گروه طالبان و نشست دوحه؛ دو دیدگاه درباره ای این بازی/ نشست دوحه برای مردم افغانستان دستاوردی نداشت
"در دومین نشست دوحه که به رهبری سازمان ملل متحد و اشتراک نمایندگان 27 کشور دایر شده بود، طالبان اشتراک نکردند و درخواست های شان از جانب ملل متحد هم، بی پاسخ ماند. بسیاری ها فکر می کنند که طالبان فرصت های را مبنی بر عدم اشتراک در این نشست، از دست دادند، اما همانطوریکه دیده می شود، این گروه، در یک اقدام بی پیشینه، در تلاش است تا از خود یک هویت مستقل نشان دهد. چون واگذاری قدرت در 2021 از جانب امریکا به این گروه، حدس و گمان های زیادی را در این خصوص، خلق کرده بود که طالبان لشکر نیابتی امریکا اند و برای تطبیق برنامه های امنیتی این کشور در قدرت سیاسی، نصب شده اند. اما طالبان به مشوره مشاوران شان، از رفتن به این نشست اجتناب کردند و نشان دادند که اگر خواست های شان جدی گرفته نشود، پای بند هیچ نشست و تفاهم بین المللی نیستند. یعنی هدف این است که وابستگی طالبان به غرب در منطقه کمتر جلب توجه کند. اما واقعیت تلختر این است که عدم حضور طالبان در نشست دوحه، ضرری به این گروه ندارد. این گروه با نرفتن به نشست دوحه، چیزی را از دست ندادند ودر یک اقدام غیر قابل پیش بینی، تفاهم منطقه را هم با تصمیم شان با خود داشتند. حال، منطقه ظاهرا با روابط نزدیک با طالبان و فرا منطقه در برابر طالبان، صفحه جدیدی از رقابت را باز خواهند کرد. در این میان صف بندی های معمول میان قدرت های منطقه ای و جهانی، به اساس منافع شان، در خصوص طالبان شکل گرفته است. هند، پاکستان، کشور های اروپایی، امریکا و سازمان ملل متحد در یک طرف معادله، ایران، چین و روسیه در طرف دیگر معادله با فیصله های شورای امنیت و صدور قطعنامه 2721 مبنی بر تعیین فرستاده ویژه در خصوص افغانستان، قرار گرفته اند. گفته می شود که تعیین فرستاده ویژه یک تصمیم فرامنطقه برای رصد فعالیت های طالبان و دشوار ساختن روند تعامل این گروه با منطقه، می باشد که با مخالفت روسیه، چین و ایران روبرو شد و هر سه کشور یاد شده با طالبان، موقف هماهنگ اتخاذ کرده اند. حال فرا منطقه در راس ملل متحد و امریکا، تلاش دارند تا اجازه ندهند طالبان از کنترل شان بیرون شود و دستورکار فرا دستورکار شان، بواسطه کارت طالبان، تطبیق شود و تمام تلاش های واگذاری افغانستان به تروریسم را نقش بر آب کند. از همین صف بندی ها، معلوم می شود که طالبان از منطقه تضمین های گرفته اند، که حمایت شان را خواهند داشت. به همین دلیل است که اذعان می شود که دیگر فرا منطقه در افغانستان، تصمیم گیرنده نیست و منطقه نقش اساسی را در تعاملات سیاسی و امنیتی آن، بازی می کند. در ضمن، عدم اشتراک طالبان در دومین نشست دوحه، نشان می دهد که طالبان چندان به اینگونه نشست ها اهمیت نمی دهد و یا دست کم اینگونه نشست ها از منظر آنها مهم تلقی نمی شود. چون این گروه درک کرده است که وضعیت بین المللی به شدت متحول است و حال نباید تنها به امریکا در سیاست گذاری ها، اتکا کرد".
"در ضمن، نظریه دیگری که بسیار مقرون به واقعیت است چنین می نمایاند، از آنجا که امریکا و انگلیس و قطر و سازمان ملل لابیگران طالبان اند و تلاش دارند وضعیت به بن بست خورده ای افغانستان تحت کنترل طالبان را مدیریت بهتر کنند، بنا با برگزاری چنین نشست ها، در تلاش سفید نمایی طالبان اند تا نشان دهند که طالبان آنقدر هم بد نیستند که دیگران فکر می کنند. حال طالبان در نتیجه یک تفاهم از قبل ایجاد شده، اشتراک در نشست دوحه را رد می کنند، تلاش می شود تا بگویند که طالبان، خودشان تصمیم می گیرند و یک عنصر مستقل هستند. از همین رو است که طالبان ابایی از اشتراک و یا عدم اشتراک، در چنین نشست های را ندارند و با خیال راحت، به حکومت مستبد خویش ادامه می دهند. البته فراموش نباید کرد که در دوحه دفتر طالبان موقعیت دارد و نمایندگان این گروه در دهلیزهای نشست حضور دارند و ناظر اوضاع هستند و این همان سیاست تعامل غیررسمی؛ اما پشتیبانی از طالبان است که مرحله به مرحله اجرایی می شود".
"به برداشت من و آنچه که من نشست دوحه را پیگیری کردم، نشست دوحه با کمال تاسف، با تمام آمادگی ها و هزینه ها و سروصداهای که به این ارتباط بلند شده بود، نشست آنچنان موفقی از لحاظ سیاسی برای مردم افغانستان نبود. من متاسفم به سازمان ملل و به دبیرکل سازمان ملل که خودش در این نشست شرکت کرد و از این فاصله دور آمدن به مرکز خاورمیانه و یک نشستی را دایر کردن و بدون کدام نتیجه مطلوب که آنجا باید طالبان شرکت میکردند واقعاً طالبان در مقابل سازمان ملل یک برخورد ریشخندآمیز کردند و در نتیجه بعد از حدود 4.5 دهه بحران افغانستان آن اقدام که سازمان ملل متحد از لحاظ سیاسی برای راه حل بحران افغانستان کرده بینتیجه بوده و سازمان ملل را در سطح یک انجو پایان آورده که یک سری خدمات را برای مهاجرین و بعضی بخش های افغانستان تا حدود ارائه داده که آن هم قسمت زیادی قطعاً مورد سوءاستفاده های مالی قرار گرفته و هزینه معاش و عایدات کارمندان سازمان ملل شده و عواید اقتصادی که سازمان ملل متحد به آن نیاز داشته، ولی سازمان ملل تا اکنون هیچ گونه موفقیتی به عنوان سازمان که صلح را برای مردم دنیا به ارمغان بیاورد عدالت و حقوق بشر را به وجود بیاورد و اراده مردم دنیا را بتواند از طریق قانونمند به وجود بیاورد کاملاً ناکام بوده و موفق نبوده و از طرف دیگر سازمان ملل به عنوان سازمان مربوط به تمام ملل دنیا نتوانسته یک وفاق منطقه ای، بینالمللی و ملی را در قبال افغانستان در طول حدود همین نیم قرن آشفتگی افغانستان به وجود بیاورد غیر از کنفرانس بن که آن هم متاسفانه طالبان شرکت نداشتند و یک سری نواقص و استفاده جویی های در آنجا هم بود و به اصلاح تمرکز و تحمیل قدرت در آنجا بود که آن هم که دیدم نتایج بدی داد و بعد از 20 سال افغانستان به قهقرا رفت. در نتیجه از نشست دوحه من آنچنان راضی نیستم".