به گزارش اسپوتنیک به نقل از سایت نبشت، آندره دوپانت سامر، زبان شناس فرانسوی، در سال ۱۹۴۶ اولین سنگنبشتههای حکاکی شده بر سنگقبرهای گورستانی در فیروزکوه افغانستان را منتشر کرد. این سنگنبشتهها که مربوط به قرون یازدهم تا سیزدهم میشود؛ دورهای که شهر توسط مهاجمهای مغول تخریب شده است، از الگویی یکسان پیروی میکند. خطوط با استفاده از اسکنه بر سنگ حکاکی شده و ساده و بدون تزیین است. این خطوط حاوی نام فرد فوت شده، تاریخ و تکریمهای مروج آن زمان، مثل «خوشبخت در باغهای بهشت» و «خدا ترس» میباشد. همچنین آیتی مناسب از کتاب مقدس نیز در آن ذکر شده است.
این سنگ قبرها با تمام بیآلایشی، تا همین اواخر یکی از معدود منابع یهودیان در افغان قرون وسطا بود. پژوهشگران به مطالعه نامهای مختلط فارسی و عبری، بعد زیباییشناختی و مهمتر زبان آن پرداختند. یهودیان فیروزکوه نیز، مانند دیگر اجتماعات یهودیان آن روز در سرتاسر مناطق امروزی افغانستان، ایران، آسیای میانه و غرب چین، به یهودی- فارسی سخن میگفتند و مینوشتند که مثل عبری از زبان یهودیان به شمار میرود. لهجه آنها برای یک فارسی زبان متعارف قابل فهم است اما با واژگان عبری در آمیخته و به رسمالخط عبری نوشته میشده است.
این قبرها نظری اجمالی اما حسرتبار به یکی از بزرگترین جوامع یهودی گمنام دارند که سوالات زیادی را خلق میکنند؛ زندگی یهودیان در کرانههای شرقی جهان اسلام زندگی چگونه بوده است؟ چه میکردند و از کجا آمده بودند؟ تنها همین نوشتههای روی سنگ قبر و سایر منابع پراکنده تاریخ و ادبیات میتوانند پاسخگوی این سوالها باشند.
سوالهایی اینچنینی دربارهی سرگذشت یهودیان افغان، منجر به گزارشی شد که در سال ۲۰۱۱ از شبکهی دوی خبر اسرائیل پخش شد و جامعه پژوهشگران را به تکاپو وا داشت. این برنامه که به سرعت توجه رسانههای جهانی را جلب کرد، این نکته جالب را بیان میکرد که چگونه چند ماه قبل، روباهها با کندن خاک، یک غار پنهان را در جایی از ولایت سمنگان آشکار کردند. داستان اصلی در داخل غار ادامه مییابد، جایی که مردم محل گنجینهای از اسناد یهودی با هزار سال قدامت را مییابند. این یافتهها اکنون با نام آرشیف یهود یا «جینایزای، افغان» یاد میشود.
حقیقت این است که ما شاید هرگز نفهمیم که این یافتهها چگونه کشف شدند، ولی به هر حال، نسخههای خطی دیگر نیز در همان منطقه خشک و لمیزرع پیدا شدهاند. اکثر این نوشتهها به خارج از افغانستان قاچاق شدهاند و به دست شبکهای از دلالهای آثار عتیقه افتادهاند، به همین دلیل صدها صفحه نوشتههایی از این دست هنوز انتشار نیافتهاند و یا هم از دسترس دور هستند. با این حال، ۲۹ نسخه خطی این آثار، در سال ۲۰۱۳ توسط کتابخانه ملی اسرائیل خریداری شد که پرده از ابهامات بسیاری برداشته است.
نسخ خطی کشف شده در افغانستان نیز — همانند جینایزای قاهره که گنجینهای از کتابها و اوراق واقع در کنیسهی بن عذرای قاهره است — صندوقچهای پر از متون قدیمی میباشد. در این مجموعه، اسناد قانونی ، نامههای شخصی و تجاری نوشته شده به فارسی و زبانی شبیه فارسی- عبرانی و عربی، قطعات شعر فارسی و تفسیری خارقالعاده بر کتاب مقدس اشعیای نبی نوشتهی سایادیا گیان فیلسوف یهودی قرن دهم موجود است.
به احتمال قوی، این دستنبشتهها بخشی از بایگانی فامیلی یک تاجر یهودی اهل بامیان است، ولایتی کلیدی در مسیر راه تجارتی ابریشم در قرون وسطا. بخش بزرگ این اوراق حقوقی، رسید قرضهایی است که به یک بزرگ خاندان به نام ابو ناصر یهودا بن دانیال تعلق دارد. بر اساس این اوراق، ابو ناصر و پسرش ابو الحسن سیمانتوف به پرداخت مالیه ملزم بودهاند. همچنان خرید و فروش زمین و دیگر معاملات تجاری آنها را در بر دارد. این اوراق حقوقی بر اساس احکام اسلام نوشته شدهاند و در آن اسمهای مسلمانان به چشم میرسد، چیزی که نشان میدهد تجارت و زندگی ابو ناصر فقط به جامعهی یهودی محدود نبوده است.
یکی دیگر از نامههای شخصی نوشته شده به فارسی- عبرانی، از طرف یعیر بن عماد (ظاهرا داماد ابوناصر) به ابوالحسن فرستاده شده است که امور محرمانه خانوادگی را نمایان میسازد. یعیر به برادر زن خود عرض حال میکند که هر چند وی تمایل شدیدی دارد تا از غزنی به بامیان که در صد مایلی محل سکونت فعلی وی قرار دارد، نقل مکان کند، اما شرایط اقتصادی این اجازه را به وی نمیدهد. وی مینویسد: «من با حرفهی دیگری آشنا نیستم، همچنان کسی نیستم که به سفر کردن و دور ماندن از خانه عادت داشته باشم. این نکته را نیز میدانی که در کسب و کار ما اگر یک روز در دکان حاضر نشوم، آن روز را بدون فایده خواهم گذراند».
ارزش این دست نوشتههای فارسی- عبرانی تنها به اینکه توسط یهودیان بومی مکاتبه و مکالمه شده نیست؛ این نسخ شامل فرمهای منسوخ لغات و دستور زبان است که از فارسی استاندارد کنونی حذف شدهاند. این نسخ خطی مربوط به آرشیف یهود (جینایزای) قرون وسطایی افغان، پژوهشگران را یاری میرساند تا سطح توسعهی فارسی را به عنوان یک کل فهم کنند. این مجموعه نوشتههای فارسی- عبرانی که قبلا از محدودههای شرقی حوزه ایران به دست آمده شامل دو نامه و تعداد زیادی اوراق ادبیات و دینی میباشد.
دورهای که عربی به عنوان یک زبان فراگیر و غالب در منطقه مطرح بود، کیفیت محتوای تفسیر گیان نشان میدهد که خانواده ابو نصر دانش عمیقی از زبان داشتند. این مساله، احتمال این را پیش میکشد که خانوادهی متذکره — و طبعا یهودیان دیگر نیز- از بغداد و دیگر نواحی عربی زبان، به حوزهی غرب بامیان مهاجرت کردهاند. این مهاجرتها در آن دوره امری عادی حساب میشده، چرا که اسناد فارسی- عبرانی به دست آمده از آرشیف یهودیان (جینایزا) قاهره نشان میدهند که بازرگانان فارسیزبان از نقاط شرقی به آنجا رفت و آمد داشتهاند.
روی همرفته، زبان تنها سر نخ تاریخی نیست که کتابخانه یهود (جینایزا) افغان به دست میدهد. این اسناد گنجینهای است از جزئیاتی مثل نامها، حرفه و شغلها، نرخ، معیارهای وزن و اندازهگیری، مواد غذایی و غیره. مورخان از اطلاعات آرشیف یهود قاهره (جینایزای قاهره) سود جستهاند تا تاریخ اجتماعی و اقتصاد جمع بزرگی از بازرگانان یهودی را که از مراکش تا سواحل مالابار هند در رفت و آمد بودند را از نو بسازند.
بررسی آرشیف یهود (جینایزای) قاهره، ثابت کرد که فهم جامعه اسلامی در کلیت خود و نه تنها عناصر یهودیاش، در دوره قرون وسطا کار بسیار مهمی است. این امر امکانپذیر است، به دلیل اینکه یهودیان به طور گستردهای در ساختار بازرگانی جامعهی مسلمانان ادغام شده بودند. در کنار این، شواهد به دست آمده از کتابخانه یهود (جینایزا) نشان میدهد که یهودیان در بخش بیشماری از امور در سطح عامه دخیل بودهاند، اموری مانند: بازرگانی، صنایع، اقتصاد و سیستم حقوقی.
مطالعات مشابه درباره اسناد کتابخانه یهودیان افغان، روابط نزدیک ابو ناصر با مسلمانان را نشان میدهد. اما، چنانچه شائول شکد، پروفیسور باز نشستهی دانشگاه عبرانی اورشلیم تذکر میدهد، این ۲۹ قطعهی پسزمینه لازم را به دست نمیدهد و فقط بخشی از گنجینهای است که میتوانست صدها نوع معلومات از این دست را در اختیار ما قرار دهد. به عقیدهی او تا کامل نشدن تمامی نسخ این یافته، آرشیف یهود — جینایزای افغان- بیش از پاسخ، سوال و ابهاماتی را خلق میکند.