این کمپین که زیر نام (StopHazaraGenocide#) راهاندازی شده، میگوید جهان باید کشتار هزارهها را بهعنوان «نسلکشی» به رسمیت بشناسد و برای نگهبانی از هزارهها اقدام کند.
عارف رحمانی، عضو مجلس نمایندگان افغانستان نوشته است، که اعترافنکردن به «نسلکشی» هزارهها توسط دولت افغانستان، سازمانها و نخبگان سیاسی و حقوق بشری یک «ستم مضاعف» به این بخش از شهروندان «تحت ستم و تبعیض» است.
رحمانی ابراز امیدواری کرده است، که دولت افغانستان با اعتراف به این «نسلکشی»، تدابیر جدی را بهمنظور پایان دادن به آن رویدست گیرد. او تأکید کرده است: «دنیا باید چشم خود را بر روی این نسلکشی سیستماتیک نبندد.»
احمد بهزاد، عضو پیشین مجلس نمایندگان افغانستان نوشته است: «کشتار هدفمند؛ بخشی از سیاست حذف است. این سیاست در عرصههای مختلف با روشها و ابزار گوناگون اجرا میشود. میان نسلکشی هزارهها و تبعیض سیستماتیک علیه این جامعه، رابطه معناداری وجود دارد. عوامل کشتار و تبعیض، به حذف میاندیشند. برای توقف کشتار، تبعیض پایان یابد».
کشتار هدفمند؛ بخشی از سیاست حذف است. این سیاست در عرصههای مختلف با روشها و ابزار گوناگون اجرا میشود. میان نسلکشی هزارهها و تبعیض سیستماتیک علیه این جامعه، رابطه معناداری وجود دارد. عوامل کشتار و تبعیض، به حذف میاندیشند. برای توقف کشتار، تبعیض پایان یابد.#StopHazaraGenocide pic.twitter.com/kAJVziL1zu
— Ahmad Behzad (@ahmadbehzad74) June 5, 2021
ناصر تیموری، مسئول دادخواهی و ارتباطات دیدبان شفافیت افغانستان نوشته است که «نسلکشی» هزارهها در افغانستان بهخصوص در یک رشته حملات در غرب کابل بعد از حمله به مکتب سیدالشهدا مطرح شد، اما «واقعیت امر این است که این نسلکشی زمانی شروع شد که مراکز صحی، دینی، تعلیمی، مساجد و… در غرب کابل بهصورت سیستماتیک مورد حمله قرار گرفت».
حسیبا عفت، عضو پیشین شورای ولایتی پروان کاربر دیگری است، که به این موضوع پرداخته است. خانم عفت نوشته است که هیچ یک از اقوام افغانستان در امنیت بسر نمیبرد، اما در برابر «کشتار هدفمند و سیستماتیک خواهران و برادران هزاره هم نباید خاموش ماند».
پرویز شمال نوشته است، که در افغانستان تمامی اقوام بهشمول هزاره، پشتون، تاجیک، اوزبک و… آسیب دیدهاند، اما از این واقعیت نیز چشمپوشی نمیتوان کرد که پیر، جوان، کودک و حتی نوزاد هیچ قومی مانند هزارهها تنها بهخاطر تبارشان هدف حمله قرار نگرفته و «سلاخی» نشده است.
خلیل پژواک، خبرنگار اصرار هزارهها بر «نسلکشی» بودن کشتار این مردم را دعوا برای کسب امتیاز یا افتخار نه، بلکه تلاشی «حداقل» برای به رسمیتشناختن رنج و دردشان دانسته است.
صحرا کریمی، رییس افغان فیلم کشتار هدفمند یک قوم خاص را شعلهورکردن نفاق و دشمنی بین قومهای ساکن در افغانستان، بنیادیکردن بیعدالتی و ظلم دانسته است. او نوشته است: «کشتارهای هدفمند دنبالهدار قوم خاص نسلکشی است و نباید در مقابلش سکوت کرد.»
نازنین وطندوست، کاربری دیگری که ظاهرا از قوم تاجیک است، نوشته که اگر نسلکشی برادران و خواهران هزاره خود را نکار کند، انسانیت او زیر سؤال میرود.
کاربری دیگری نوشته است که حکومت حدود ۳۰۰ هزار نیروی دفاعی دارد، اما امنیت هزارهها را در پایتخت تأمین نمیتواند. این کاربر احتمال داده است که حکومت با تروریستان هماهنگ و همدست در نسلکشی هزارهها دست دارد.
لیلا فروغ محمدی، فعال مدنی نوشته است: «هزارهها نماد مدنیت و دموکراسی در افغانستان بودهاند، سالهاست تفنگ بر زمین گذاشته و قلم بهدست دارند، اما هر روز در دانشگاه، خیابان، مکتب و مساجد بهصورت هدفمند کشته میشوند».
قدسیه، کاربر دیگری نوشته است: «بعضیها/شماری فکر میکنند اگر پافشاری بر نسلکشیخواندن هزارهها کنیم، وحدت نیمبند ملی مان از بین خواهد رفت و قومی خودشان را در مصونیت و قومی در خطر احساس خواهد کرد، اما برعکس اگر ما چشمپوشی بر نسلکشی هزارهها کنیم، این نادیدهگرفتنها آسیب به وحدت ملی ما میزند».
قدسیه گفته است که وحدت ملی زمانی به نمایش گذاشته میشود که تمامی اقوام کنار مردم هزاره بایستند و نسلکشی بر علیه این قوم را نادیده نگیرند.
محمد جلال نیز نوشته است که در قلب تپههای دانایی، روشنایی و معارف در غرب کابل تنها کسانی آرام گرفتهاند که به «جرم» هزاره بودن کشته شدهاند. او پرسیده است: «چطور میتوانیم چشم بر این همه اندوه و درد ببندیم و پشت نقاب حرفهای کلیشهای پنهان شویم؟».
یادآوری می کنیم اخیرا موجی از حملات هدفمند در غرب کابل آغاز شده است. در ۱۸ ثور مکتب سیدالشهدا در غرب کابل هدف حمله قرار گرفت که در نتیجه حدود ۹۰ نفر کشته و بیش از ۲۴۰ نفر دیگر زخمی شدند.
در جریان هفته گذشته نیز دستکم چهار انفجار مین بر خودروهای مسافربری در حوزههای سوم و ششم شهر کابل جان نزدیک به ۲۰ غیرنظامی را گرفت و بیش از ۲۰ غیرنظامی دیگر را زخمی کرد.
سرور دانش، معاون دوم ریاستجمهوری حملات مکرر اخیر در غرب را «کشتار و نسلکشی» خوانده و گفته است که نهادهای امنیتی و کسانی که در حکومت بهطور مستقیم مسئولیت تأمین امینت را بر عهده دارند، مکلفند که هرچه زودتر در برابر این «کشتار و نسلکشی» اقدام کرده و به مردم پاسخگو باشند.
پیشتر کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان حمله بر مدرسه سیدالشهدا را «پاکسازی قومی و نسلکشی» خوانده بود.
خانوادههای قربانیان حمله بر مدرسه سیدالشهدا نیز از حکومت افغانستان و جامعه جهانی خواسته بودند که این حمله را بهعنوان مصداق «نسلکشی» به رسمیت بشناسند.