https://sputnik.af/20231130/یاسین-ضیا-ما-به-نقش-روسیه-در-آینده-افغانستان-خوشبین-هستیم-گروه-طالبان-حتمن-سرنگون-می-شود-16677614.html
یاسین ضیا: ما به نقش روسیه در آینده افغانستان خوشبین هستیم/ گروه طالبان حتمن سرنگون می شود
یاسین ضیا: ما به نقش روسیه در آینده افغانستان خوشبین هستیم/ گروه طالبان حتمن سرنگون می شود
اسپوتنیک افغانستان
رهبر جبهه آزادی اطمینان دارد، که مقاومت در برابر رژیم تروریستی در کابل در حال افزایش است. 30.11.2023, اسپوتنیک افغانستان
2023-11-30T21:40+0430
2023-11-30T21:40+0430
2023-11-30T21:42+0430
افغانستان
تحلیل و مقالات
https://cdn1.img.sputnik.af/img/397/50/3975033_0:0:1024:576_1920x0_80_0_0_b44f2c4debc884c7d9bdfee1ad30150b.jpg
به گزارش اسپوتنیک، جنرال یاسین ضیا، رهبر جبهه آزادی افغانستان (AFF) در مصاحبه اختصاصی با آندری سرنکو، ستون نویس روزنامه ای "نی زاویسیمایا گازیتا" گفت: گروه طالبان (یک سازمان تروریستی ممنوعه در فدراسیون روسیه) در وضعیت جنگ با مردم افغانستان قرار دارد و این امر مقاومت مسلحانه در برابر رژیم آنها را مشروع می کند.در کنار جبهه مقاومت ملی افغانستان (NRF) به رهبری احمد مسعود، جبهه آزادی نیروی پیشرو در جنبش مقاومتی است که امروز در افغانستان در برابر گروه طالبان و دیگر گروه های تروریستی که امنیت منطقه را تهدید می کنند، در حال ظهور است. جنرال یاسین ضیا والی پیشین ولایت تخار، معاون ریاست امنیت ملی (NSA) و رئیس ستاد کل ارتش ملی افغانستان (ANA) بود. امروز رزمندگان جبهه آزادی زیر رهبری جنرال ضیاء موثرترین عملیات را در برابر گروه طالبان در شهرهای افغانستان از آن میان کابل و کندهار انجام می دهند. جنرال یاسین ضیا در نخستین مصاحبه خود با رسانه های روسی ارزیابی خود را از وضعیت سیاسی افغانستان با ما در میان گذاشت.پرسش: جناب جنرال، وضعیت اقتصادی و سیاسی اجتماعی افغانستان و پیامدهای دو سال حکومت گروه طالبان را چگونه ارزیابی می کنید؟ پاسخ: افغانستان زیر حاکمیت گروه طالبان از نظر اقتصادی و سیاسی در بدترین وضعیت قرار دارد که آخرین گزارشهای سازمانهای بینالمللی درباره ای وضعیت بشردوستانه در افغانستان نیز تایید میکند که به سادگی تکان دهنده است. افغانستان به شدت به کمک های بشردوستانه بین المللی وابسته شده است. به گفته مقامات سازمان ملل، 34 میلیون نفر در افغانستان در فقر به سر می برند و جمعیت کل افغانستان 40 میلیون نفر تخمین زده می شود. بر این اساس می توان به وضعیت اقتصادی افغانستان که زیر حاکمیت طالبان است پی برد. گروه طالبان تمام تعهدات بین المللی افغانستان از جمله عضویت در کنوانسیون های حقوق بشر موجود، به ویژه کنوانسیون حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نادیده گرفته است. احزاب سیاسی منحل شد، حکومت قانون در ابتدای راه خنثی شد، حضور زنان افغانستان از صحنه اجتماعی-سیاسی جامعه محو شد، مقامات حکومت پیشین یا به طرز وحشیانه ای کشته شدند یا زیر تعقیب، شکنجه و آزارهای مختلف قرار گرفتند. از منظر سیاسی، طالبان امارت کابل یک رژیم تمامیت خواه، افراطی و خودکامه است که از ویژگی های بارز آن می توان به فقدان حقوق و آزادی زنان، فقدان آموزش، سرکوب وحشیانه مخالفان و حتی شهروندان عادی اشاره کرد. آنها (طالبان) از مردم اخاذی می کنند، تعصب را ترویج می کنند و تبعیض را در میان اقوام مختلف افغانستان تبلیغ می کنند، و جمعیت بومی را به زور آواره می کنند. حریم مردم را از بین بردند. سیاست هایی که رژیم طالبان دنبال می کند نامشروع است. طالبان افغانستان را به لانه امن تروریستان، جهنم تمام عیار و زندانی بزرگ برای شهروندانش تبدیل کرد، چهره کشور را کاملاً غیرقابل تشخیص ساخت و عملاً دولت را در عرصه بین المللی منزوی کرد.پرسش: چرا گروه طالبان توانستند در افغانستان به قدرت بازگردند؟ پاسخ: دو عامل اصلی در بازگشت گروه طالبان به قدرت سیاسی نقش داشتند. یکم، افغانستان یکی از بیشمار کشورهای جهان است که هرگز به ثبات سیاسی کامل دست نیافته است؛ نخبگان حاکم در این کشور یکی پس از دیگری سرنگون شدند. اگر تاریخ طولانی حکومت افغانستان را دنبال کنیم، می بینیم که ناآرامی ها و تغییر قدرت به شیوه های نمایشی و خشونت آمیز همواره بخشی از سنت تاریخی و سیاسی این کشور بوده است. به عبارت دیگر، به قدرت رسیدن طالبان، حتی با در نظر گرفتن نامشروع بودن آن، چیز جدیدی نیست. گروه طالبان بودند و رفتند، حالا دوباره آمده اند و قطعاً دوباره سرنگون خواهند شد. این بدان معناست که نظم سیاسی پس از گروه طالبان نیز هر زمان که بخواهد لباس کثیف گذشته را بپوشد، محکوم به سرنگونی خواهد بود. از دیدگاه من، دلیل اصلی سرنگونی رژیم ها در افغانستان دقیقاً در همین امر نهفته است. عامل دوم در مقایسه با عامل اول تا حدودی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و در روابط بینمنطقهای بینالمللی و ناامیدی جهان غرب از ناکامیها و ناتوانی مقام های دوره جمهوری در اداره کشور نهفته است. در 20 سال گذشته، گروه طالبان با پشتیبانی مستقیم شماری از کشورها و سازمانهای اطلاعاتی آنها، در برابر دولتی که در حال ایجاد نظم سیاسی جدیدی بود که با آزمون و خطای یک دموکراسی نوظهور روبرو بود، مبارزه کردهاند. فقر، جهل، و نیز شرایط فرهنگی و اجتماعی زندگی در دو سوی مرز دیورند (خط مرزی جداکننده افغانستان و پاکستان، که هیچ دولت افغانستان آن را به رسمیت نشناخته) به عنوان پایه ای برای استخدام گروه طالبان عمل کرد. افرادی از اقشار فقیر و به حاشیه رانده شده، لایه های جامعه با سوء استفاده از اعتقادات مذهبی مردم، سرانجام در نتیجه یک معامله پنهانی کشور را اشغال کردند. و حتی در حال حاضر ما معتقد نیستیم که رژیم طالبان با هیچ ساختار حکومتی قانونی سازگار است، بلکه یک گروه تروریستی نیابتی است، در حالی که اصطلاح "دولت" و رژیم طالبان هیچ اشتراکی ندارند.پرسش: هیچ راهپیمایی گسترده ای در برابر دیکتاتوری گروه طالبان در افغانستان برگزار نمی شود. آیا این بدان معناست که افغانستانی ها حکومت طالبان را پذیرفته اند یا حتی از آن پشتیبانی کرده اند؟ پاسخ: راهپیمایی یک اقدام مسالمت آمیز مدنی-سیاسی است که در برابر نظام های سیاسی پاسخگو که مشمول قانون هستند به راه انداخته می شود. گروه طالبان یک جنبش تروریستی است که هیچ تعهدی به پشتیبانی از حاکمیت قانون ندارد و به هر اقدامی که با سیاست های تروریستی اش در تضاد باشد با آتش پاسخ می دهد. مشروعیت مقاومت مسلحانه در برابر گروه طالبان به این دلیل است که گروه طالبان به خواسته های مشروع مردم افغانستان تن نمی دهند. جنبشی که با خشونت قدرت سیاسی را غصب کرده باشد، تسلیم هیچ چیز نخواهد شد و جز خشونت و زور از هیچ چیز ناتوان است. ادعای نبود راهپیمایی و تحرکات در برابر گروه طالبان با واقعیت افغانستان مطابقت ندارد. ما شاهد هستیم که چگونه از نخستین روزهای اشغال قدرت سیاسی از سوی گروه طالبان، زنان در شماری از شهرها دست به اقدامات مدنی مسالمت آمیز در برابر این جریان تروریستی زدند. واکنش طالبان چه بود؟ زندان، شکنجه، آدم ربایی. به یاد داشته باشید که افغانستان یک جامعه سنتی است و در چنین جامعه ای رسم نیست که آبرو و حیثیت مردم را تحت تأثیر قرار دهد. گروه طالبان با رفتار سرکوبگرانه و بی شرمانه خود با زنان افغانستان، نه تنها هویت آنها را آشکار می کند، بلکه عذاب خود را نیز به نمایش می گذارد. دلیل نبود راهپیمایی غیرنظامی، ماهیت وحشیانه و تروریستی طالبان است که پاسخ آن تنها مقاومت مسلحانه در افغانستان است. جامعه افغانستان سرشار از انگیزه برای شورش در برابر رژیم طالبان است. تسلیم افغانستان به طالبان تروریست، مردم کشورمان را در شوک روانی فرو برد. برای برخی از ناظران خارجی، ممکن است به نظر برسد که اعتراض مردمی در برابر گروه طالبان وجود ندارد. با این حال، پشتیبانی آشکار و پنهان مردم از گروه های مقاومت، به ویژه جبهه آزادی افغانستان، اعتراضات گسترده زنان و دختران در درون و بیرون از کشور و نبود تایید ملی و بین المللی از طالبان، مخالفت این گروه با این گروه را به روشنی نشان می دهد.پرسش: نقش جبهه آزادی افغانستان در مقاومت در برابر طالبان چه خواهد بود؟ چه کسی از شما پشتیبانی می کند، در مبارزه خود به چه کسانی تکیه می کنید؟ پاسخ: مقاومت – اینگونه می توانم به طور خلاصه برای مخاطبان روسی، مخالفت با رژیم طالبان در افغانستان را توصیف کنم. در سال 2023، جبهه آزادی همان کاری را در برابر نازی های طالبان انجام می دهد که شما (اتحاد جماهیر شوروی) در برابر نازی های آلمان در سال 1941 انجام دادید. آیا مجوز هر کشوری برای چنین فعالیت هایی لازم است؟ مردم شوروی از چه کسی مجوز دفاع از میهن خود را در برابر نازی ها دریافت کردند؟ کدام کشور از آنها پشتیبانی کرد؟ ما از کشور و مردم خود در برابر شیطانی دفاع می کنیم که هیچ تفاوتی با نازی ها ندارد، ما برای سرزمین مادری خود می جنگیم. ما درود می فرستیم به هر کشور، نهاد و جنبشی که بدون قید و شرط از مبارزه آزادی خواهانه در برابر وحشی گری، بربریت، افراط گرایی و تروریسم طالبان پشتیبانی می کند. اما نکته اصلی در این مورد این است که ما هر نوع همکاری را بدون کوچکترین وابستگی می پذیریم. ما با هیچ کشور و جنبشی همراه نیستیم و نخواهیم بود زیرا برای آزادی کشورمان می جنگیم. جهان وظیفه اخلاقی دارد که از مبارزات آزادیبخش مردم ما در برابر امارت وحشی طالبان پشتیبانی کند. این مبارزه به هر وسیله ممکن ادامه خواهد داشت. اجازه دهید پاسخ خود را با جمله معروف قهرمان ملی افغانستان احمد شاه مسعود به پایان برسانم: "ما می خواهیم با همه همکاری کنیم، اما هیچ وابستگی را نمی پذیریم". مقابله با گروه طالبان مهمترین وظیفه امروز افغانستان و تنها راه قانونی و مؤثر برای محو امپراتوری گروه طالبان از روی زمین است. ما حق زندگی و برخورداری از یک نظام سیاسی حکومتی را داریم که مبتنی بر قانون و مطابق با خواسته ها و نیازهای مردم و جامعه ما باشد. در مسیر مردم ما برای رسیدن به این هدف بزرگ، اما عینی و دست یافتنی، طالبان به یک مانع بزرگ تبدیل شده است: آنها در قرن بیست و یکم تلاش می کنند افغانستان را به عصر حجر بکشانند. این وضعیت برای هیچ انسان مترقی آزاد اندیشی قابل قبول نیست. پایان دادن به حکومت طالبان، بازگرداندن قدرت به مردم بر اساس رضایت، ایجاد یک نظام سیاسی مبتنی بر خواست مردم، قانون و نظم - اینها دلایل وجود جبهه آزادی افغانستان و مبارزات آزادیبخش آن است. ما در این مسیر پیچیده و دشوار بر اراده، عشق به آزادی و خودآگاهی پویا مردم خود تکیه می کنیم. ما در حال تحقق درخواست پنهان جامعه خود برای اعتراض به طالبان با ایدئولوژی افراط گرایی هستیم.پرسش: به نظر شما حکومت گروه طالبان در افغانستان تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ پاسخ: رژیم گروه طالبان محکوم به سرنگونی است. نظام های سیاسی از همان روزهای نخست شکل گیری قوام و ثبات خود را به دست می آورند. حتی در آستانه غصب قدرت دولتی در 15 اگوست 2021، طالبان با مخالفت قاطعانه با خواست مردم افغانستان به فعالیت سیاسی خود پایان داده بودند. آیا فکر می کنید چند آخوند بی سواد از مدرسه های پاکستان می توانند بر کشور پیچیده ای مانند افغانستان حکومت کنند؟ رژیمی که فاقد مشروعیت داخلی و شناسایی بین المللی است تا کی می تواند دوام بیاورد؟ تا کی اقتصاد رو به مرگ افغانستان به طالبان فرصت زنده ماندن می دهد؟ تا کی پول غرب به کیسه طالبان سرازیر خواهد شد؟ صدها دلیل وجود دارد که ثابت می کند دوام این رژیم غیرممکن است. موجودیت مسالمت آمیز کل منطقه آسیا با تداوم حاکمیت رژیم طالبان که تحت آن تروریسم و افراط گرایی مذهبی ممکن است به آسیای مرکزی و جنوبی و همچنین فراتر از آن گسترش یابد، تهدید می شود. از دیدگاه ما، رژیم طالبان زیاد دوام نخواهد آورد، ما مصمم هستیم که هر چه زودتر از شر استبداد آنها خلاص شویم.پرسش: مایلم پیش بینی شما را برای پیشرفت بیشتر وضعیت افغانستان برای یک یا دو سال بدانم. پاسخ: پیامدهای خطرناک، یا بهتر بگوییم، نتایج حاکمیت رژیم طالبان، گورکن آن و دلایل سقوط آن خواهد بود. وضعیت اقتصادی در افغانستان همچنان رو به وخامت است، تداوم خشونتها و اقدامات تبعیضآمیز مختلف، آموزش و پشتیبانی از تعصبات کور عقیدتی و مذهبی، پایههای امارت طالبان را تضعیف میکند و در نتیجه گروههای مقاومت و جنبش آزادیبخش از جمله جبهه آزادی را قدرتمندتر میکند. قابل توجه. اعتراض علیه حکومت و استبداد طالبان به طور فزاینده ای آشکار، گسترده و متنوع خواهد شد. جامعه جهانی و کشورهای منطقه به طور فزاینده ای از ماهیت تروریستی و رادیکال امارت طالبان کابل آگاه می شوند و به دلایل عینی مختلف چاره ای جز حمایت از ندای آزادی و مقاومت مردم افغانستان نخواهند داشت. طالبان به مرور زمان تلاش خواهند کرد تا زمینه های سربازگیری خود را تقویت کرده و با گسترش سطح جامعه بی سواد، جاهل و فقیر، به حکومت قرون وسطایی خود ادامه دهند. این برای آینده مردم کشور ما به شدت خطرناک است؛ این روند مسموم باید هرچه سریعتر متوقف شود.پرسش: چشم انداز گفت و گوهای میان افغانستانی و نتیجه احتمالی آن را چگونه ارزیابی می کنید؟ پاسخ: گفت و گو با گروه طالبان بی معنی است، زیرا آنها به چیزی جز پیروی از آنها راضی نخواهند بود. تسلیم شدن در برابر گروه طالبان یعنی تسلیم شدن در برابر جلاد. حل مشکل افغانستان در شرایط کنونی بیرون از توان مردم افغانستان است. افغانستان به مداخله جدی و معنادار جهان به ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد نیاز دارد. شورای امنیت باید امکان مداخله بشردوستانه در افغانستان را بررسی کند. تنها راه ممکن کردن همزیستی با طالبان، خلع سلاح عمومی افغانستان تحت نظارت سازمان ملل، انتقال قدرت سیاسی به یک حزب سومی بی طرف، و زمینه سازی برای انتخابات دموکراتیک است. در حال حاضر، هر سه اقدام ذکر شده بدون تسلیم بی قید و شرط طالبان یا سرنگونی آنها با خنثی سازی کامل، دست نیافتنی است، همانطور که با نازی ها در سال 1945 انجام شد. از دیدگاه جبهه آزادی، نه تنها مذاکره با طالبان، بلکه انتظار مذاکره برای آشتی با طالبان نیز ساده لوحانه و ساده لوحانه است. ما شاهد غمگینی هستیم بر سرنوشت کسانی که طالبان را باور کردند، از عفو عمومی طالبان استفاده کردند و به وطن خود بازگشتند. در واقع، طالبان خود را هم در سیاست و هم در دیپلماسی به بن بست کشانده اند که تنها راه بیرون رفت از آن یک رویارویی مسلحانه اجتناب ناپذیر است. طالبان به مفهوم مذاکره و گفتگو اعتقادی ندارند، زیرا چیزی برای گفتن ندارند، آنها تنها به زور و خشونت اعتقاد دارند. به همین دلیل ما جایی برای گفتگو و مذاکره با رژیم طالبان نمی بینیم. جبهه آزادی افغانستان آماده یورش نظامی در برابر گروه طالبان است.پرسش: گروه های تروریستی مانند دولت اسلامی (ولایت خراسان، داعش) در فدراسیون روسیه و القاعده در افغانستان چقدر قوی هستند؟ چه تهدیدهای ممکن است برای کشورهای همسایه و منطقه ایجاد کنند؟ پاسخ: این گروه های تروریستی از نظر فکری و عقیدتی با طالبان هیچ تفاوتی ندارند. آنها طرفداران و همفکران خود را در میان لایه های مختلف طالبان دارند. واضح ترین دلیل این ادعا، ترور ایمن الظواهری رهبر شبکه القاعده از سوی امریکایی ها در سال گذشته در مرکز کابل که زیر حاکمیت طالبان بود، است. از سوی دیگر، در دو سال گذشته چندین حمله به تجمعات شیعیان در افغانستان صورت گرفته است. این یورش ها به داعش نسبت داده می شود، اگرچه هیچ مدرکی دال بر چنین یورش های گسترده و پیچیده ای از سوی آنها ارائه نشده است. چنین عملیاتی، همانطور که در گذشته اتفاق افتاده است، در هر دو سطح تاکتیکی و راهبردی بین طالبان، داعش، القاعده و حتی طالبان پاکستانی به خوبی هماهنگ شده است. جا به جایی هزاران داعشی یا افراد متمایل به عضوگیری در صفوف آن در مناطق شمالی کشور، در مناطق مرزی افغانستان و آسیای میانه دلیل دیگری برای تایید این ادعاست.پرسش: پس از بیرون شدن نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان، افغانستانی ها نسبت به متحدان پیشین خود چه احساسی دارند؟ نتایج آزمایش 20 ساله غرب در افغانستان را چگونه ارزیابی می کنید؟پاسخ: در سیاست، منافع تعیین کننده است. اعتمادی از آن نوع که روابط عادی انسانی بر آن دلالت دارد، در دنیای سیاست غیرقابل تصور است. روشن است که مردم افغانستان ناامید و عصبانی هستند، فکر می کنند به آنها خیانت شده است، اما من می خواهم یک بار دیگر تأکید کنم که این خود مردم هستند که می توانند با هوشمندی منافع ملی خود را در نظر بگیرند و تعیین کنند. با این حال، پاسخ به پرسش شما نیاز به تحقیق بیشتر و مطالعه دقیق دارد. ایالات متحده، ناتو و سایر شرکای بینالمللی پس از توافق بن، هزینهها و فداکاریهای هنگفتی را برای ایجاد، تقویت و تجهیز نیروهای افغانستان، مدیریت و ارائه کمکهای دیگر به افغانستان متحمل شدهاند. در جریان 20 سال، این فرآیند بزرگ و پرهزینه، فراز و نشیب های زیادی را تجربه کرده و با آزمون ها و خطاهای بی شماری روبرو شده است. فساد، ناکارآمدی و فقدان چشم انداز ایجاد آینده مشترک و قابل قبول برای همه گروه ها در افغانستان توسط سیاستمداران بدون چشم انداز مناسب منجر به شکست روند دموکراتیک شده است. در نتیجه جامعه جهانی با ناامیدی افغانستان را ترک کرد. مردم افغانستان در 20 سال گذشته هر چه نظری داشته باشند، لیاقت حکومت جهنمی امروز طالبان را ندارند که در جریان دو سال گذشته کشور را به پناهگاه گروه های تروریستی بین المللی و تندروهای ایدئولوژیک تبدیل کرده و مردم را منزوی کرده است. دولت از جامعه بین المللی، آن را در پیرامون جهان رها می کند. مردم به دنبال جایگزینی برای امارت طالبان در افغانستان هستند و ما در جبهه آزادی مطابق میل همه مردم خود حرکت می کنیم و تلاش می کنیم روابط خود را با همه کشورهایی که افکار عمومی، ارزش های فرهنگی و تمدنی آنها را دارند گسترش دهیم. طالبان و گروه های مشابه، تروریسم و افراط گرایی را در همه مظاهر آن نپذیرید.پرسش: نقش چین را در آشفتگی افغانستان چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا چین می تواند جایگزین امریکا به عنوان شریک اصلی اقتصادی و سیاسی افغانستان شود؟ پاسخ: ما به سرنوشت حال و آینده کشور و مردم خود فکر می کنیم. چین به عنوان همسایه قدرتمند و ثروتمند افغانستان می تواند نقش تعیین کننده ای در روابط سیاسی و اقتصادی داشته باشد. اما از آنجایی که رویکردهای متفاوت کشورهای درگیر در افغانستان در نیم قرن گذشته عاملی برای بحران و بی ثباتی در کشور ما شده است، انتظار داریم که نتیجه نهایی چنین دخالتی تکرار شود. برخی از کشورها برای دستیابی به منافع سیاسی و اقتصادی خود برای موفقیت در عرصه رقابت جهانی با قدرت های منطقه ای و جهانی، راه های احتمالی تعامل با گروه طالبان را بررسی کردند و این نقض حقوق افغانستانی هاست. مردم. چنین اقدامات کوته فکرانه فاجعه بارترین پیامدها را برای صلح و ثبات منطقه ای و جهانی خواهد داشت. چین فکر میکند که طالبان و تروریستان اویغور اساساً متفاوت هستند، یک اشتباه کامل است. همچنین هرگونه توافق و تعامل با طالبان در مورد منابع طبیعی افغانستان توسط چین یا هر کشور دیگری به دلیل نامشروع بودن طالبان پذیرفتنی نیست. ما انتظار داریم که چین به عنوان یک کشور مهم و عضو شورای امنیت سازمان ملل، سیاست سنتی خود مبنی بر عدم پشتیبانی از طرف های متخاصم یا مداخله نظامی در امور سایر کشورها را دنبال کند. طالبان در واقع در حال جنگ با مردم افغانستان هستند، هر گونه پشتیبانی از طالبان در واقع پشتیبانی از یک جنگ غیرقانونی در برابر مردم فقیر افغانستان است.پرسش: نقش روسیه را در افغانستان امروز و آینده چگونه ارزیابی می کنید؟ پیوندهای روسیه و افغانستان را چگونه می بینید؟ پاسخ: فدراسیون روسیه یکی از متحدان کلیدی مقاومت افغانستان در زمان امارت نخست گروه طالبان بود. 20 سال است که روسیه با وجود اختلافات با ایالات متحده، از روند دموکراسی و ثبات در افغانستان پشتیبانی کرده و صدها میلیون دالر را در برنامه های انکشافی این کشور سرمایه گذاری کرده است. فدراسیون روسیه از به رسمیت شناختن امارت طالبان امتناع ورزید و نشست های مهمی در پیوند با روند سیاسی و بررسی رویدادهای روان در افغانستان برگزار کرد. ما نسبت به نقش این کشور در آینده افغانستان خوشبین هستیم و امیدواریم که این کشور نفوذ خود را احیا کند، به موضع ثابت سنتی خود که در رد طالبان و گسترش ایدئولوژی خشونت در افغانستان بیان شده است، پایبند باشد. و همچنین قادر به مقابله با برنامه های گسترش نفوذ جنایتکارانه در کشورهای آسیای مرکزی و متحدان منطقه ای اش باشد. یادآوری می کنیم، که گروه طالبان پس از یک معامله پیچیده و پنهان با امریکا در دوحه پایتخت قطر، در پانزدهم ماه اگوست سال 2021 کنترل افغانستان را به دست گرفت و از آن زمان تاکنون با رفتار تندروانه شهروندان افغانستان به ویژه بانوان را به تنگنا قرار داده است.اکنون اگرچه در افغانستان همه ظواهر اسلامی برقرار و محفوظ است و نمازهای جماعت و نماز جمعه از دیگر زمان ها بیشتر برقرار است و صدای اذان بلند و حتی گسترده تر از دوره های پیشین است، منتها ترس ووحشت حاکم بر جامعه استوار، فقر در حال گسترش، درونمایه اسلام یعنی عدالت و رعایت حقوق مردم و آنچه اسلام برای آنها ظهور کرد، وجود ندارد.در ماه های پسین یورش های جبهه های مخالف گروه طالبان بر جنگجویان این گروه افزایش پیدا کرده و تاکنون صدها تن از جنگجویان این گروه در یورش های جبهه های مخالف این گروه کشته و زخمی شده اند.
https://sputnik.af/20231129/جبهه-آزادی-در-دو-یورش-پنج-طالب-را-در-بغلان-کشتیم--ویدیو--16665777.html
https://sputnik.af/20231128/جبهه-آزادی-بیش-از--طالب-را-در-کابل-کشتیم--ویدیو--16653589.html
https://sputnik.af/20231125/کشته-و-زخمی-کردن--طالب-از-سوی-نیروهای-جبهه-آزادی-در-کابل-و-تخار-در-سه-یورش--16635134.html
https://sputnik.af/20231123/کشته-و-زخمی-شدن-چهار-جنگجوی-طالبان-از-سوی-نیروهای-جبهه-آزادی-در-پروان--16626807.html
https://sputnik.af/20211231/یاسین-ضیا-در-ماههای-پایانی-جنگ-حدود-یک-هزار-نیروی-امنیتی-ناپدید-شدند-8671234.html
اسپوتنیک افغانستان
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
2023
اسپوتنیک افغانستان
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
خبرها
da_DA
اسپوتنیک افغانستان
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
https://cdn1.img.sputnik.af/img/397/50/3975033_154:0:922:576_1920x0_80_0_0_c603134e5b9474c8ba62b8d5e97b55e4.jpgاسپوتنیک افغانستان
feedback.me@sputniknews.com
+74956456601
MIA „Rossiya Segodnya“
افغانستان, تحلیل و مقالات
افغانستان, تحلیل و مقالات
یاسین ضیا: ما به نقش روسیه در آینده افغانستان خوشبین هستیم/ گروه طالبان حتمن سرنگون می شود
21:40 30.11.2023 (بازآوری شدن: 21:42 30.11.2023) رهبر جبهه آزادی اطمینان دارد، که مقاومت در برابر رژیم تروریستی در کابل در حال افزایش است.
به گزارش اسپوتنیک، جنرال یاسین ضیا، رهبر جبهه آزادی افغانستان (AFF) در مصاحبه اختصاصی با آندری سرنکو، ستون نویس روزنامه ای "نی زاویسیمایا گازیتا" گفت: گروه طالبان (یک سازمان تروریستی ممنوعه در فدراسیون روسیه) در وضعیت جنگ با مردم افغانستان قرار دارد و این امر مقاومت مسلحانه در برابر رژیم آنها را مشروع می کند.
در کنار جبهه مقاومت ملی افغانستان (NRF) به رهبری احمد مسعود، جبهه آزادی نیروی پیشرو در جنبش مقاومتی است که امروز در افغانستان در برابر گروه طالبان و دیگر گروه های تروریستی که امنیت منطقه را تهدید می کنند، در حال ظهور است. جنرال یاسین ضیا والی پیشین ولایت تخار، معاون ریاست امنیت ملی (NSA) و رئیس ستاد کل ارتش ملی افغانستان (ANA) بود. امروز رزمندگان جبهه آزادی زیر رهبری جنرال ضیاء موثرترین عملیات را در برابر گروه طالبان در شهرهای افغانستان از آن میان کابل و کندهار انجام می دهند. جنرال یاسین ضیا در نخستین مصاحبه خود با رسانه های روسی ارزیابی خود را از وضعیت سیاسی افغانستان با ما در میان گذاشت.
پرسش: جناب جنرال، وضعیت اقتصادی و سیاسی اجتماعی افغانستان و پیامدهای دو سال حکومت گروه طالبان را چگونه ارزیابی می کنید؟
پاسخ: افغانستان زیر حاکمیت گروه طالبان از نظر اقتصادی و سیاسی در بدترین وضعیت قرار دارد که آخرین گزارشهای سازمانهای بینالمللی درباره ای وضعیت بشردوستانه در افغانستان نیز تایید میکند که به سادگی تکان دهنده است. افغانستان به شدت به کمک های بشردوستانه بین المللی وابسته شده است. به گفته مقامات سازمان ملل، 34 میلیون نفر در افغانستان در فقر به سر می برند و جمعیت کل افغانستان 40 میلیون نفر تخمین زده می شود. بر این اساس می توان به وضعیت اقتصادی افغانستان که زیر حاکمیت طالبان است پی برد. گروه طالبان تمام تعهدات بین المللی افغانستان از جمله عضویت در کنوانسیون های حقوق بشر موجود، به ویژه کنوانسیون حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نادیده گرفته است. احزاب سیاسی منحل شد، حکومت قانون در ابتدای راه خنثی شد، حضور زنان افغانستان از صحنه اجتماعی-سیاسی جامعه محو شد، مقامات حکومت پیشین یا به طرز وحشیانه ای کشته شدند یا زیر تعقیب، شکنجه و آزارهای مختلف قرار گرفتند. از منظر سیاسی، طالبان امارت کابل یک رژیم تمامیت خواه، افراطی و خودکامه است که از ویژگی های بارز آن می توان به فقدان حقوق و آزادی زنان، فقدان آموزش، سرکوب وحشیانه مخالفان و حتی شهروندان عادی اشاره کرد. آنها (طالبان) از مردم اخاذی می کنند، تعصب را ترویج می کنند و تبعیض را در میان اقوام مختلف افغانستان تبلیغ می کنند، و جمعیت بومی را به زور آواره می کنند. حریم مردم را از بین بردند. سیاست هایی که رژیم طالبان دنبال می کند نامشروع است. طالبان افغانستان را به لانه امن تروریستان، جهنم تمام عیار و زندانی بزرگ برای شهروندانش تبدیل کرد، چهره کشور را کاملاً غیرقابل تشخیص ساخت و عملاً دولت را در عرصه بین المللی منزوی کرد.
پرسش: چرا گروه طالبان توانستند در افغانستان به قدرت بازگردند؟
پاسخ: دو عامل اصلی در بازگشت گروه طالبان به قدرت سیاسی نقش داشتند. یکم، افغانستان یکی از بیشمار کشورهای جهان است که هرگز به ثبات سیاسی کامل دست نیافته است؛ نخبگان حاکم در این کشور یکی پس از دیگری سرنگون شدند. اگر تاریخ طولانی حکومت افغانستان را دنبال کنیم، می بینیم که ناآرامی ها و تغییر قدرت به شیوه های نمایشی و خشونت آمیز همواره بخشی از سنت تاریخی و سیاسی این کشور بوده است. به عبارت دیگر، به قدرت رسیدن طالبان، حتی با در نظر گرفتن نامشروع بودن آن، چیز جدیدی نیست. گروه طالبان بودند و رفتند، حالا دوباره آمده اند و قطعاً دوباره سرنگون خواهند شد. این بدان معناست که نظم سیاسی پس از گروه طالبان نیز هر زمان که بخواهد لباس کثیف گذشته را بپوشد، محکوم به سرنگونی خواهد بود. از دیدگاه من، دلیل اصلی سرنگونی رژیم ها در افغانستان دقیقاً در همین امر نهفته است.
عامل دوم در مقایسه با عامل اول تا حدودی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و در روابط بینمنطقهای بینالمللی و ناامیدی جهان غرب از ناکامیها و ناتوانی مقام های دوره جمهوری در اداره کشور نهفته است. در 20 سال گذشته، گروه طالبان با پشتیبانی مستقیم شماری از کشورها و سازمانهای اطلاعاتی آنها، در برابر دولتی که در حال ایجاد نظم سیاسی جدیدی بود که با آزمون و خطای یک دموکراسی نوظهور روبرو بود، مبارزه کردهاند. فقر، جهل، و نیز شرایط فرهنگی و اجتماعی زندگی در دو سوی مرز دیورند (خط مرزی جداکننده افغانستان و پاکستان، که هیچ دولت افغانستان آن را به رسمیت نشناخته) به عنوان پایه ای برای استخدام گروه طالبان عمل کرد. افرادی از اقشار فقیر و به حاشیه رانده شده، لایه های جامعه با سوء استفاده از اعتقادات مذهبی مردم، سرانجام در نتیجه یک معامله پنهانی کشور را اشغال کردند. و حتی در حال حاضر ما معتقد نیستیم که رژیم طالبان با هیچ ساختار حکومتی قانونی سازگار است، بلکه یک گروه تروریستی نیابتی است، در حالی که اصطلاح "دولت" و رژیم طالبان هیچ اشتراکی ندارند.
پرسش: هیچ راهپیمایی گسترده ای در برابر دیکتاتوری گروه طالبان در افغانستان برگزار نمی شود. آیا این بدان معناست که افغانستانی ها حکومت طالبان را پذیرفته اند یا حتی از آن پشتیبانی کرده اند؟
پاسخ: راهپیمایی یک اقدام مسالمت آمیز مدنی-سیاسی است که در برابر نظام های سیاسی پاسخگو که مشمول قانون هستند به راه انداخته می شود. گروه طالبان یک جنبش تروریستی است که هیچ تعهدی به پشتیبانی از حاکمیت قانون ندارد و به هر اقدامی که با سیاست های تروریستی اش در تضاد باشد با آتش پاسخ می دهد. مشروعیت مقاومت مسلحانه در برابر گروه طالبان به این دلیل است که گروه طالبان به خواسته های مشروع مردم افغانستان تن نمی دهند. جنبشی که با خشونت قدرت سیاسی را غصب کرده باشد، تسلیم هیچ چیز نخواهد شد و جز خشونت و زور از هیچ چیز ناتوان است. ادعای نبود راهپیمایی و تحرکات در برابر گروه طالبان با واقعیت افغانستان مطابقت ندارد. ما شاهد هستیم که چگونه از نخستین روزهای اشغال قدرت سیاسی از سوی گروه طالبان، زنان در شماری از شهرها دست به اقدامات مدنی مسالمت آمیز در برابر این جریان تروریستی زدند. واکنش طالبان چه بود؟ زندان، شکنجه، آدم ربایی. به یاد داشته باشید که افغانستان یک جامعه سنتی است و در چنین جامعه ای رسم نیست که آبرو و حیثیت مردم را تحت تأثیر قرار دهد. گروه طالبان با رفتار سرکوبگرانه و بی شرمانه خود با زنان افغانستان، نه تنها هویت آنها را آشکار می کند، بلکه عذاب خود را نیز به نمایش می گذارد. دلیل نبود راهپیمایی غیرنظامی، ماهیت وحشیانه و تروریستی طالبان است که پاسخ آن تنها مقاومت مسلحانه در افغانستان است. جامعه افغانستان سرشار از انگیزه برای شورش در برابر رژیم طالبان است. تسلیم افغانستان به طالبان تروریست، مردم کشورمان را در شوک روانی فرو برد. برای برخی از ناظران خارجی، ممکن است به نظر برسد که اعتراض مردمی در برابر گروه طالبان وجود ندارد. با این حال، پشتیبانی آشکار و پنهان مردم از گروه های مقاومت، به ویژه جبهه آزادی افغانستان، اعتراضات گسترده زنان و دختران در درون و بیرون از کشور و نبود تایید ملی و بین المللی از طالبان، مخالفت این گروه با این گروه را به روشنی نشان می دهد.
پرسش: نقش جبهه آزادی افغانستان در مقاومت در برابر طالبان چه خواهد بود؟ چه کسی از شما پشتیبانی می کند، در مبارزه خود به چه کسانی تکیه می کنید؟
پاسخ: مقاومت – اینگونه می توانم به طور خلاصه برای مخاطبان روسی، مخالفت با رژیم طالبان در افغانستان را توصیف کنم. در سال 2023، جبهه آزادی همان کاری را در برابر نازی های طالبان انجام می دهد که شما (اتحاد جماهیر شوروی) در برابر نازی های آلمان در سال 1941 انجام دادید. آیا مجوز هر کشوری برای چنین فعالیت هایی لازم است؟ مردم شوروی از چه کسی مجوز دفاع از میهن خود را در برابر نازی ها دریافت کردند؟ کدام کشور از آنها پشتیبانی کرد؟ ما از کشور و مردم خود در برابر شیطانی دفاع می کنیم که هیچ تفاوتی با نازی ها ندارد، ما برای سرزمین مادری خود می جنگیم. ما درود می فرستیم به هر کشور، نهاد و جنبشی که بدون قید و شرط از مبارزه آزادی خواهانه در برابر وحشی گری، بربریت، افراط گرایی و تروریسم طالبان پشتیبانی می کند. اما نکته اصلی در این مورد این است که ما هر نوع همکاری را بدون کوچکترین وابستگی می پذیریم. ما با هیچ کشور و جنبشی همراه نیستیم و نخواهیم بود زیرا برای آزادی کشورمان می جنگیم. جهان وظیفه اخلاقی دارد که از مبارزات آزادیبخش مردم ما در برابر امارت وحشی طالبان پشتیبانی کند. این مبارزه به هر وسیله ممکن ادامه خواهد داشت. اجازه دهید پاسخ خود را با جمله معروف قهرمان ملی افغانستان احمد شاه مسعود به پایان برسانم: "ما می خواهیم با همه همکاری کنیم، اما هیچ وابستگی را نمی پذیریم".
مقابله با گروه طالبان مهمترین وظیفه امروز افغانستان و تنها راه قانونی و مؤثر برای محو امپراتوری گروه طالبان از روی زمین است. ما حق زندگی و برخورداری از یک نظام سیاسی حکومتی را داریم که مبتنی بر قانون و مطابق با خواسته ها و نیازهای مردم و جامعه ما باشد. در مسیر مردم ما برای رسیدن به این هدف بزرگ، اما عینی و دست یافتنی، طالبان به یک مانع بزرگ تبدیل شده است: آنها در قرن بیست و یکم تلاش می کنند افغانستان را به عصر حجر بکشانند. این وضعیت برای هیچ انسان مترقی آزاد اندیشی قابل قبول نیست. پایان دادن به حکومت طالبان، بازگرداندن قدرت به مردم بر اساس رضایت، ایجاد یک نظام سیاسی مبتنی بر خواست مردم، قانون و نظم - اینها دلایل وجود جبهه آزادی افغانستان و مبارزات آزادیبخش آن است. ما در این مسیر پیچیده و دشوار بر اراده، عشق به آزادی و خودآگاهی پویا مردم خود تکیه می کنیم. ما در حال تحقق درخواست پنهان جامعه خود برای اعتراض به طالبان با ایدئولوژی افراط گرایی هستیم.
پرسش: به نظر شما حکومت گروه طالبان در افغانستان تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
پاسخ: رژیم گروه طالبان محکوم به سرنگونی است. نظام های سیاسی از همان روزهای نخست شکل گیری قوام و ثبات خود را به دست می آورند. حتی در آستانه غصب قدرت دولتی در 15 اگوست 2021، طالبان با مخالفت قاطعانه با خواست مردم افغانستان به فعالیت سیاسی خود پایان داده بودند. آیا فکر می کنید چند آخوند بی سواد از مدرسه های پاکستان می توانند بر کشور پیچیده ای مانند افغانستان حکومت کنند؟ رژیمی که فاقد مشروعیت داخلی و شناسایی بین المللی است تا کی می تواند دوام بیاورد؟ تا کی اقتصاد رو به مرگ افغانستان به طالبان فرصت زنده ماندن می دهد؟ تا کی پول غرب به کیسه طالبان سرازیر خواهد شد؟ صدها دلیل وجود دارد که ثابت می کند دوام این رژیم غیرممکن است. موجودیت مسالمت آمیز کل منطقه آسیا با تداوم حاکمیت رژیم طالبان که تحت آن تروریسم و افراط گرایی مذهبی ممکن است به آسیای مرکزی و جنوبی و همچنین فراتر از آن گسترش یابد، تهدید می شود. از دیدگاه ما، رژیم طالبان زیاد دوام نخواهد آورد، ما مصمم هستیم که هر چه زودتر از شر استبداد آنها خلاص شویم.
پرسش: مایلم پیش بینی شما را برای پیشرفت بیشتر وضعیت افغانستان برای یک یا دو سال بدانم.
پاسخ: پیامدهای خطرناک، یا بهتر بگوییم، نتایج حاکمیت رژیم طالبان، گورکن آن و دلایل سقوط آن خواهد بود. وضعیت اقتصادی در افغانستان همچنان رو به وخامت است، تداوم خشونتها و اقدامات تبعیضآمیز مختلف، آموزش و پشتیبانی از تعصبات کور عقیدتی و مذهبی، پایههای امارت طالبان را تضعیف میکند و در نتیجه گروههای مقاومت و جنبش آزادیبخش از جمله جبهه آزادی را قدرتمندتر میکند. قابل توجه. اعتراض علیه حکومت و استبداد طالبان به طور فزاینده ای آشکار، گسترده و متنوع خواهد شد. جامعه جهانی و کشورهای منطقه به طور فزاینده ای از ماهیت تروریستی و رادیکال امارت طالبان کابل آگاه می شوند و به دلایل عینی مختلف چاره ای جز حمایت از ندای آزادی و مقاومت مردم افغانستان نخواهند داشت. طالبان به مرور زمان تلاش خواهند کرد تا زمینه های سربازگیری خود را تقویت کرده و با گسترش سطح جامعه بی سواد، جاهل و فقیر، به حکومت قرون وسطایی خود ادامه دهند. این برای آینده مردم کشور ما به شدت خطرناک است؛ این روند مسموم باید هرچه سریعتر متوقف شود.
پرسش: چشم انداز گفت و گوهای میان افغانستانی و نتیجه احتمالی آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
پاسخ: گفت و گو با گروه طالبان بی معنی است، زیرا آنها به چیزی جز پیروی از آنها راضی نخواهند بود. تسلیم شدن در برابر گروه طالبان یعنی تسلیم شدن در برابر جلاد. حل مشکل افغانستان در شرایط کنونی بیرون از توان مردم افغانستان است. افغانستان به مداخله جدی و معنادار جهان به ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد نیاز دارد. شورای امنیت باید امکان مداخله بشردوستانه در افغانستان را بررسی کند. تنها راه ممکن کردن همزیستی با طالبان، خلع سلاح عمومی افغانستان تحت نظارت سازمان ملل، انتقال قدرت سیاسی به یک حزب سومی بی طرف، و زمینه سازی برای انتخابات دموکراتیک است. در حال حاضر، هر سه اقدام ذکر شده بدون تسلیم بی قید و شرط طالبان یا سرنگونی آنها با خنثی سازی کامل، دست نیافتنی است، همانطور که با نازی ها در سال 1945 انجام شد. از دیدگاه جبهه آزادی، نه تنها مذاکره با طالبان، بلکه انتظار مذاکره برای آشتی با طالبان نیز ساده لوحانه و ساده لوحانه است. ما شاهد غمگینی هستیم بر سرنوشت کسانی که طالبان را باور کردند، از عفو عمومی طالبان استفاده کردند و به وطن خود بازگشتند. در واقع، طالبان خود را هم در سیاست و هم در دیپلماسی به بن بست کشانده اند که تنها راه بیرون رفت از آن یک رویارویی مسلحانه اجتناب ناپذیر است. طالبان به مفهوم مذاکره و گفتگو اعتقادی ندارند، زیرا چیزی برای گفتن ندارند، آنها تنها به زور و خشونت اعتقاد دارند. به همین دلیل ما جایی برای گفتگو و مذاکره با رژیم طالبان نمی بینیم. جبهه آزادی افغانستان آماده یورش نظامی در برابر گروه طالبان است.
پرسش: گروه های تروریستی مانند دولت اسلامی (ولایت خراسان، داعش) در فدراسیون روسیه و القاعده در افغانستان چقدر قوی هستند؟ چه تهدیدهای ممکن است برای کشورهای همسایه و منطقه ایجاد کنند؟
پاسخ: این گروه های تروریستی از نظر فکری و عقیدتی با طالبان هیچ تفاوتی ندارند. آنها طرفداران و همفکران خود را در میان لایه های مختلف طالبان دارند. واضح ترین دلیل این ادعا، ترور ایمن الظواهری رهبر شبکه القاعده از سوی امریکایی ها در سال گذشته در مرکز کابل که زیر حاکمیت طالبان بود، است. از سوی دیگر، در دو سال گذشته چندین حمله به تجمعات شیعیان در افغانستان صورت گرفته است. این یورش ها به داعش نسبت داده می شود، اگرچه هیچ مدرکی دال بر چنین یورش های گسترده و پیچیده ای از سوی آنها ارائه نشده است. چنین عملیاتی، همانطور که در گذشته اتفاق افتاده است، در هر دو سطح تاکتیکی و راهبردی بین طالبان، داعش، القاعده و حتی طالبان پاکستانی به خوبی هماهنگ شده است. جا به جایی هزاران داعشی یا افراد متمایل به عضوگیری در صفوف آن در مناطق شمالی کشور، در مناطق مرزی افغانستان و آسیای میانه دلیل دیگری برای تایید این ادعاست.
پرسش: پس از بیرون شدن نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان، افغانستانی ها نسبت به متحدان پیشین خود چه احساسی دارند؟ نتایج آزمایش 20 ساله غرب در افغانستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
پاسخ: در سیاست، منافع تعیین کننده است. اعتمادی از آن نوع که روابط عادی انسانی بر آن دلالت دارد، در دنیای سیاست غیرقابل تصور است. روشن است که مردم افغانستان ناامید و عصبانی هستند، فکر می کنند به آنها خیانت شده است، اما من می خواهم یک بار دیگر تأکید کنم که این خود مردم هستند که می توانند با هوشمندی منافع ملی خود را در نظر بگیرند و تعیین کنند. با این حال، پاسخ به پرسش شما نیاز به تحقیق بیشتر و مطالعه دقیق دارد. ایالات متحده، ناتو و سایر شرکای بینالمللی پس از توافق بن، هزینهها و فداکاریهای هنگفتی را برای ایجاد، تقویت و تجهیز نیروهای افغانستان، مدیریت و ارائه کمکهای دیگر به افغانستان متحمل شدهاند. در جریان 20 سال، این فرآیند بزرگ و پرهزینه، فراز و نشیب های زیادی را تجربه کرده و با آزمون ها و خطاهای بی شماری روبرو شده است. فساد، ناکارآمدی و فقدان چشم انداز ایجاد آینده مشترک و قابل قبول برای همه گروه ها در افغانستان توسط سیاستمداران بدون چشم انداز مناسب منجر به شکست روند دموکراتیک شده است. در نتیجه جامعه جهانی با ناامیدی افغانستان را ترک کرد. مردم افغانستان در 20 سال گذشته هر چه نظری داشته باشند، لیاقت حکومت جهنمی امروز طالبان را ندارند که در جریان دو سال گذشته کشور را به پناهگاه گروه های تروریستی بین المللی و تندروهای ایدئولوژیک تبدیل کرده و مردم را منزوی کرده است. دولت از جامعه بین المللی، آن را در پیرامون جهان رها می کند. مردم به دنبال جایگزینی برای امارت طالبان در افغانستان هستند و ما در جبهه آزادی مطابق میل همه مردم خود حرکت می کنیم و تلاش می کنیم روابط خود را با همه کشورهایی که افکار عمومی، ارزش های فرهنگی و تمدنی آنها را دارند گسترش دهیم. طالبان و گروه های مشابه، تروریسم و افراط گرایی را در همه مظاهر آن نپذیرید.
پرسش: نقش چین را در آشفتگی افغانستان چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا چین می تواند جایگزین امریکا به عنوان شریک اصلی اقتصادی و سیاسی افغانستان شود؟
پاسخ: ما به سرنوشت حال و آینده کشور و مردم خود فکر می کنیم. چین به عنوان همسایه قدرتمند و ثروتمند افغانستان می تواند نقش تعیین کننده ای در روابط سیاسی و اقتصادی داشته باشد. اما از آنجایی که رویکردهای متفاوت کشورهای درگیر در افغانستان در نیم قرن گذشته عاملی برای بحران و بی ثباتی در کشور ما شده است، انتظار داریم که نتیجه نهایی چنین دخالتی تکرار شود. برخی از کشورها برای دستیابی به منافع سیاسی و اقتصادی خود برای موفقیت در عرصه رقابت جهانی با قدرت های منطقه ای و جهانی، راه های احتمالی تعامل با گروه طالبان را بررسی کردند و این نقض حقوق افغانستانی هاست. مردم. چنین اقدامات کوته فکرانه فاجعه بارترین پیامدها را برای صلح و ثبات منطقه ای و جهانی خواهد داشت. چین فکر میکند که طالبان و تروریستان اویغور اساساً متفاوت هستند، یک اشتباه کامل است. همچنین هرگونه توافق و تعامل با طالبان در مورد منابع طبیعی افغانستان توسط چین یا هر کشور دیگری به دلیل نامشروع بودن طالبان پذیرفتنی نیست. ما انتظار داریم که چین به عنوان یک کشور مهم و عضو شورای امنیت سازمان ملل، سیاست سنتی خود مبنی بر عدم پشتیبانی از طرف های متخاصم یا مداخله نظامی در امور سایر کشورها را دنبال کند. طالبان در واقع در حال جنگ با مردم افغانستان هستند، هر گونه پشتیبانی از طالبان در واقع پشتیبانی از یک جنگ غیرقانونی در برابر مردم فقیر افغانستان است.
پرسش: نقش روسیه را در افغانستان امروز و آینده چگونه ارزیابی می کنید؟ پیوندهای روسیه و افغانستان را چگونه می بینید؟
پاسخ: فدراسیون روسیه یکی از متحدان کلیدی مقاومت افغانستان در زمان امارت نخست گروه طالبان بود. 20 سال است که روسیه با وجود اختلافات با ایالات متحده، از روند دموکراسی و ثبات در افغانستان پشتیبانی کرده و صدها میلیون دالر را در برنامه های انکشافی این کشور سرمایه گذاری کرده است. فدراسیون روسیه از به رسمیت شناختن امارت طالبان امتناع ورزید و نشست های مهمی در پیوند با روند سیاسی و بررسی رویدادهای روان در افغانستان برگزار کرد. ما نسبت به نقش این کشور در آینده افغانستان خوشبین هستیم و امیدواریم که این کشور نفوذ خود را احیا کند، به موضع ثابت سنتی خود که در رد طالبان و گسترش ایدئولوژی خشونت در افغانستان بیان شده است، پایبند باشد. و همچنین قادر به مقابله با برنامه های گسترش نفوذ جنایتکارانه در کشورهای آسیای مرکزی و متحدان منطقه ای اش باشد.
یادآوری می کنیم، که گروه طالبان پس از یک معامله پیچیده و پنهان با امریکا در دوحه پایتخت قطر، در پانزدهم ماه اگوست سال 2021 کنترل افغانستان را به دست گرفت و از آن زمان تاکنون با رفتار تندروانه شهروندان افغانستان به ویژه بانوان را به تنگنا قرار داده است.
اکنون اگرچه در افغانستان همه ظواهر اسلامی برقرار و محفوظ است و نمازهای جماعت و نماز جمعه از دیگر زمان ها بیشتر برقرار است و صدای اذان بلند و حتی گسترده تر از دوره های پیشین است، منتها ترس ووحشت حاکم بر جامعه استوار، فقر در حال گسترش، درونمایه اسلام یعنی عدالت و رعایت حقوق مردم و آنچه اسلام برای آنها ظهور کرد، وجود ندارد.
در ماه های پسین یورش های جبهه های مخالف گروه طالبان بر جنگجویان این گروه افزایش پیدا کرده و تاکنون صدها تن از جنگجویان این گروه در یورش های جبهه های مخالف این گروه کشته و زخمی شده اند.