زندگی دوستداران سلفی در شرق نزدیک آسان نیست. آنها نیز زندگی درخشان میخواهند، اما این دیر دوام نمی کند. زنان قربانی وطنداران خشمگین یا اقارب شان میگردند.
دوستدارن تارا فاریس نسبت به خبر قتل او چنین واکنش نشان دادند:« قتل تارا مستقیماً از پرابلم های این جامعه: تبعیض، نبود حقوق و آزادی ها ناشی گردیده است. در اینجا فقط همدردی کفایت نمی کند».
شام 27 سپتمبر، دختر 22 ساله در موتر سپورتی خود در منطقه کام-سر بغداد میرفت. تارا قبلاً در سال 2015، وقتیکه لقب «ملکه زیبایی بغداد» را کسب کرد، شهرت یافته بود. تارا به زندگی کردن در شهر آبایی خود اربیل، پایتخت کردستان عراق، ترجیح میداد، ولی به ارتباط کار اکثراً به بغداد میرفت.
این دختر همه روزه در Instagram تصاویر را منتشر می ساخت که ده ها هزار مشاهده و لایک ها جمع آوری میکردند. یک عده از پست های او در باره درخواست حقوق یکسان برای زنان و مردان تحسین میکردند و دیگران او را به خاطر تصاویرش مورد انتقاد قرار میدادند. برای مرد غربی چنین تصاویر کاملاً عادی معلوم میشدند: دختر شورت و مینی ژوب می پوشید، بر بدن خود خالکوبی نموده بود، سلفی میگرفت و در برابر کمره خود را مطمئین احساس میکرد.
بالاخره زندگی او خاتمه یافت. در برابر موتر او چند نفر سلاح به دست بر آمدند و بر او آتش گشودند. دوکتوران به سرعت آمدند، اما دختر به اثر جراحات جان داد.
این قتل دو حادثه مرگ مرموز دیگر ستارگان Instagram را به خاطر آورد. در اگست سال روان اقارب جسد رفیف ال یاسری که سالون آرایش Barbie داشت و اکثراً تصاویر خود را در شبکه های اجتماعی پخش میکرد، پیدا کردند. او در تصاویر اکثراً میکیاژ ایدیال و بیوتی — نوآوری ها نشان میداد. پولیس تا به حال علت مرگ او را اعلام نکرده است. و گواهی اقارب او بسیار مبهم می باشند.
دو هفته بعد، همچنان در وضع نامعلوم، راشا ال حسن، کارشناس زیبایی و صاحب سالون آرایش Viola در بغداد کشته شد. او در آستانه حادثه قتل پست را در Facebook منتشر کرده بود که به روز اول عید قربان وقف شده بود:« صبح در این عید آرزوی خود را بسنجید، دعا بنویسید، برای روز بزرگ آماده شوید و خداوند متعال آن را میشنود و دروازه ها در آسمان را می گشاید».
فائیق ال شیخ علی نماینده پارلمان عراق در تویتر آنگاه چنین نتیجه گیری نموده بود:« حالا نوبت تا صاحبان سالون های زیبایی رسیده است». سیاستمدار همه «دشمنان زیبایی و قاتلان هنر» را محکوم کرد.
چنین دشمنی نسبت به علنیت Instagram نه تنها در عراق وجود دارد. در جولای سال 2016 مودل و بلوگر پاکستانی که بنام مستعار قندیل بلوچ شهرت داشت، توسط برادر خود حلق آویز شد که از تصاویر جسورانه که او در شبکه های اجتماعی منشر میکرد، به خشم آمده بود. این دختر 26 سال عمر داشت و در وطن خود شخصیت مشهور شمرده میشد و نسبت جسامت خود بنام «کیم کارداشیان پاکستانی» مسمی شده بود.
قندیل که خانواده خود را تامین میکرد، جداگانه زندگی میکرد، اما در آن شامگاه نزد والدین خود به مهمانی آمده بود. در آنجا با برادر خود وسیم که او را به خاطر اعمال ناشایسته سرزنش میکرد، نزاع نمود. در روز بعد والدین جسد دختر شان را یافتند. وسیم راساً به قتل اعتراف کرد. دختر را بابی رحمی تمام کشته بودند:ابتدا به او تابلیت داده بودند و بعداً دهن و بینی او را دوخته بودند. به عقیده وسیم، خواهرش خانواده او را رسوا کرده بود.
در بسیاری کشورهای بسته اسلامی اوضاع تدریجاً تغییر میکند. در ایران که محافظه کاری اسلامی خود شهرت دارد، جوانان طلایی در Instagram اکونت Rich Kids Of Tehran (اطفال ثروتمند تهران) ایجاد کرده و بطور منظم راجع به ماجراجویی های شان معلومات میدهند.
در تصاویر دختران در بیکینی و ویلاهای مجلل با سر لوچ در خیابان ها میگردند یا در کافه نشسته اند…
اگر در عراق در پشت قتل دختران یکی از کاربران خشمگین شبکه های اجتماعی قرار داشته میتواند، پس در پاکستان و هند آنها را اعضای خانواده های شان به قتل میرسانند. قندی بلوچ مثال برازنده آن شمرده میشود.
این اکثراً قتل های ناموسی اند و قاتلان اکثراً زندانی نمی شوند و در موارد نادر به جزای جبس محکوم میشوند. در هند طی سالیان زیادی مدافعان حقوق بشر جهت تغییر قوانین مبارزه میکنند که اقدامات جزایی برای چنین مدافعین اخلاق را تنظیم میکنند. ولی جامعه تقسیم شده: محافظه کاران به این نظرند که زنان «خود این کار را خواسته اند». اما زیبایی دختران مانند گذشته نیروی وحشتناک است که مردان توهین شده به آنها اجازه استفاده از آن را نمی دهند.
