به گزارش اسپوتنیک، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در جریان بازدید از پایگاه نظامی 201 روسیه در تاجیکستان، گفت که کشورهای غربی در تلاش هستند تا از افغانستان برای تحریک روسیه و ایجاد یک "جبهه" جدید در آسیای مرکزی استفاده کنند.
وی گفت افغانستان توسط ناتو در وضعیت افزایش تهدید تروریسم و قاچاق مواد مخدر رها شد و سفیر ایالات متحده در دوشنبه، مانوئل میکالر را به دروغگویی متهم کرد و گفت که واشنگتن نه تنها به مخالفان طالبان کمک نمی کند بلکه به طور قطع مشخص است که ایالات متحده از داعش، القاعده و سایر تروریست های وابسته به آنها حمایت می کند.
آقای علی سمیع کارشناس اقتصاد و سیاست جهانی، در این باره در گفتگو با اسپوتنیک می گوید که این مسئله نه تنها در ماه های اخیر مطرح شده است بل گفته می توانیم که حدود ده سال است که روسیه در این زمینه اطلاعات استخباراتی جمع آوری کرده و برای دفع تهدید ها آمادگی های لازم گرفته است. مثلاً ارسال بسته کمکی یک میلیارد دالری سلاح به تاجکستان در سال ٢٠١۴ و بلند بردن ظرفیت پایگاه نظامی در تاجیکستان نیز به همین دلیل در گام های نخست صورت گرفته است. از همان سال ها بدینسو روسیه انکشافات امنیتی در افغانستان را از نزدیک تعقیب می کند؛
موجودیت گروه های تروریستی همچو داعش و شاخه های القاعده در افغانستان یک واقعیت است اما متأسفانه دولت روسیه هنوز از رابطهٔ آنها با ایالات متحده سندی نشر نکرده است. در سطح ادعا حتی گروه طالبان نیز هر ازگاهی از عین ادبیات استفاده کرده و ایالات متحده را به حمایت غیر مستقیم از داعش و دیگر گروه های تروریستی متهم نموده اند؛
روسیه در زمینهٔ مبارزه با افراطیون مذهبی در افغانستان دارای تجارب دیرینهٔ تاریخی است. روسیه بیشتر از صد سال به این اندیشه است که نخست امپراتوری بریتانیای کبیر و سپس در پیقدم اش ایالات متحده گروه های افراطی را به هدف تهدید روسیه و حوزه اورآسیا ایجاد و تمویل نموده و می نماید.
آقای سمیع در ادامه خاطر نشان می کند که پس از فروپاشی دولت در افغانستان و کوتاهی طالبان در امر ایجاد دولت و نظام سیاسی روشن و واضح، متأسفانه افغانستان به سرزمین ترس و هراس تبدیل شده است. طالبان هفته یک بار دوباری نیز عملیات های را در گوشه های کشور و حتی شهر کابل تحت عنوان نابودی داعش راه اندازی می کنند. از اینرو گفته می توانیم که افغانستان به یک جایی تبدیل شده است که گروه های گوناگون تروریستی در آن لانه کرده اند و برای فردا ها و پس فردا ها آمادگی های را روی دست می گیرند. اینکه طالبان در امر نابودی کلی آنها کامیاب می شود یا نه هنوز سوالی است حل نا شده زیرا از ١۵ آگوست به این سو هر روزی که می گذرد غربت در افغانستان پهنتر و طالبان در امر رفع مشکلات مردم ناکامتر جلوه می کنند؛
خلاصه برداشت ها طوری است که طالبان در سال پنجم و ششم قدرت شان با ناتوانی های امنیتی در افغانستان روبرو می شوند و ابتکار تامین امنیت در تمام نقاط کشور و حفظ تمام اندام کشور را از دست خواهند داد.
از اینرو مطمئن هستم که روسیه با همپیمانان خود در حوزه اورآسیا برای دفاع فعال آماده می شود. اگرچه روابط طالبان با مسکو نیک است اما روسیه طبیعت بیثباتی سیاسی افغانستان و روز مبادا را فراموش نکرده است و کوشش دارد تا با همپیمانان اورآسیایی خود مخصوصاً در آسیای میانه متحد باقی بماند و در برابر تهدید های تروریستی برخاسته از خاک افغانستان مشترکاً آمادگی بگیرند؛
برای روسیه و کشور های آسیای میانه این مورد بسیار حیاتی است. در همین یکی دو روز شاهد بودیم که والي طالبان توسط داعش در بدخشان کشته شد. از آن قبل در مزار شریف نیز چنین رخدادی را به یاد داریم. اگر داعش تا بلخ و بدخشان رسیده و والي های طالبان را با حمله تروریستی به قتل رسانده می تواند پس از مرز های افغانستان گذشته بر دولتمردان کشور های آسیای میانه نیز تهاجم انجام خواهد داد.
خلاصه اینکه در اندیشه روسیه مسئله افراطيت در افغانستان بیشتر از صد سال می شود که با نام بریتانیا و سپس ایالات متحده گره خورده است. از اینرو هم با مدنظر قرار دادن تجارب تاریخی و هم با نظراندازی به روابط استخباراتی ایالات متحده با گروه های افراطی در خاور میانه و افریقا و افغانستان در ۴٠ سال گذشته، گفته می توانیم یک تعداد از گروه های موجود در افغانستان شاید به نحوی با مخالفان جهانی روسیه وصل باشند. همان طوری که ایالات متحده با حمایت از گروه های تندرو مذهبی در سوریه تمام منطقه خاور میانه را تحت تهدید و تاثیر گرفته است، در افغانستان نیز می تواند با تمویل و حمایت پنهان یا آشکار از یک تعداد گروه ها به روسیه، چین، ایران، پاکستان و اسیای ميانه درد سر ایجاد کند.
آقای اسدالله ندیم کارشناس نظامی درباره اظهارات وزیر خارجه روسیه میگوید که شماری از دولت ها بخصوص در جغرافیایی که افغانستان قرار دارد و در حوزه شرق میانه از شبکه های تروریستی به عنوان ابزار در جنگ نیابتی به نفع خود و به ضرر حریفان استفاده می کنند
در افغانستان در حضور بیست ساله امریکا ثابت شده است که قوت های خارجی به شبکه هایی که از دید خودشان تروریستی بود کمک میکردند به عنوان مثال به طالبان کمک مستقیم کردند. همچنان مسئولین دولت سابق اکثرا متشکل از اتباع افغان دولت های غربی بودند از جمله مشاورین امنیت ملی و وزرای دفاع و در سطوح بلند افغان هایی ایفای وظیفه می کردند که دارای تابعیت دوگانه بودند که به نوبه خود با طالبان کمک کردند تا به قدرت برسند. این ها همه همه کمک های رسمی دولت جمهوری، رهبران آن و ناتو است که واضح و غیر قابل انکار است؛
در حال حاضر نیز طالبان ثابت نکرده اند که یک شبکه تروریستی نباشند ولی با آنهم از حمایت غربی ها و امریکایی ها برخوردار است و بسته های نقدی مواصلاتی به این گروه ثبوتی بر این مدعا است؛
کمک های غرب به طالبان در ابعاد دیگر نیز جریان دارد، به عنوان مثال قطر که یکی از متحدان بسیار نزدیک امریکا در شرق میانه و پاکستان نیز که با بریتانیا و امریکا روابط استخباراتی نزدیک دارد، با طالبان روابط تنگاتنگ دارند.
استخبارات بریتانیا و امریکا از بعضی شبکه های دیگر در حوزه افغانستان و کشور های همسایه آن حمایت مرموز و قدرتمند می کند، طوریکه یک شبه قدرتمند می شوند و امکانات تطبیق عملیات های تروریستی را بدست می آورند.
آقای ندیم در پایان گفت: اما اگر به طور مشخص گفته شود که امریکا در حال حاضر از کدام شبکه تروریستی حمایت میکند، نیازمند تحقیقات استخباراتی مسلکی است تا بتوان تایید کرد که امریکا مستقیما از داعش یا هر شبکه تروریستی دیگری در افغانستان حمایت می کند یا خیر.
با در نظر داشت تحلیل کارشناسان میتوان بر این موضوع استناد کرد که در منطقه جغرافیایی افغانستان، پیشینه مداخلات غرب در درگیری ها و تجهیز و تمویل گروه های متخاصم بر علیه یکدیگر و تکرار آن در ادوار مختلف، غیر قابل انکار است. در این بین کشور های منطقه که در معرض تهدیدات امنیتی قرار دارند درباره منشا و منبع خطرات احتمالی تحقیق بیشتر مبذول خواهند داشت و در برابر آن از خود دفاع خواهند کرد.