حركت اعتراضى به نام جنبش روشنايى از اعتراض به تغيير ناگهانى مسير انتقال برق، باميان به سالنگ پديدار گشته است و با بى توجهى دولت به خواست معترضان تبديل به اعتراضات خيابانى و نافرمانى مدنى بصورت نپرداختن پيسه برق به شركت برق برشنا و ماليات گرديد و هواداران جنبش از هرفرصتى براى اعلام خواسته هايشان در داخل وخارج افغانستان مانند تجمعات اعتراض آميز به هنگام كنفرانس امنيتى مونيخ و تجمع ديگرى در شهر لاهه دست می زنند.
اكنون ما مصاحبه اى با آقاى احمد بهزاد از سازمان دهندگان اين حركت اعتراضى و اجتماعى داريم تا بتوانيم موضع اين حركت و جنبش را نسبت به برخى از موضوعات سياسى روز بدانيم.
نخست از همه از آقاى بهزاد سپاسگزاری می کنیم، كه پاسخگوى پرسش هاى اسپوتنيك هستند.
اسپوتنیک: آيا خواسته تغيير مسير انتقال برق باميان به سالنگ آغازی براى اعتراض به وضع موجود و سازماندهى ناراضيان براى كسب قدرت و تامين اهداف سياسى است؟ يا نه! تنها با كسب امتياز برق باميان اين جنبش پايان مى يابد؟
جنبش روشنایی یک حرکت مردمی است و نباید حرکت اجتماعی را با حزب اشتباه گرفت. یک حزب سیاسی عمدتا برنامه اش برای بدست آوردن قدرت است و به کرسی نشاندن اعضا و بستگان ایشان در مسند قدرت است، اما برای جنبش روشنایی مهمتر این هست که ارزش های مانند عدالت برابر و رواداری نهادینه شود و این برنامه را با روش های صالح پیگیری می کند و اما اگر جنبش روشنایی خواست هایش تنها به برق 500 کیلو ولت خلاصه می شد مه فکر می کنم که در حال حاضر وضعیت در کل روشن شده که جنبش در خیزش در برابر تبیعض بی عدالتی است و موارد ستم و بی عدالتی را تعقیب و پیگیری می کند. برنامه های برای آینده دارد، از جمله اینکه ساختارمند شود و فعالیت خود را ادامه بدهد. در یک جمع بندی از این سخن جنبش روشنایی از نگاه حزبی دغدغه بدست آوردن قدرت نیست و دغدغه اش آوردن برابری و عدالت است و هدف اصلی جنبش انسانی کردن سیاست در افغانستان و توزیع عادلانه قدرت و ثروت در میان بخش های جامعه این سرزمین و سهیم ساختن مردم در عرصه تصمیم گیری برنامه وتعیین سرنوشت است.
اسپوتنیک: انفجار وكشتار بى رحمانه دهمزنگ نشان از وجود دشمنانى سرسخت وجدى براى اين جنبش است. وجود چنين دشمنانى نشان مى دهد اهداف جنبش فراتر از آن چيزى است كه سران جنبش اعلام كرده اند وفراتر از درخواست تغيير لين برق مى باشد. پرسشى كه پيش مى آيد اين است كه جنبش منافع چه كسانى را به خطر انداخته است؟ و به نظر شما چه كسانى از كشتار دهمزنگ بهره مند شده اند؟
طبیعی است که یک تیم سیاسی از تحقق مطالبات جنبش روشنایی وحشت و واهمه دارد. یک حلقه خاص سیاسی در افغانستان تلاش کرد که در طول 15 سال گذشته که از فرصت حضور کشورهای عضو جبهه ضد تروریزم در افغانستان و کمک های میلیاردی که از بیرون به افغانستان آمد، برای تحکیم قدرت خود بهره برداری کند و این حلقه گام به گام سنگر های کلیدی قدرت را فتح کرد و امروز تقریبا یک حاکمیت انحصاری را در افغانستان شکل داده ست.
خواست های جنبش روشنایی در مغایرت و در تضاد با تیم انحصارگر و حاکم بر ارگ و نهادهای امنیتی افغانستان قرار گرفته است. حادثه و یا دسیسه 23 جولای علیه جنبش روشنایی دقیقا توسط این تیم تطبیق و سازماندهی شد و این ها تلاش کردند جنبش را وادار بکنند که دست از مطالبات خود بر دارند. اما وقتی موفق به این کار نشدند برای خاموش کردن جنبش روشنایی این عمل را انجام دادند، که در آن 86 تن شهید و بیش از 400 تن از عدالت خواهان پیش آهنگ جنبش مجروح شدند. این افراد تلاش کردند فضای رعب و وحشت ایجاد کنند. این تیم متاسفانه در حال حاضر از نقاب گروه های تروریستی استفاده می کنند و پشت نام های مانند داعش و بعضا طالبان خود را پنهان می کنند. و اما موقعیت اصلی این تیم در درون ساختارهای امنیتی افغانستان است و مناسب حساس نظامی و امنیتی را در اختیار دارند.
اسپوتنیک: نظر شما در باره کشتار شفاخانه 400 بستر و انفجارهای خونین دیگر چیست؟
احمد بهزاد: متاسفانه مجموعه سیاست های 10 و یا 15 سال اخیر توسط حکومت افغانستان با پشتیبانی دوستانی بین المللی ما صورت گرفته و وضعیت امنیتی در افغانستان را بغرنج و پیچیده ساخته است. در یک طرف قضیه ما شاهد بهره برداری از گروه تروریستی برای پیشبرد اهداف سیاسی هستیم و به عبارت دیگر عده در درون قدرت تلاش می کنند از احرام ترور و وحشت برای مرغوب ساختن و یا ترساندن مخالفان سیاسی و منتقدان سیاسی خود استفاده کنند. در طرف دیگر با مجال دادن برای شبکه های تروریستی عملا وضعیت را در افغانستان نا امن بسازند. این فضا سبب شده که گروه های تروریستی قدرت بگیرند، چون این گروه ها از حاشیه امنیتی برخوردارند و مورد حمایت های پیدا و پنهان هستند و به همین خاطر مجال فعالیت بیشتری در افغانستان پیدا کرده اند. شما ببینید مناطق که مورد هدف قرار می گیرند در مناطق حفاظت شده است مناطق به اصطلاح سبز و امن است. این همه نشان می دهد که سیاست های امنیتی افغانستان ناصالح و ناکار آمد بوده و متاسفانه این سیاست های ناصالح و نا کار آمد از سوی کشورهای کمک کننده به افغانستان مورد چشم پوشی قرار گرفته و یا هم پشتیبانی شده است و این وضعیت حاصل چنین سیاست است.
ادامه دارد…