باریکی زبان دیپلماتیک نشان می دهد که واشنگتن در تشدید کنونی در کنار دهلی نو قرار دارد. این به ویژه بسیار جالب توجه است، زیرا پیکن آشکارا و بسیار فعال از اسلام آباد طرفداری کرده است.
از کشمیر، در روزهای اخیر، واقعاً هم، خبرهای درگیری در مرزها و تلفات در بین نیروهای نظامی فرا میرسند.
راستی، با تفاوت از بحران های متعدد قبلی در روابط دو کشور (آخرین بحران در ابتدای سال رخ داد و کار به نبرد هوایی کشید)، بحران کنونی به طور جدی تمام سیاست جهانی را برانگیخته که طی آن در طول 70 سال گذشته رویارویی هند و پاکستان، به طور متناوب تشدید میگردیدند و درگیری های نظامی، جز وضع معمول محسوب میشد.
این بار همه چیز به دلیل تشدید وضع مربوط است: هند موقف ایالت جامو و کشمیر را تغییر داده و بدینوسیله پروسه را راه اندازی کرده که می تواند به طور کلی به وضعیت حرکت تکتونیکی در اوضاع در منطقه مبدل گردد.
رویارویی های بی پایان هند و پاکستان و به طور مشخص گره کشمیر که در آن سه کشور در یک کورگره ( برعلاوه آنها چین که منطقه تقریباً غیر مسکونی، اما بسیار مهم استراتژیک Aksai Chin در کشمیر را کنترول می کند) باهم تاب خورده که معمولاً به مثابه نمونه ای از خیانت های ژئوپلیتیک پیشرفته انگلیس شناخته می شوند. بعد از کسب استقلال هند از وابستگی استعماری انگلیس در نیمه دوم دهه 1940، لندن به بروز تعدادی منازعات حاد در منطقه کمک کرد که برای هشتمین دهه در وضع پوسیدگی مداوم و شعله ورشدن منظم خشونت ها قرار دارد.
یکی از این «ماین ها» - موقف ویژه خودمختاری ایالت جامو و کشمیر هندوستان است که در ماده 370 قانون اساسی این کشور تصریح شده است. جمعیت غالب مسلمان منطقه آنگاه اختیارات اضافی به مقایسه سایر ایالتها دریافت کردند. تقریباً هر قانون (به جز موارد که به مسایل دفاعی، مخابرات و سیاست خارجی مربوط میشوند) باید توسط پارلمان منطقه تصویب می شد. محدودیت هایی برای خرید زمین، املاک و جایدادهای غیرمنقول در جامو و کشمیر به هندی ها از ایالت های دیگر وضع شده بودند. برعلاوه یک عالم امتیازات و مزایای دیگر، از جمله قانون اساسی خود به این ایالت داده شده بودند.
به گفته نارندرا مودی، این سیستم "توسط پاکستان به عنوان اسلحه مورد استفاده قرار میگرفت" که برای جمعیت این کشور "تنها جدایی طلبی ، نژادپرستی و فساد" به همراه آورد و در طی سی سال گذشته باعث کشته شدن تقریباً 42 هزار نفر گردید. و در اوایل ماه اگست، مقامات بدون شک تصمیم سرنوشت ساز برای از بین بردن خودمختاری اتخاذ کردند.
ایالت به مناطق اتحادی (یکی - جامو و کشمیر ، دوم - لاداکهه) ، با حقوق کمتر نسبت به ایالت ها و تحت اداره مستقیم فدرالی تقسیم شده است.
خود مقامات هند تردیدی ندارند که مشکلات ناگزیرند. به انتظار افزایش خشونت ها و حملات احتمالی تروریستی، ده هزار سرباز دیگر نیز وارد منطقه شدند و به زائران هندو توصیه می شود که آن را ترک کنند. راستی، اخیراً بخش قابل توجهی از محدودیت های اعمال شده پس از اعلام تغییرات، لغو شده اند. مسوولان کار خود را از سر گرفتند، اساساً فعالیت شبکه تیلفون همراه ، شبکه تیلفون و اینترنت احیا شده است.
در عین حال، در سطح بین المللی، شدت احساسات فروکش نمی کند.
پاکستان به طور سنتی از مسلمانان دفاع می کند. عمران خان هند را به سیاست "الهام گرفته از ایدئولوژی نازی ها" متهم كرده كه می تواند به "قتل عام قریب الوقوع" تبدیل شود.
به نوبه خود، هند به شدت توصیه کرده که در امور داخلی ما مداخله نکنید و حتی تهدید کردند که بر روش استفاده نکردن اولتر از سلاح های هسته ای تجدیدنظر خواهد کرد.
باید گفت که مسکو با این موافق است که اقدامات دهلی نو - امر داخلی هند است، اما به طور کلی، در مورد موضوع منازعه از حرف های عام صلحجویانه استفاده میکند. اکنون ایالت ها موضعگیری شان را احتمالاً به تمایل از طرفداری از هند نشان داده اند.
پیکن فعالیتهای زیاد و آشکارا به حمایت از اسلام آباد از خود نشان می دهد. جلسه شورای امنیت سازمان ملل درباره خودمختاری جامو و کشمیر دقیقاً به ابتکار چین تشکیل شد. دلیل این امر هم مشارکت استراتژیک با پاکستان است (از جمله موارد دیگر ، کشمیر نقش مهمی در پروژه چینی "یک کمربند - یک راه") و هم در اختلافات ارضی چین-هند (از جمله منطقه ذکر شده در Aksai Chin) دارد.
آنچه که به قدرت سابق استعماری (انگلیس) مربوط میگردد که در سازماندهی این همه جنجال های خونین ژئوپلیتیکی در منطقه دست داشت، پس در لندن بعد از گفتگوی، دو هفته قبل، بین بوریس جانسون و صدراعظم پاکستان، سکوت اختیار نموده و نقطه نظر خود را اظهار نداشته است.
بلی، این ضروری نیست، زیرا نظر انگلستان حالا اهمیتی ندارد.
هند، پاکستان، چین و سایر طرف های درگیر در منازعه کشمیر سرانجام مسائل را حل و فصل خواهند کرد. حتی اگر این چندین دهه، یا حتی قرنها طول بکشد. اما انگلیس که حتی پس از فروپاشی امپراتوری خود نیز برنامه ریزی کرده، تا منطقه را ازپشت پرده کنترول کند و از ان نفع ببرد، دیگر در میان آنها جایی ندارد – چه رسد به اینکه بر آنها سلطه داشته باشد.
و این یک نوع عدالت عمیق تاریخی است.