اصلاً، اگرچه در واقعیت مهمات ذروی کوچک وجود داشت، ولی نقش مهم را بازی نکردند. در صورت موجودیت راکت های بالیستیکی که توانایی انتقال سرگلوله ها را به هر جا دارا می باشند، «بمب های کوچک» اصلاً بی فایده ثابت شدند. خبرگزاری «ریانووستی» مجموعه نمونه های بسیار جالب سلاح ذروی کوچک را که امریکا و اتحاد شوروی در سال های جنگ سرد ساخته بودند، منتشر می سازد.
راکت انداز خودکشان
یکی از مهمات امریکایی М-388 به یکی از سرگلوله های کوچک و کم قدرت ذروی برای سلاح بی پسلگد دارای میل لشم M-29 Davy Crockett مبدل گشت که به راکت انداز SPG-9 شوروی و روسیه شباهت داشت. این سلاح که به افتخار سیاح و سیاستمدار امریکایی قرن XIX مسمی شده، در سال های 1957 جهت مبارزه با قوای تانک اتحاد شوروی در آلمان شرقی یا در جزیره نمای کوریا ساخته شده بود. این وسیله دارای قدرت معادل 20 تا 40 تن تروتیل بود. کتله سرگلوله را 5،34 کیلوگرام و طول آن را 787 ملی متر تشکیل میداد.
سلاح بی پس لگد سرگلوله را به فاصله تا 4 کیلومتر پرتاب کرده میتوانست. عمله آن را سه نفر تشکیل میداد. آتش از سه پایه یا وسیله خاص نصب شده بالای جیپ امریکایی صورت گرفته میتوانست.
ولی فاصله 4 کیلومتر فاصله زیاد نیست و تانک های شوروی میتوانستند این سلاح را توسط آتش بمب های پارچه یی نابود سازند. از همینرو Davy Crockett گسترش کتلوی نیافت. از سال 1956 به تعداد 2100 کومپلکس ساخته شده بود. از آنها یکبار هم در جنگ استفاده نشد و در سال های 1970 از تسلیحات خارج گردید.
توپ تخریب کتلوی
از جمله تمام مهمات ذروی توپچی در اتحاد شوروی مرمی 3BV3 که در سال 1981 جهت تسلیح بکار گرفته شد، به کوچکترین مرمی مبدل گشت. افگینی زباباخین فزیکدان ذروی شوروی به رهبر علمی این پروژه مبدل گشت. گروپ او توانست سرگلوله بی مانند از نقطه نظر مشخصات قدرت و کتله جسامت بسازد که توان تحمل بار شلیک توپخانه را بدون تخریب شدن و کاهش موثریت دارا بود. این سرگلوله برای توپ D-20، ML-20 و دستگاه خودرو توپچی 2C3 «اکاسییه»، 2C5 «گیاسینت- C» و جرشونده «گیاسینت- B» ساخته شده بود. از این سرگلوله تمام قوای توپخانه 152 ملی متری شوروی استفاده کرده میتوانست.
تبراق با «سوغات حیرت انگیز»
هم امریکا و هم اتحاد شوروی در سال های جنگ سرد مصروف ساختن آلات انفجاری کم قدرت ذروی بودند. هر دو طرف برای حادشدن شدید اوضاع نظامی — سیاسی در اروپای غربی آمادگی می گرفتند و همه وریانت ها را برای آن بررسی میکردند، تا چگونه پیشروی دشمن را در صورت حمله بطی سازد. تسلیح گروپ های خاص خرابکار — کشف توسط مهمات ذروی قابل حمل پلان شده بود که به آنها در مورد انتقال مخفیانه این بمب ها به منطقه دشمن و منفجرساختن مراکز اداره، پل ها، چاه های پرتاب راکت و میدان های هوایی وظیفه داده میشد. از این مهمات برای ایجاد نواحی تخریب، ویرانه ها، آتش سوزی ها، آبخیزی و الودگی رادیو اکتیف استفاده میشد.
بمب ذروی قابل حمل SADM در تبراق با سرگوله W54 امریکایی
اولین بمب های قابل حمل امریکایی از 159 تا 770 کیلوگرام وزن داشتند که انتقال آن توسط دست را مشکل می ساخت. ولی این مساله بالاخره حل شد: از سال 1964 تا 1967 چهار نوع بمب SADM طراحی شد. این بمب به شکل استوانیی با قطر 40 سانتی متر، ارتفاع 60 سانتی متر و وزن 68 کیلوگرام بود. قدرت انفجار آن از 10 تن تا یک کیلوتن بود. استفاده از SADM در جای پیشبینی میشد که امکان تخلیه سریع خرابکاران از آن وجود داشت.
سلاح مشابه در اتحاد شوروی، جای که بمب های کم جسامت کوچک ذروی RA41، RA47، RA97 و RA115 وجود داشتند، نیز موجود بود. در سال 1972 در کشورهای عضو پیمان وارسا قطعات خاص کشف و نابودسازی بمب های ذروی سازماندهی شدند.
مرگ نیروی هوایی
در سال 1961 نیروی هوایی امریکا یگانه راکت «هوا به هوای» حاوی سرگلوله ذروی AIM-26 Falcon جهت تسلیح بکار گرفت. در آن وقت طیارات شکاری امریکایی نمی توانستند با طیارات مافوق سرعت صوت شوروی در مسیرهای متقابل توسط سلاح راکتی نسبت سیستم ناقص هدف گیری مقابله نمایند. استفاده از سلاح ذروی حتی در صورت شلیک خطایی امکان نابودسازی هدف را فراهم می ساخت.
طول راکت را 1،2 متر، قطر آن 290 ملی متر و وزن مجموعی ان 92 کیلوگرام بود. قدرت سرگلوله آن — 250 تن بود. سرعت «فالکون» از 2300 کیلومتر در ساعت بیشتر بود. تجربه نشان داد که AIM-26 سلاح بسیار مطمئین نبود. در سال 1971 اخرین راکت AIM-76 از تسلیحات خارج ساخته شد.