آقای دانفورد که برای مدتی مسوولیت فرماندهی نیروهای بینالمللی مستقر در افغانستان را به عهده داشت، تاکید کرده که طالبان گروه شکستناپذیر شده است.
این اعتراف شرمآور ارشدترین مقام نظامی آمریکا، نشان میدهد که واشنگتن در قبال بهبود وضعیت امنیتی در افغانستان، غیرمسوولانه عمل کرده و به آنچه که در آغاز مبارزهی نظامیشان در افغانستان تعهد کرده بود، نرسیده است.
مسالهی شرمآورتر از این اعتراف صریح، این است که در طول نزدیک به هجده سال حضور پررنگ و پرقدرت آمریکا و اروپا در افغانستان، گروههای تروریستی و دهشتافگن در افغانستان قوت بیشتری گرفتهاند. آمریکا و دیگر اعضای ناتو در سال ۲۰۰۱ به بهانهی سرنگونی و نابودی لانههای تروریستی وارد افغانستان شدند، اما پس از هجده سال مبارزهی بیثمر، اکنون اعتراف میکنند که برندهی جنگ جاری در افغانستان نخواهند شد.
واقعیت مساله این است که از همان آغاز مبارزه با تروریزم، آمریکا و دیگران متحدان نزدیکاش به دنبال اهداف دیگری در افغانستان بودند و هستند. آمریکا خواهان تامین صلح و امنیت در افغانستان نیست و آن طوری که برخی از آگاهان نظامی و سیاسی میگویند، واشنگتن برای تحت فشار قرار دادن کشورهای همسایه افغانستان به این کشور حضور یافت.
آمریکا در طول نزدیک به هجده سال مبارزهی خود در افغانستان، برای افغانها هیچگونه امیدی برای آیندهی روشنتر ایجاد کرده نتوانست، بلکه بیشتر شهروندان افغانستان را در تاریکی فرو برده و زمینه را طوری مساعد ساخت تا همه روزه افغانها قربانی بدهند. در سایهی حضور پرقدرت نظامی آمریکا در افغانستان، دامنهی جنگ و خونریزی روز به روز گسترش یافت و گروههای تروریستی از جمله طالبان، القاعده و شبکه حقانی قوت بیشتری گرفتند. در نتیجهی حضور آمریکاییها در افغانستان، گروه تروریستی داعش نیز ظهور کرد و امروز مسوولیت بخش اعظم حملات تروریستی و خونین را همین گروه به عهده میگیرد.
از تلاشها، بزرگ و قوی نشان دادن گروه طالبان و قراین موجود بر میآید تا زمانی که آمریکا افغانستان را به چند پارچه تقسیم نکند، وضعیت امنیتی در جغرافیایی بنام افغانستان بهبود نخواهد یافت. دولت امریکا اخیراً زلمی خلیلزاد را به عنوان نماینده ویژهی خود برای صلح در افغانستان معرفی کرد و تلاشهایی که تاکنون توسط آقای خلیلزاد انجام داده، نشان میدهد که هدف واشنگتن چند پارچه ساختن افغانستان است.
آن طوری که برخی از رسانههای داخلی و بینالمللی گزارش دادهاند، یکی از تلاشهای زلمی خلیلزاد واگذاری بخشی از ساحات افغانستان به گروه طالبان به منظور ختم جنگ است. این تلاش میتواند زمینه را برای چند پارچه شدن افغانستان مساعد سازد. هرگاه برای طالبان منطقهی امن درنظر گرفته شود، گروههای دیگری نیز برای بهدست آوردن چنین مناطقی اقدام خواهند کرد.
آمریکا با تیکه و پارچه ساختن افغانستان، به اهداف مهمی دست خواهد یافت. این کشور در وجود یک افغانستان متحد و باثبات، نمیتواند حضورش را در قلب کشورهای آسیا تثبیت کند و هرگاه جغرافیای افغانستان را به چند جغرافیای کوچکتر تقسیم نماید، در آن صورت قادر میشود تا حضور طولانی مدتتری در افغانستان داشته باشد. آمریکا با واگذاری بخشی از خاک افغانستان به گروه طالبان و ایجاد منطقهی امن برای این گروه، تلاش دارد تا تسلط بیشتری بهدست بیاورد. دولت کنونی افغانستان تحت حمایت امریکا قرار دارد و با تحت حمایت قرار گرفتن طالبان توسط آمریکا، واشنگتن از یک جانب نیروی باالفعل برای سرکوب سرکشیها در اختیار داشته باشد و از جانب کشورهای همسایه و مخالفاش را از طریق استعمال طالبان زیر تهدید بگیرد.
اعتراف جوزف دانفورد مبنیبر اینکه طالبان از طریق نظامی شکست نمیخورد، یک بار حقوقی را نیز به دوش آمریکا انداخته است. آمریکاییها میدانستند که برندهی جنگ در افغانستان نمیشوند، اما به نحوی به جنگ خود ادامه داده و دامنهی ناامنیهای را در امنترین مناطق افغانستان گسترش دادند. آمریکا با اعتراف به شکستشان در جنگ افغانستان، باید به هزاران شهروند این کشور که طی هجده سال گذشته در نتیجه جنگها و مبارزات بینتیجهی جانهای شان را از دست داده و قربانی دادهاند، غرامت بپردازند. زیرا، حضور آمریکا باعث شد تا دامنهی گستردهتر شده و ادامه یابد. حضور آمریکا در افغانستان باعث شد تا جبهات مقاومت از سوی گروههای تروریستی علیه غربیها شکل بگیرند. در نتیجهی جنگ میان حامیان و مخالفان تروریزم، هزاران شهروند افغانستان قربانی شدند. قربانیانی که هیچ سودی از حضور پرقدرت جامعه جهانی به ویژه ایالات متحده آمریکا در افغانستان نبردند.
نویسنده: دایفولادی
ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با سیاست های اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.