این نگرانی به دو دلیل قابل توجیه است. نخست اینکه در مدت تقریبن ۲۰ سال گذشته ظرفیت سازیها و زیرساختهای مهم اداری و نظام سازی با سرمایه کلان در افغانستان شده است و بدیلی برای آن در حال حاضر وجود ندارد و دوم اینکه طالبان ظرفیت مدیریتی و اداری لازم را ندارد. چون طالبان بیشتر نیروهای جنگی و گوریلایی را در اختیار دارد. البته این نگرانیها میتواند درست هم باشد؛ چون نیروهای با تجربه از کشور خارج شده ویا در حال بیرون شدن اند. بنابه اعلام اکثر کشورهای غربی، کسانی واجد شرایط پذیرش و بیرون کشیدن از افغانستان میباشند، که یا همکار محلی نیروهای خارجی در کشور بوده، خبرنگار یا فعال مدنی بوده و یا در بخش سازمانهای جهانی غیردولتی فعالیت داشته اند. این شرطها، فرضیهی طرح شده را تایید میکند. چون باسوادان و تحصیل کردگان تنها میتوانند شرطهای یاد شده را پوره کنند. از سوی هم، یافتن بدیل برای این نیروها، کار دشوار مینماید. چون طالبان بیشتر با ساز و برگ جنگ و مبارزه آشنا است تا مدیریت و اجرای امور اداری و بیوکراسی که کم و بیش مدرن سازی نیز شده است. برغم زیانهای ناشی از فرار نیروهای مسلکی و باتجربه بشری از کشور، آیا این فرار گروهی و بیپیشینه، هیچ فایدهی برای افغانستان ندارد؟ این نوشته در پیوند به این موضوع تاکید میکند.
§ نخستین فایده ای این مهاجرت ظاهرن دردناک به کسانی متصور است که موفق به ترک افغانستان شده و به کشورهای دارای ثبات اقتصادی و نظام سیاسیکارآمد برای مدیریت کشور در سوی توسعه و رفاع اجتماعی مسکن گزین شده اند. این مهاجران دیگر از جنگ و خشونت رنج نبرده و در فضای صلح آمیز در کنار شهروندان میزبان زندهگی میکنند. اینان باید تلاش کنند تا با جامعه و کشور جدید همخوانی پیدا کرده و موفق شوند. البته باید گفت که ادغام در این جامعه ها نیز دشواریهای دارد که در این نبشته به آنها اشاره نمیشود. از سوی هم، مهاجران دراکثر این کشورها از یک نظام تامین اجتماعی میتوانند بهرهمند شوند. بهگونهی مثال، زنان در صورت که خود مسوولیت تربیت فرزندان خود را به عهده گیرند، میتوانند از دولت پول دریافت کنند.
§ دومین فایده این ترک گروهی، برای افغانستان قابل پیشبینی است. اکثر بیرون شدهگان بستگانی در افغانستان باقی خواهند گذاشت. آنان تلاش میکنند تا برای قوم و خویش خود، سالانه مبلغی را کمک مالی کنند. به گونهی نمونه، اگر هرفرد به طور میانگین سالانه مبلغ ۱۰۰ دالر آمریکایی به افغانستان ارسال کند، مجموع یک سال ۱۲۰ هزار بیرون شده از کشور، ۱۲ میلیون دالر در یک سال میشود. البته باید گفت، که تلاش ها جریان دارد تا هزاران شهروند دیگر افغانستان نیز حمایت شده و به کشور های غربی انتقال و اسکان داده شوند. به گونه ای نمونه، جرمنی اعلام کرده است ممکن تا ۴۰ هزار نفر دیگر واجد شرایط برای انتقال به آلمان در افغانستان باقی مانده باشند.
§ تاثیر اجتماعی این سفر گروهی می تواند برجسته باشد. این دسته از شهروندان افغانستان با نوع رفتار و سلوک اجتماعی-مدنی جامعهی غربی آشنا شده و نوع رفتار شان را متاثر میسازد. بدون شک، بیرون شدهگان با بستهگان و دوستان خود در افغانستان وارد تعامل خواهد بودند و بر رفتار خویشاوندان خود تاثیر خواهد گذاشتند. این تاثر در درازمدت ممکن پیوند های خونی فراتر از قوم را نوید دهد. در فرجام همگرایی اجتماعی بوجود خواهد آمد و زندهگی مدنی جامعه افغانستان را متحول خواهد کرد.
§ فرصتهای آموزشی مدرن و کارآمد مزیت دیگری است که این شهروندان افغانستان در آينده به آن دسترسی خواهند داشت. به ویژه، فرزندان این مهاجران مستحق آموزش باکیفیت در کشورهای جدید خود خواهند بود.
§ فایده درازمدت برای افغانستان از موردهای دیگر بسیار مهمتر است. در صورت که این شهروندان افغانستان به صورت درست در جامعه های میزبان جا بیافتد و از فرصت های فراهم شده درست استفاده کنند، میتواند جایگاه های مهم را به دست بیاورند. میتوانند به موقف های بلند سیاسی و اقتصادی برسند و لابیهای بسیار موثر به نفع افغانستان باشند. در طول تقریبن ۲۰ سال گذشته، برغم حمایت قدرت های بزرگ جهانی از افغانستان، این کشور در میدان سیاست و حمایت جهانی از پاکستان شکست خورده است. یک دلیل میتواند حضور لابی های پاکستان در کشورهای چون انگلستان و آمریکا باشند.
§ البته حتا اگر این شهروندان افغانستان به فعالیت های سیاسی روی هم نیاورند، میتواند در پالیسی سازی بسیاری از سیستمداران جامعه میزبان اثر گذار باشند. چون اینان در آینده از حق رای برخوردار خواهد شدند و میتوانند کسانی را برای احراز کرسیهای قدرت حمایت و انتخاب کنند که رویکرد مثبت به افغانستان داشته باشند. از سوی هم، دولتمردان برای جلبت حمایت این بخش از جامعه های خود، مجبورن چرخش مثبت به سوی اینان داشته باشند. بدون شک، افغانستان شامل اجندای بسیاری از کشورهای قدرتمند جهان هنگام انتخابات خواهند بود.
§ خلاصه بحث اینکه، در کنار چالشهای فراوان که شهرواندان مهاجر افغانستان با آنها مواجه خواهند شد و افغانستان نیز با مشکلهای برای جبران این نیروهای کاری دست و پنجه برم خواهد کرد، فرار جمعی مزیتهای دارد که بالای افغانستان به طور مستقیم و غیرمستقیم در آینده تاثیر مثبت میگذارند. این اثرها، هم اقتصادی، هم سیاسی و هم اجتماعی خواهد بود.
نویسنده: سید ابراهیم درویشیان – استاد دانشگاه کابل و دانش پژوه دوره دکتورا