سیاره زمین امروز در وضع غیرعادی قرار گرفته که مثال های آن در تاریخ وجود نداشت: در تمام مدت زمان موجودیت بشریت انکشاف صنایع، علوم و طبابت امکان بلندبردن قابل ملاحظه سطح زندگی و طول عمر را عملاً در همه کشورهای جهان فراهم ساخته است. از جانب دیگر، تغییرات جهانی اقلیم که میتواند کتله های عظیم مردم را در سراسر جهان به حرکت درآورند، به پرداخت بهای رفاه مبدل میگردد.
عوامل مهاجرت
مهاجرت ها در حدود یک کشور یا از کشورهای غیرمرفه به دول با سطح بلند زندگی را معمولاً بطور استثنایی توسط عوامل اجتماعی: جنگ، بحران حاکمیت، افزا یش نفوس یا وضع اقتصادی توضیح میکنند. ولی، تمایلات چنین است که اکثراً بدترشدن وضعیت محیط زیست و عواقب این تغییرات به مشوق مهاجرت مبدل میگردند. در جمله عوامل گسترش یافته که پروسه های مهاجرت را تحریک میکنند، به کمبود آب صاف، افزایش بیش از حد جمیعت و نبود حاصلات اشاره میکنند. نظر به تغییرات هرچه بیشتر محسوس اقلیمی، باشندگان کشورهای فقیر که، قاعده تاً، در مناطق گرمسیر جنوبی قرار دارند، بطور کتلوی به سوی شمال – به کشورهای مرفه با اقلیم معتدل - رو می آورند.
تحقیقات معاصر پروسه های مهاجرت عوامل مهاجرت را به دو گروپ بزرگ: عوامل کشش و عوامل مهاجرت اجباری تقسیم میکنند. به عوامل اولی امکانات بلندبردن سطح زندگی به حساب دستمزد بلند، نسبت به وطن، مربوط می سازند. به گروپ دوم – نبود امکانات پیشبرد زندگی مرفه بنابر یک عده عوامل طبیعی نسبت میدهند.
قرن ХХ دوران فروپاشی طرز زندگی عنعنوی در گوشه های مختلف جهان بود – تسریع شهرسازی، انکشاف صنایع و گذار به مودل کاپیتالیستی تولید به آن منجر شد که تعداد دام پروران، دهاقین و ماهیگیران در جهان تا حد اقل کاهش یابد. تغییرات آینده اقلیمی میتوانند بطور نهایی طرز زندگی کلاسیک را خاتمه بخشند که هنوز در مناطق جداگانه سیاره حفظ شده است. از دست رفتن وابستگی میلیون ها تن از مردم به محلات زیست که آنها را به جستجوی خانه نو برای خود مجبور می سازند، به عواقب مستقیم این مبدل خواهند گشت.
این پروسه ها اکنون مبرم می باشند. تحقیقات که انستیتوت بین المللی تحلیل سیستمی تطبیقی انجام داده، برای اولین بار رابطه علل و عواقب بین تغییرات اقلیمی و افزایش تعداد منازعات و همچنان مهاجرت های کتلوی از مناطق که از آفات طبیعی ناشی از انها صدمه دیده، نشان داده اند.
اقلیم اجتماعی
رشد اساسی جمیعت امروز در کشورهای به اصطلاح در حال انکشاف رخ میدهد – این همچنان به بی ثباتی ایکالوژیکی مساعدت میکند. برخی تیوری ها راجع به مقایسه مستقیم دموگرافی و پرابلم های محیط زیست صحبت میکنند: به هراندازه که تعداد بیشتر مردم در کدام ساحه زندگی میکنند، به همان اندازه الودگی محیط زیست بیشتر است.
ایریتری – یکی از کشورهای بسیار فقیر شمال-شرق افریقا است. هر ماه به خاطر نجات از رژیم و کمبود مواد غذایی، هزاران پناهجو از سرحد با ایتوپیا عبور میکنند، تا بعداً راهی اروپا گردند.
سازمان ملل متحد شش عامل مهاجرت ایکالوژیکی جدا می سازد: تخریبات طبیعی (طوفان ها، آتشفشان ها، زلزله ها و آفات دیگر طبیعی)؛ تخریبات بیولوژیکی (حشرات مضره، نباتات)؛ تخریبات تکنالوژیکی که در نتیجه اثرات ایکالوژیکی و فعالیت های بشری در طول مدت زمان طولانی بوجود آمده اند (قطع جنگلات، تخریب زمین، شست و شوی خاک زراعتی، مبدل شدن به صحرا و غیره)؛ تخریبات تصادفی به مثابه عوارض جنبی انقلاب صنعتی ( بطور مثال، الودگی های کیمیاوی و غیره)؛ تخریبات که در نتیجه انکشاف و توسعه شهرها بوجود می آیند؛ تخریبات در نتیجه جنگ.
ظرفیت اراضی برای مهاجرت در پهلوی سیاست پروسه های نقل مکان از مناطق جنوبی تر سیاره تعیین خواهد کرد. منجمله، اگر ناگزیربودن مهاجرت به سطح دولتی به رسمیت شناخته شود، امکان طرح استراتژی انکشاف دراز مدت اقتصادی و اجتماعی در صورت آماده گی برای مهاجرت های اقلیمی و پلانگذاری استراتژیک تطابق وجود دارد.