به گزارش اسپوتنیک، انفجار این بمب چند روز بعد از عروسی، باعث شد داماد که مهندس نرمافزار بود کشته شود. عروس هم به شدت زخمی شد.
با گذشت یک ماه از این حادثه، پولیس هند هنوز به سرنخهای قابل توجهی دست نیافته است.
حدود یک ماه پیش (23فبروری)، سه روز بعد از برگزاری جشن عروسی، سومیا سخار ساهو؛ داماد 26 ساله و همسر او، ریمای 22 ساله در آشپزخانه خانه نوساز خود بودند.
این زوج ساکن شهر آرام و دور از هیاهوی پاناگار در ایالت اودیسا در شرق هند بودند.
آنها میخواستند برای چاشت، بادنجان کباب کنند و سوپ عدس بپزند که داماد صدای زنگ خانه را میشنود.
جلو دروازه، پستچی در انتظار ایستاده بود تا بستهای را به داماد بدهد.
روی بسته برچسپی بود که بر روی آن نام "شارما" به عنوان فرستنده درج شده بود؛ این بسته از شهر رایپور پست شده بود که در 230 کیلومتری محل زندگی آنها است.
ریما؛ عروس جوان، به خاطر میآورد که همسرش بسته را در آشپزخانه باز میکرد، بسته با کاغذ سبزرنگی که نخی هم به آن متصل بود، پوشیده شده بود.
عموی 80 ساله او هم به آشپزخانه آمده بود تا ببیند درون این بسته چیست.
سومیا به همسر خود میگفت که به نظر میرسد بسته هدیه عروسی باشد؛ البته درباره فرستنده اظهار تعجب کرد؛ چون در شهر رایپور هیچ دوست و آشنایی نداشته است.
به محض کشیدن نخ، نور عظیمی همه جا را فراگرفت و انفجار مهیبی آشپزخانه را تکان داد.
هر سه نفری که در آشپزخانه بودند به گوشهای پرتاب شدند و سر و صورت شان را خون گرفت.
شدت این انفجار به حدی بود که سقف آشپزخانه ریخت، دیوارها ترکهای بزرگ برداشتند و شیشهها شکستند.
بعد از این انفجار ریما از ناحیه صورت و بازو دچار سوختگی شدید شد.
دود ریه این زن 22 ساله را پر کرده بود و او به سختی نفس میکشید.
مسایهها که با صدای انفجار برای کمک به آنها آمده بودند اول فکر کردند پیکنیک گاز ترکیده است.
تصاویر ویدیویی که دقایقی بعد از این انفجار را به تصویر کشیده، همسایگانی را نشان میدهد که چند نفر را به آمبولانس منتقل میکنند در حالی که روی آنها پتو کشیده شده است.
داماد 25ساله و عموی 80ساله عروس به دلیل شدت بالای سوختگی (90 درصد) در راه بیمارستان جان خود را از دست دادند.
ریما هم در بخش سوختگی یک بیمارستان دولتی بستری است و روند بهبود او بسیار کند پیش میرود.
با گذشت یک ماه از این حادثه، هنوز مشخص نیست عامل این حمله کیست و انگیزه او چه بوده است.
سادوم چاران ساهو؛ پدر این عروس گفته است: "ما آدمهای ساده با زندگی ساده هستیم. دختر من هیچ دشمنی ندارد. داماد من هم هیچ دشمنی نداشت. من به کسی مظنون نیستم و واقعا به ذهنم نمیرسد چه کسی این کار را کرده".