در علامیه ریاست جمهوری آمده: مطالعات کمپنی فیشنر کشور جرمنی که در ماسترپلان برق کشور انعکاس یافته، در ابتدا روی لین ۵۰۰ کیلوولت از پلخمری الی کابل از مسیر بامیان بوده است. اما به اساس درخواست دونرها(ADB, WB, USAID, IDB) با نمایندگان وزارتهای مربوط و شرکت برشنا در ماه فبروری ۲۰۱۳ (یعنی در زمان حاکمیت حامد کرزی) در شهر شتوتگارد جرمنی جلسه شد. فیصله گردید که شرکت فیشنر مسیر سالنگ را نیز مطالعه نماید. طبق مطالعات شرکت فیشنر، مسیر سالنگ نزدیکتر و کمهزینهتر تشخیص شد و تطبیق پروژه از این مسیر سریعتر برآورد گردید که با تأیید تمویلکنندگان، تغییر کرد. از این روی شرکت برشنا اسناد داوطلبی پروژه را در آن زمان بر اساس فیصله شورای وزیران در اخیر سال ۱۳۹۲ از مسیر سالنگها تهیه و به اعلان داوطلبی سپرد.
طبق پلان زمانی طرحشده تدارک و ساخت لین ۵۰۰ کیلوولت از مسیر سالنگ معادل ۶۵ فیصد زمان آن از مسیر بامیان است. همچنین مسیر لین از سالنگ ۲۱۶.۵ کیلومتر و از مسیر بامیان ۲۹۶.۳ کیلومتر میباشد٬ یعنی ۷۹.۸ کیلومتر کوتاه تراست. »
بناً این٬ تغییر سمت حال نه٬ بلکه سه سال پیش تصویب گردیده بود و امروز که تدابیر عملی جهت تعقق این برنامه آغاز میگردد ٬چرا با چنین واکنش جدی آغای دانش٬ معقق ٬کریمی که در آن زمان سمت معاون دوم ریاست جمهوری را داشت ٬ نمایندگان پارلمان از ولایت بامیان ٬که در آنزمان هم در کرسی پارلمان تکه زده بودند٬ قرار می گیرد ؟ برای شخص خودم سوال است.
در اطلاعیه مطبوعاتی دفتر معاونیت دوم ریاست جمهوری آمده که پروژه انتقال برق ۵۰۰ کیلوولت ترکمنستان به افغانستان که از سال های ۲۰۰۶ به بعد مورد بحث دو کشور بوده و در سال ۲۰۱۳ به صورت کلی بدون تعیین مسیر انتقال در کابینه سابق دولت جمهوری اسلامی افغانستان نهایی گردیده، از همان ابتدا دارای اشکالات فنی و تخنیکی زیادی بوده است. بر همین اساس شرکت آلمانی فیشنر که تهیه ماستر پلان ۲۰ساله برق کشور را عهده دار بود، در آن زمان هردو مسیر سالنگ و بامیان را برای تطبیق پروژه بررسی کرده بود، مسیر بامیان را به دلایل فنی، امنیتی و اقتصادی پیشنهاد کرد. اما متأسفانه این پیشنهاد از سوی وزارت انرژی و آب و شرکت برشنا مورد توجه قرار نگرفت. در سال ۲۰۱۳ در جلسۀ در اشتوتگارت جرمنی بر اساس پیشنهاد این دو نهاد شرکت فیشنر مطالعه جدیدی روی مسیر سالنگ انجام داد. بر همین اساس در سال ۱۳۹۴ رئیس شرکت برشنا چند بار به دفتر معاون دوم ریاست جمهوری خواسته شده و موضوع انتقال برق ۵۰۰ کیلوولت از مسیر بامیان به صورت صریح با ایشان مطرح گردید. متأسفانه شرکت برشنا سال گذشته داوطلبی این پروژه را برگزار و جهت عقد قرارداد به کمیسیون ملی تدارکات و مسایل تدارکاتی ارائه نمود. در آن زمان جناب استاد دانش معاون دوم ریاست جمهوری اسلامی افغانستان به دلیل خواست مکرر مردم و هم چنین به دلیل این که متاسفانه در ماسترپلان برق کشور بخش وسیعی از مناطق محروم کشور تا سال ۲۰۳۲ در نظر گرفته نشده است و هم چنین به دلایل زیاد تخنیکی و فنی، با قرارداد پروژه توتاپ از مسیر سالنگ مخالفت کرد.
اما به گفته وزیر انرژی تمدید پروژه از طریق سالنگ از دوازده و لایت عبور می کند وبیان داشت که تمدید این پروژه از طریق سالنگ ۲۱ تا ۳۴ ملیون دالر مصرف کمتر دارد.
ببینید دوستان٬ درین اعلامیه ها دو راست و دروغ ای وجود دارد اما معلوم نیست که کدام اش راست می گوید و کدام اش دروغ. نظر به اعلامیه دفتر ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۳ به اساس معاسبات و سروی کمپنی فیشنر و درخواست دونر ها فیصله گردید ٬که مسیر سالنگ را که نزدیک تر و کم هزینه تر است٬ مورد تایید قرار داده شود و وزیر انرژی و آب هم میگوید که تا ۳۴ ملیون دالر اقتصاد صورت می گیرد.اما دفتر دانش می گوید که در شتوتگارت در سال۲۰۱۳مسیر مشخص نشده بود٬ همزمان درین اعلامیه آمده که مسیر بامیان را به دلایل فنی، امنیتی و اقتصادی پیشنهاد شد.
دیگر اینکه وزیر انرژی می گوید که از طریق پروان لین به بامیان کش می شودو این ولایت ۳۰۰ میگاوات برق بدست می آورد و هزینه اش را بانک انکشافی آسیایی به عده دارد٬ اما استاد دانش تاکید می کند که تا ۲۰۳۲ در ماستر پلان برق کشور مناطق محروم که مقصد اش بامیان و دایکندی است در نظر گرفته نشده.
قابل یادآوریست ٬که معاون اول ریاست جمهوری نیز نخواست از صحنه بیرون باقی بماند و اعلامیه دور و دراز که بیشتر حیثیت نصیحت پدرانه را داشت٬ واکنش خود را نشان داد. در علامیه توجه مرا قاطعیت وی در مورد گفته های آقای کریمی جلب نمود٬ که بی مورد نیست یاد آوری نمایم: در علامیه آمده است که در خصوص توتاپ، خط قرمز تعیین کردن درست نیست. زبان خط قرمز زبان خطر است. دوستم میپرسد که نمی دانم انسوی خط قرمز چیست؟ قرمز شدن پیکار سیاسی خشونت را دعوت می کند و رنگ سبز خردورزی را از افق دید ما کنار می زند. که واقعا مشکل است با وی در مورد موافق ن نبود.
دوستم در اخیر به استاد خلیلی و سایر ین را هشدار می دهد که آسان جلوه دادن خطر سقوط حکومت نادرست وغیر مسوولانه است. حفاظت از حکومت افغانستان اولویت بزرگترین کشورهای جهان است. تهدید حکومت تهدید منافع قدرت های دیگر نیز است که ثبات افغانستان برای شان یک مساله ای امنیتی در سطح منطقه است. منطق براندازی، برای سرکوب دولتی حمایت جهانی را به دنبال خواهد داشت. نه خیر. سقوط دادن حکومت مشکل نه که نا ممکن است. فقط می خواهم بگویم این فکر را از سر بدور کنیم. فکر درستی نیست. شما ببینید٬ دوستم متعرضین را از قدرت های بزرګ می ترساند٬ که فکر نکنم٬ این حرف ایست بجاست!
دوستم در اخیر علامیه خود به یک واقعیت تلخ اقرار میکند وی میگوید: من هم شاهد تبعیض هستم. با قبول این فرض که مساله توتاپ در نهایت سیاسی است٬ نه تخنیکی، اما می گوید که مبارزه سیاسی باید از دعوت به خشونت بپرهیزد و گفتمان تولید کند.
باید گفت این اعلامیه های رهبران مرا به این امر کاملا متیقن نمود٬ که گویا دست راست نمی داند که دست چپ چه می کند. این نتیجه گیری بسیار مأیوسانه است. متاسفانه چنین است ساختار سیاسی کنونی کشور ما که بالای جامعه افغانی تعمیل گردیده.