفهمند که روسیه همیشه به دوستی و همکاری علاقهمند است، صرف نظر از اینکه کدام رهبر و حکومت در افغانستان است، تا زمانی که در سرزمین افغانستان صلح برقرار شود".
"باگذشت بیش از دوسال از بقدرت رسیدن طالبان، با وجود خوش بینی یا امیدواری در تعدیل شدن آنان از سوی جامعه بین المللی، خصوصا همسایگان، متاسفانه این خوش بینی یا امیدواری نه تنها تضعیف و کمرنگ گردید؛ بلکه نگرانی ها نسبت به تهدیدهای باالقوه و باالفعل از سوی نسبت به امنیت افغانستان و منطقه و جهان روز بروز قوت گرفت. با توجه به سیاست انعطاف ناپذیر طالبان در همه عرصه های داخلی و خارجی و پای فشاری بر نگرش های تنگ نظرانه و مخالف با ارزش های حقوق بشری و ارزش های سیاسی جهان سبب شده است که گام های در جهت ارزیابی وضعیت جاری و پیداکردن راهکارهای مناسب جهت بیرون شدن از این شرایط نگران کننده در گوشه و کنار جهان، از سوی کشورها و نهادهای بین المللی و حقوق بشری و صلح جویانه برداشته شود. برگزاری این نشست از سوی حزب روسیه عادل-برای حقیقت با عنوان افغانستان بین گذشته و آینده: بسوی آشتی عادلانه و توسعه پایدار نیز در همین راستا برنامه ریزی شده است. اما نکته مهم این است طالبان به هیچ راه حل و توافق سیاسی به جز از انحصارگرایی سیاسی و اجتماعی تاکنون روی خوش نشان نداده اند. نکته مهم دوم این است که برگزارکنندگان چنین نشست هایی و جامعه بین المللی تا چه اندازه صادقانه و جدی برای تمکین طالبان به ارزش ها و راه های سیاسی عادلانه و حقوق بشری ایستاده اند و نگاه ابزاری نداشته و ندارند. نکته مهم سوم این است که مخالفین طالبان چه مقدار و چگونه خواهند توانست افکار جهانی و ذهن میزبانان را بتوانند به واقعیت های موجود و ضرورت اقدام اساسی برای تغییر بنیادی در جهت تحقق عدالت سیاسی و اجتماعی و توانایی در خنثی ساختن لابیگری های طالبان، آنان را نیز بیش از پیش به انزوا و در نهایت پذیرش حقانیت مردم افغانستان و جامعه بین المللی وادار سازند. چشم انداز و نتیجه چنین نشست هایی به این فاکتورها بستگی دارد".