رییس جمهور غنی، دو هفتۀ پیش طالبان را به صلح بدون قید و شرط دعوت کرد:
«پیش از هرچیز ما به نمایندگی از حکومت وحدت ملی، به طالبان یک پیشنهاد صلح داریم که در آن منافع علیای کشور و مشارکت تمام اتباع از جمله زنان تأمین شده و مصون باشد و ضامن جلوگیری از هر گونه فعالیت جرمی و هراسافگنانه در خاک کشور باشد حکومت افغانستان آمادۀ صلح با طالبان بدون هیچ قید و شرط قبلی است. ما به یک زندگی برابر مردم افغانستان در کنار طالبانی که از خشونت دست بکشند، باور داریم.»
عاطفه غفوری، روزنامهنگار اهل افغانستان میگوید که با توجه به تجربههای قبلی، صلح چشمانداز روشنی ندارد:
«متاسفانه تجربه نشان داده است که صلح با طالبان به دلایلی که در چند سال گذشته ثابت شده چشم انداز روشنی ندارد و تقریباً غیر ممکن مینماید شاید مهمترین دلیل آن را اینگونه گفت که طالبان اصلا حکومت کابل را به عنوان طرف مذاکره قبول ندارند و ترجیح و تاکید شان مذاکره با آمریکا بوده است. علاوه بر این رسیدن به صلح با طالبان که رییس جمهور فکر میکند میتواند الگوی مذاکرات با حکمتیار را با آنها نیز دنبال کند یک خیال است. طالبان مطالبات بزرگتر و سیاست های منسجم تری دارند و به امتیازات کم از جنگیدن کوتاه نمیآیند».
سالها جنگ در افغانستان، سبب شده است تا جوانان این کشور بدون توجه به اینکه به مسیرهای رسیدن به صلح، موافق یا مخالف باشند، آرزوی این پدیدۀ گمشده را در دل داشته باشند.
رومان عباسی قهرمان تکواندوی افغانستان و دارندۀ مدال المپیک آسیایی، میگوید که نقش جوانان در پروسۀ صلح نباید نادیده گرفته شود:
«پروسه صلح یک پروسه دشوار و زمانگیر است و صلح هیچگاه به آسانی بدست نمیآید. در این مسیر باید قربانی داد، تلاش کرد و این همه تلاشها بدون حضور داشت جوانان ناممکن است. نقش جوانان در رسیدن به صلح نقش کلیدی و اساسی است. از آنجایی که بیشتر یک کشور به نیروی جواناش استوار است، پس به همان دلیل هم بیشتر به نقش جوان و زندهگیاش تأکید میشود. جوانان زمانی میتوانند که به آرزو های خود برسند و خدمت به وطن و کشور کند که صلح در یک کشور حاکم باشد».
عباسی میگوید که در صورت تأمین شدن صلح، جوانان افغانستان توانایی و ظرفیت بسیار بالایی برای بروز استعدادهای شان خواهند داشت:
«جوانان افغانستان با همین صلح نسبی که در کشور حاکم است، بیشترین و بزرگترین دستآوردها را در عرصۀ علم و ورزش داشتهاند. از آنجایی که بیشترین نفوس افغانستان را جوانان تشکیل می دهد و از سوی دیگر جوانان یک نیروی پر قدرت و تواناست، دولت باید از این نیرو در آوردن صلح استفاده کند.»
این ورزشکار نامآور افغانستان، برنامههای دولت برای جوانان را کافی و درست نمیداند:
«نبود برنامههای درست حکومتی در قبال این اکثریت باعث میشود که بیشتر جوانان از بیکاری و بیبرنامهگی خسته شوند و در صفوف دشمن بپیوندند، یا هم از کشور فرار کنند و اگر این دو کار را نتوانستند، در نهایتِ فشار روحی به مواد مخدر روی میآورند و بارِ دوش خانواده و جامعه میشوند. جوانان این عصر با تکنالوژی روز آشنایی دارند و از سوی دیگر تشنهی کار، فعالیت و آبادانی کشور هستند».
عباسی ضمن تأکید بر نقشآفرینی جوانان در روند صلح، میگوید که ورزش نمادی از همگرایی در میان مردم افغانستان است:
« ورزش نقش بزرگِ در ملتسازی دارد. این روزها بزرگترین مریضی که دامنگیر این سرزمین شدهاست، تعصب است. هر یکی تلاش دارد تا قوم خود را، زبان خود را، سمت خود را و تاریخ خود را به روی یکدیگر بکشانند و روز به روز شکاف های اجتماعی میان تمام اقوام افغانستان بیشتر و بزرگتر میشود، اما زمانی که یک ورزشکار و یک قهرمان این سرزمین در بیرون از کشور قهرمانی کسب میکند و برندهی یک مسابقه ورزشی میشود، همۀ اقوام کشور پیروزی و قهرمانی ورزشکار شان را جدا از این که بدانند مربوط کدام قوم میشود و زباناش چیست، تجلیل میکنند. این یعنی حسِ همدلی، برادری و ملی. هیچگاه ملت به اندازهی پیروزی تیمهای ورزشی و قهرمانان ورزش جشن مشترک و خوشی مشترک نداشتهاند. نه تنها این که ورزش تمام مردم یک کشور را متحد میکند، بلکه در سطح بینالملل هم ورزش و مسابقات ورزشی باعث میشود تا میان دولتها نقش میانجی را داشته باشد. ورزش نماد صلح است و ورزشکار سفیر صلح. ریشۀ جنگ در یک کشور از بیاتفاقی ملت همان کشور است، این بیاتفاقی را میشود با ورزش از بین برد.»
در بستۀ پیشنهادی حکومت برای طالبان، از آمادگی تغییر قانون اساسی نیز یاد شده است.
«برای رسیدن به صلح باید آتش بس صورت بگیرد، طالبان به عنوان یک حزب سیاسی شناخته شوند، پروسۀ اعتماد سازی انجام شود و راه برای یک انتخابات فراگیر هموار شود. صلح باید دارای چهارچوب حقوقی باشد و در صورت درخواست، قانون اساسی بر اساس احکام پیشبینی شده بازنگری شود و راهکارهای قانونی برای زندانیان تعقیب شود.»
عاطفه غفوری اما نگران است که این امتیازبخشی به طالبان، دستآوردهای گذشته را از بین برده و سبب از بین رفتن آزادیهای اجتماعی زنان شود. او میگوید:
«وقتی طالبان به امتیازات کم راضی به مذاکره نمی شوند پس فرض را باید این گذاشت که آقای غنی امتیازات ویژه ای به آنها قایل شود. عمده ترین نگرانی اما سلب حقوق زنان و نادیده گرفته شدن حقوق بشری مردم افغانستان پس از پیوستن احتمالی طالبان به روند صلح است. روندی سراسر با امتیاز برای طالبان که جایگاه مشخصی از زنان، آزادی های سیاسی و اجتماعی و نیز فردی این قشر در آن روشن نیست. لذا به عنوان یک زن نگران از دست دادن این فرصت ها و حقوقی هستم که برای رسیدن به آن تا کنون ما قشر زن، خون دل خوردیم و قربانی ها دادیم. تصور کنید با گروهی صلح می کنیم که هیچ باوری به این دست آورد ها ندارند.»
با وجود پیشنهاد بدون قید و شرط حکومت افغانستان به طالبان این گروه درخواست مذاکرۀ دولت افغانستان را رد کرد. طالبان درخواست صلح کنفرانس کابل و سایر تلاش ها را «یک توطیه» خوانده و گفته اند که هدف از این تلاشها «تسلیمی» آن گروه میباشد. اما امید جوانان افغانستان برای صلح و بیم شان از پیامد قایل شدن امتیازات ویژه کماکان پابرجاست.