ورزش بزکشی علاوه بر افعانستان، در آسیای مرکزی و در بین مردم سرزمینهای تاجیکستان، قرغزستان، اوزبیکستان و ترکمنستان نیز رواج دارد. در برخی نوشتههای تاریخی آمده است که مسابقات بزکشی در افغانستان به قرن یازده و دوره چنگیز خان مغل باز میگردد.
برخی نیز تاریخ بزکشی را به زمان لشکر کشیهای اسکندر مقدونی نسبت میدهند. زمانی که پهلوانان آریایی به لشکر دشمن شبیخون میزدند و افراد دشمن را زنده از اردوگاههای شان با خود میآوردند.
بعدها این مهارت جنبه ورزش به خود گرفت و برای نمایش و سرگرمی آنجام شد.
خیرمحمد سانچراکی، سکرترجنرال و سرپرست فدارسیون بزکشی و نیزنی افغانستان، در پیوند به تاریخچه ورزش بزکشی در افغانستان میگوید:
«اصلا بزکشی در زمانهای بسیار قدیم و در میان مردمهای که در کوههای هندوکش زندگی میکردند، برای تمرینهای نظامی به منظور رفتن به جنگ مروج بود. بلآخره این مردم به خاطر این که به رزم و جنگ و سوارکاری آماده باشند، نعش یک حیوان را میگرفتند و به نقطه که از قبل مشخص شده بود، میرساندند. در آن زمان نیز از اسبهای که بسیار تند و تیز و چابک بودند و به بزکشی مهارت داشتند، استفاده میشد. در زمان اسکندر مقدونی، لشکر این جهانگشاه از طرف مردهای اسب سوار شبیخون زده میشد و اسکندر مقدونی بعد از تحقیق دانست که این کار همان اسب سوار ها که بعدا به چاپاندازها ها مشهور شد، است. بلاخره رفته رفته این ورزش جنبی رسمی به خود گرفت و برای اولین بار در زمان پادشاهی محمد ظاهر شاه به گونهی رسمی شامل ورزش افغانستان شد».
به گفتهی آقای سانچارکی، هنوز هم ورزش بزکشی اصالت خود را حفظ کرده است و این ورزش بیشتر در روزهای سال نو، عروسیها و روزهای عید برگزار می شود و علاقه مندان این ورزش برای تماشا جمع میشوند.
آقای سانچارکی در خصوص آماده کردن اسبهای بزکشی و علاقهی صاحبان اسبها میگوید:
«ورزش بزکشی یک ورزش بسیار پر هزینه است، یعنی آموزش یک اسب بزکشی اندازه ی خرچ یک فامیل است. صاحبان این اسبها شبیه عاشق و معشوق با هم علاقه دارند. اسبها با چاپاندازها علاقه دارند و صاحب خود را میشناسند. اسبهای بزکشی به دلیل این که نژاد خیلی خوب دارند و آماده کردن شان خیلی مصرف دارد، یک صد تا دو صد هزار دالر آمیکایی قیمت دارند».
بزکشی در افغانستان بیشتر در فصل سرما برگزار می شود. به دلیل این که اسب همیشه در تحرک می باشد و انرژی مصرف میکند، گرمای هوا باعث میشود که اسب زود خسته شود و تحرک لازم را نداشته باشد. و حتا بمیرد.
به همین دلیل، فصل گرما اسب های بزکشی در آخور میباشند و انرژی ذخیره میکنند تا برای زمستان آماده باشند.
کسی که بالای اسب سوار می باشد، «چاپانداز» نام دارد. چاپاندازها بیشتر پهلوانها استند. افراد که دارای نیروی جسمی خیلی قوی بوده و هدایت اسب را بر عهده دارند.
در میدان بزکشی دو محل مشخص وجو دارد، که یکی دایره «حلال» و دومی بیرق نام دارد.
بیرق در یک فاصله معیین در مقابل دایره حلال در سمت دیگر میدان بزکشی قرار دارد.
در شروع بازی، بز یا گوساله در وسط دایره حلال قرار داده می شود وچاپاندازها سوار بر اسب، در اطراف آن حلقه میزنند و لاشه را از زمین برداشته و آن را از بیرق عبور میدهند و سپس آن را باید دوباره به دایره حلال پرتاب کنند.
در کنار دیگر ورزشها، بزکشی نیز دارای یک سری قوانین است که رفته رفته قوانین تازه داخل ورزش بزکشی شده است.
در گذشتهها از مردهی بز و گوساله استفاده میشد و سوارکار گوساله را از زمین بازی برداشته و به دایره حلال میرساند.
اما در قانون جدید بزکشی به دلیل احترام گذاشتن به حقوق حیوانات، قرار است از گوسالۀ مصنوعی برای ورزش بزکشی استفاده شود.
سکرترجنرال فدراسیون بزکشی و نیزنی افغانستان در این مورد میگوید:
«ورزش بزکشی چون با اسب است، باید حقوق حیوانات مراعت شود. لت و کوب و زدن اسب در قانون جدید بزکشی ممنوع است. اسب که به زور زدن و قمچین برود، یکی این که حقوق حیوانات مراعت نمیشود، دوم این که اسب آماده نیست و به زور وادار به بزکشی میشود. قرار است از این پس در ورزش بزکشی از گوسالۀ مصنوعی استفاده شود. این گوسالهها به اندازۀ گوساله اصلی وزن دارد و از مواد کیماوی ساخته میشود».
اما ورزش بزکشی مانند دیگر رشتههای ورزشی در افغانستان چالش های نیز دارد.
نبود مکان مشخص برای فدراسیون بزکشی افغانستان، کمتوجهی دولت در خصوص این ورزش و نبود بودجه کافی برای برگزاری مسابقات منظم بزکشی در سرتاسر افغانستان، موردهای است که آقای سانچارکی به آن اشاره میکند.