به گزارش اسپوتنیک، اسکار روجاس، تحلیلگر اقتصادی، دکتر اقتصاد سیاسی در دانشگاه ملی خودمختار مکسیکو (UNAM) به اسپوتنیک موندو گفت: اگر صندوق بینالمللی پول (IMF) اعتراف که تحریمهای اقتصادی اعمال شده علیه مسکو در ارتباط با درگیری در اوکراین مؤثر نبوده است، به این معنی است که روند تحول اقتصاد جهانی به نظم چندقطبی حتی بیش از آنچه غرب اعتراف میکند سرعت گرفته است.
صندوق بینالمللی پول گزارشی را در 28 اپریل منتشر کرد که در آن خاطرنشان کرده است که اروپا از تحریمهای اقتصادی علیه روسیه ضربه خورده است زیرا منابع انرژی آن محدود شده است، در حالی که روسیه "ثابت کرده است که در برابر تحریمها بیش از آنچه که بسیاری از تحلیلگران در ابتدا انتظار داشتند، استوارتر است."
این کارشناس تاکید می کند که تحول اقتصادی در شرایط شکل گیری نظم چندقطبی "با سرعتی بیشتر از آنچه معمولاً گفته می شود در حال انجام است".
روجاس در ادامه افزود: "دالر آخرین ارز در تاریخ معاصر بود که توانایی کنترل تقریباً 90 درصد معاملات بین المللی را داشت، بنابراین از این پس شاهد تغییر ساختار جدید سبد ارزی خواهیم بود."
این کارشناس می گوید: "پس از جنگ جهانی دوم، "کنترل یک جانبه از سوی اقتصاد امریکا" بر کل نظم اقتصادی جهان برقرار شد، بنابراین "در این چارچوب یکجانبه گرایی بود که تحریم ها کارساز شد".
این اقتصاددان مکسیکویی گفت: "این جهان یک طرفه دیگر کار نمی کند، دیگر وجود ندارد. این نیز به دلیل تسریع یکپارچگی است که با پروژه جهانی سازی از زمان سقوط دیوار برلین رخ داده است."
اسکار روجاس معتقد است که درگیری در اوکراین و تحریم های اقتصادی پی درپی آن روند دالرزدایی را که پیش از این پس از بحران اقتصادی سال 2008 آغاز شده بود و پس از موسوم به "بهار عربی" شتاب بیشتری به خود گرفت، سرعت بخشیده است.
این کارشناس تاکید می کند: همه پس از بحران 2008 و اکنون با این روندهای تورم جهانی فهمیدند که ارزی مانند دالر آنقدر قوی نیست که ایده پردازانش آن ادعا می کردند.
وی توضیح داد: "با وجود این، هنوز هیچ تصدیق ضمنی این پدیده وجود ندارد، زیرا سیستم امپریالیسمی در دو محور فعالیت می کند؛ مدل اداری، که در آن نهادهایی مانند صندوق بین المللی پول وارد بازی می شوند، و مدل ایدئولوژیک، جایی که رسانه ها برای "حمایت از مفهوم سازی قبلی" وارد بازی می شوند."
این کارشناس اقتصادی در پایان گفت: "مقاومت هنوز وجود دارد و این طبیعی است. پدیده های تاریخی همیشه دوره ای دارند که به اصطلاح می توانند در یک دهه بمیرند، اما از نظر ایدئولوژیک قبل از دهه بعدی ناپدید می شوند. چنین مرحله ای از انطباق و درک پدیده های جدید وجود دارد."