فلیمینگ روزی (Flemming Rose) در نشریه ((Berligske ، چاپ دنمارک مینویسد، بخش اعظم رسانه های غربی با یک صدا شکست زود اقتصاد روسیه را پیشبنی میکنند. ولی روسان به هیچ وجه در فقر، طوریکه برخی ها میخواهند، زندگی نمی کنند. شاید روسیه مشکلات معین اقتصادی را احساس میکند، اما موفقیت های آشکار وجود دارند.
طوریکه گاردیل (Uffe Gardel) برحق اظهار داشته، سرعت رشد اقتصاد روسیه از سال 1998 — به هیچ وجه بلندترین رقم در اروپا تشکیل نمی دهد. در دوران از سال 1998 تا 2017 اقتصاد روسیه از بسیاری کشورهای اروپایی سریعتر رشد میکرد.
صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در این مورد اتفاق نظر دارند. من قصد ندارم ثابت سازم که همه امور در روسیه بطور برازنده جریان دارند. طی 20 سال اخیر (قتیکه ولادیمیر پوتین بر سر قدرت می باشد) اقتصاد روسیه خود را به مراتب بهتر، نسبت به آنچه که رسانه ها و تحلیلگران میگویند، احساس میکند. اگر از مردم دنمارک پرسیده شود که کدام جای را روسیه، به نظر آنها، نسبت به کشورهای اروپایی احراز میکند، اکثریت آن را در خارج از این محدوده قرار خواهند داد که در ریشه نادرست است.
راجع به روسیه داشتن تصور کامل بدون در نظرداشت اینکه ما روسیه را تهدید مشماریم یا خیر، ضرور است. بخش اعظم رسانه های غربی عقیده دارند که اقتصاد روسیه در سرحد ورشکست شدن قرار دارد و مردم آن در فقر لاچار رنج میکشند، پس میتوان فکر کرد که در کشور شورش در حال شکل گرفتن است و فقط پوتین را اگر بردارند، رژیم آن بلافاصله سقوط خواهد کرد و کرملین هرچه بیشتر آشتی پذیر خواهد شد. مجبورم شما را ناامید سازم: می ترسم، این خیال است.
این را نظرسنجی های اذهان عامه تائید میکند. در سال 1999، وقتیکه پوتین به قدرت رسید و من در جمله سایرین خوشحالی میکردم که کمونیزم سقوط کرد و روسیه در مسیر دموکراسی و اقتصاد بازار قرار گرفته، فقط 10% مردم روسیه فکر میکردند که روسیه در مسیر درست حرکت میکند. ولی امروز مشی کشور را 47% تائید میکنند.
افسانه راجع به ورشکست شدن
بیانات راجع به اینکه روسیه — ورشکست شده و جمهوری کیله است که جابجا دست و پا می زند، افسانه بیش نیست. درست است که روسیه با مشکلات اقتصادی روبرو است و سطح رشد نسبت به سطح کلی جهانی کاهش یافته، اما، باوجود نقش مسلط دولت، فساد وسیع و تحریمات بین المللی، اقتصاد آن در مقام — دوازدهم — در جهان با درنظرداشت اولویت قابلیت خرید قرار دارد. اگر جهت نظراندازی به آینده سعی نمائیم؟ وضع در اواسط قرن XXI چگونه معلوم خواهد شد؟ در سال 2015 آژانس «PriceWaterhouseCoopers» پیشگویی را بر اساس معلومات صندوق بین المللی پول ترتیب نموده بود. تا سال 2050 روسیه، به مثابه بزرگترین کشور اروپا با کمترین تعداد جمیعت، در این قاره نظر به اقتصاد با درنظرداشت اولویت قابلیت خرید به مقام اول خواهد رسید. در این وقت چین، هند، امریکا، اندونیزیا و برازیل به بزرگترین اقتصادهای جهان مبدل خواهند گشت. جرمنی یگانه کشور اروپای غربی در جمله ده کشور باقی خواهد ماند.
عصری سازی روسیه
فقط چهار مثال عصری سازی روسیه را یاداوری میکنم. اول اینکه، طول عمر اوسط به مقایسه سال های 1990 به اندازه هشت سال افزایش یافته او این پروسه ادامه دارد. روسیه از فاجعه دموگرافیک که کارشناسان 25 سال قبل پیشبینی میکردند، جلوگیری نمود. دوم اینکه، روسیه به بزرگترین صادرکننده ستیشن های برق اتمی در جهان مبدل گشته که در قرن تغییرات اقلیمی ما و جستجوی منابع بدیل انرژی بسیار مهم می باشد. سوم اینکه، نه مانند اتحاد شوروی که برای تغذیه نمودن مردم خود غله از خارج خریداری میکرد، روسیه به بزرگترین صادرکننده محصولات زراعتی و غله مبدل گشته است. در سال 2017 حتی عواید صادرات غله از عواید فروش سلاح تجاوز کرده بود. بالاخره، روسیه — یگانه کشور اروپایی است که در آن کمپنی های بزرگ عددی بوجود آمده که توان رقابت با گوگل، فیس بوک، اوبر و غیره در بازار داخلی دارند.
نتیجه گیری: در جریان جنگ سرد رژیم اتحاد شوروی با اقتصاد متمرکز رقیب غرب بود. در این رویارویی ما نیز درگیر شدیم. از همینرو نسبت تشخیص نادرست چهره ها ما فکر میکنیم که همه کشورهای دور و بر ما به شکست اقتصادی محکوم اند. موفقیت های چین ثابت می سازد که همیشه چنین نیست. پس از گذشت سه دهه بعد از ختم جنگ سرد ما در جهان نو زندگی میکنیم، جای که برتری غرب بیش از این تضمین شده نمی باشد.