آنچه اوکراین می تواند از تجربه افغانستان بیاموزد
16:51 13.03.2023 (بازآوری شدن: 20:41 14.03.2023)
© Photo / Ministry of Defenseنیروهای کماندو
© Photo / Ministry of Defense
عضو شوید
خروج آمریکا از کابل ممکن است طعم مشابه برای مقامات در کییف داشته باشد.
به گزارش اسپوتنیک، بازرس ویژه برای بازسازی افغانستان (سیگار) تحقیقات گسترده ای را در مورد فروپاشی نیروهای دفاعی و امنیتی ملی افغانستان (ANDSF) پس از خروج ایالات متحده از کابل در ماه اوت 2021 منتشر کرده است. نه تنها جزییات، گاه تکان دهنده، در مورد سطح خیانت واشنگتن ارائه می دهد، بلکه درس های مهمی برای متحدان بین المللی امروز آمریکا ارائه می دهد.
واقعاً اوضاع چقدر بد است
به نظر میرسید که نیروی جنگی گسترده که با هزینه 90 میلیارد دالری طی 20 سال ساخته شده بود، حتی سریعتر از هواپیمای آمریکایی که از فرودگاه کابل فرار میکرد، ناپدید شد. این در حالی است که مقامات آمریکایی به طور بیپایان در پیش از خروج عمده غرب از افغانستان ادعا میکنند که دولت بدون حمایت خارجی قادر به دفاع از خود است.
با این حال، ارزیابی SIGAR روشن می کند که این فروپاشی مدت زیادی در حال شکل گیری بوده است. توافق دوحه در فبروری 2020 بین دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق و طالبان به این معنی بود که نیروهای دفاعی امنیت ملی دیگر نمی توانند به حضور ارتش ایالات متحده در افغانستان برای محافظت در برابر تلفات، انتقال تسلیحات و سایر تجهیزات در سراسر کشور از طرف خود یا حتی برای آنها تکیه کنند. معاشات توسط دولت در کابل پرداخت می شود.
در نتیجه، واحدهای ارتش اغلب بدون حقوق مستقر در سراسر کشور فاقد مهمات، غذا، آب و دیگر نیازهای اولیه برای "تداوم درگیریهای نظامی علیه طالبان" و هر گونه اراده برای جنگ بودند.
کمپین نظامی طالبان از ضعفهای لجستیکی، تاکتیکی و رهبری نیروهای دفاعی امنیتی دفاع کرد. سرمفتش خاص برای بازسازی افغانستان، جان ساپکو می گوید که که حملات مستقیم و تسلیم دهی ولایات با توافقات قبلی باعث شد که ولسوالیها یکی پس از دیگری به دست طالبان سقوط کنند. کمپین رسانهای و جنگ روانی طالبان، که با گزارشهای بیدرنگ بزرگتر شد، عزم نیروهای افغان برای جنگ را تضعیف کرد.
با این حال، حتی قبل از توافق دوحه، "عوامل اساسی و سیستماتیک ANSDF را در وهله اول در برابر فروپاشی آسیب پذیر می کرد." در میان آنها، برنامه های ایالات متحده برای ایجاد نیروهای مسلح افغانستان "با درک واقع بینانه از زمان مورد نیاز" برای انجام این کار جدا بود. این در حالی است که واشنگتن چندین دهه برای دستیابی به نتیجه مشابه در کره جنوبی زمان می برد.
سرمفتش امریکا برای بازسازی افغانستان خود مشاوران را نیز "اغلب برای مأموریت خود آموزشدیده و بیتجربه" ارزیابی کرد. چالشهای کلیدی "محدود یا بدون آموزش قبل از استقرار و در تئاتر، و استقرار چرخشی مکرر که فاقد تحویل مناسب بود" بود. این کاستیها به این معنی بود که ایالات متحده نه میتوانست با ANDSF روابط برقرار کند و نه توانایی آن را بهبود بخشد.
علیرغم فهرستی از کیفرخواستهای وحشیانه این گزارش، با بیان اینکه SIGAR در نتیجه یافتههای خود "هیچ توصیهای" برای اقدامات یا سیاستهای آینده ایالات متحده ارائه نمیکند، نتیجهگیری میکند. مقامات پنتاگون احتمالاً گوش نمی دهند حتی اگر به آنها پیشنهاد شود. ضمیمه این سند اشاره می کند که تعامل وزارت دفاع با تحقیقات SIGAR بسیار کم بود و عملاً هیچ یک از اطلاعات درخواستی تحویل داده نشد.
در ارزیابی یادداشت میشود که پنتاگون "فقط پاسخهای محدودی به درخواست SIGAR برای اطلاعات ارائه کرد و تمام ضربالاجل پاسخ به سؤالات SIGAR یا ارائه بازخورد برای بررسی پیشنویسهای این گزارش را از دست داد". به عنوان مثال در نوامبر 2021، SIGAR بیست و یک سؤال جداگانه را به وزارت دفاع ارسال کرد و تا 21 دسامبر 2021 درخواست پاسخ داد اما در جواب هشت ماه بعد "سوابق محدود" به آنها ارائه شد.
درس هایی برای یادگیری
با این حال، درس های گزارش SIGAR بسیار روشن است. اول از همه، افشای آن به عنوان یک هشدار جدی درباره سرنوشتی است که ممکن است در انتظار متحدان نزدیک ایالات متحده باشد، در صورتی که "منافع" واشنگتن با کنار گذاشتن آنها در یک لحظه معین تامین شود.
اعضای ANDSF که پس از خروج ایالات متحده نتوانستند از افغانستان فرار کنند، یا کشته شده اند یا به "گروه های افراطی" پیوسته اند. در هر صورت، آنها کاملاً فراموش شده اند، نتیجه آشکار واشنگتن که علاقه چندانی به تضمین عبور ایمن از کشور برای جنگجویان نیابتی سابق خود، قبل، در حین یا پس از فرار خود نشان نمی دهد.
به همین ترتیب، بسیاری از تجهیزات نظامی ارائه شده توسط ایالات متحده اکنون توسط طالبان برای آموزش و عملیات، از جمله خودروهای زرهی و هواپیماهای نظامی استفاده می شود. آنها در فیلم های رژه نظامی و جلسات آموزشی شناسایی شده اند. حتی برای واشنگتن دشوار بود که بداند کدام سلاح و مهمات توسط وزارت دفاع به افغانستان ارسال شده است. سرمفتش خاص برای بازسازی افغانستان دریافته است که مقامات در ارائه حسابداری دقیق محموله ها کوتاهی کرده اند، و از الزامات نظارتی "برای نظارت بر تجهیزات حساس انتقال یافته به دولت افغانستان و ANDSF" بسیارکوتاهی کرده اند، که احتمال گم شدن یا سرقت تجهیزات را می دهد.
کنترلهای داخلی نتوانستند در برابر ثبتهای ساختگی که در سیستمهای نظارت داخلی ثبت میشوند، محافظت کنند.
با این وجود، ایالات متحده برای نجات بخشی از تجهیزاتی که در اختیار نیروهای دفاعی ملی قرار داده بود، به ویژه هواپیماهایی که برای نیروی هوایی بدبخت افغانستان در نظر گرفته شده بود، تلاش کرد.
برخی از هواپیماهای نجات یافته به انباری در ایالات متحده منتقل شدند، در حالی که "بعضی دیگر قبلا تغییر کاربری داده شده و به کشورهای دیگر مانند اوکراین فرستاده شده اند."
اشاره به رسیدن این جت ها به اوکراین بسیار مناسب است، زیرا مدت زیادی از عقب نشینی عجولانه آن از افغانستان، پس از 20 سال شکست، نگذشته بود که کی یف به کانون اصلی سیاست خارجی کاخ سفید تبدیل شد. با تسلیحات، مهمات، اراده سیاسی و حمایت عمومی که تقریباً در سراسر اروپا و آمریکای شمالی هزینه شده است، جنگ نیابتی کنونی با روسیه احتمالاً برای دو دهه و شاید حتی دو سال نیز نمی تواند ادامه یابد. رهبران اوکراین ممکن است بخواهند با شهادت یک مقام ناشناس وزارت خارجه که در گزارش SIGAR نقل شده است، مشورت کنند.
این مقام فاش کرد من سعی کردم از [رئیسجمهور افغانستان] خواهش کنم و بگویم که امریکا در حال ترک افغانستان است اما "برای مدت طولانی [دولت افغانستان] جدی نمی گرفت که ما درحال عقب نشینی کامل و جدی هستیم. آنها به من میگفتند، افغانستان مهمترین اماکن در جهان است، چگونه میتوان سرزمینی را که از نظر جیوپلیتیکی اینقدر مهم ترک کرد؟" میدانم که روابط ما بسیار خو ب بود ، اما در سیستم ها، رئیسجمهور در نهایت تصمیم میگیرد و او باید این موضوع را جدی بگیرد تا اشتباه محاسباتی نکند."