سی آی ای چگونه رسانه های عمده آلمان را اداره میکند

© REUTERS / Thomas Peterسی آی ای چگونه رسانه های عمده آلمان را اداره میکند
سی آی ای چگونه رسانه های عمده آلمان را اداره میکند - اسپوتنیک افغانستان
عضو شوید
مصاحبه با اودو ولفکوتی (Udo Ulfcotte) که در نشریه «Derimot»، چاپ ناروی منتشر شده، برای آن بسیار مهم است، تا فهمید که چگونه نقطه نظر ایجاد میشود و رسانه ها در این چه نقش را بازی میکنند.

مدتها قبل آن زمانه ها سپری گردیده، وقتیکه رسانه ها مواد انتقادی نشر میکردند و زمان زیاد بعد از آن سپری شده، وقتیکه آنها «آزاد» بودند، اگر آنها اصلاً کدام وقتی چنین بودند. آنها را همیشه آنهایی اداره میکردند، و آنها را همیشه آنهایی کنترول میکردند، کسی که اجندای روز آنها و استفاده از آنها را تعیین مینمودند. «استفاده کردن» به معنی کمایی کردن پول است. یعنی رسانه ها نه تنها به آنهایی وابسته اند، کسی که مواد منتشره آنها را بکار می برند (خوانندگان، بینندگان یا شنوندگان)، بلکه، شاید، هنوز هم بیشتر — به آنهایی وابسته اند، کسانی که در آنها اعلانات شان را جابجا میکنند. در حال حاضر چند گروپ کمپنی ها (شش آنها — از امریکا) بخش بیشتر مواد منتشره را کنترول میکنند. آنها از برکت سرمایه ها در موسسات مربوطه، سهام و «شعبات» در تمام بخش های جهان دارند. معلومات منتشره نه از نظر شکل و نه هم از نقطه نظر محتوا بی طرف نیستند، این معلومات در خدمت اهداف معین قرار دارند.
شش کمپنی 90% اطلاعات در رسانه های امریکایی کنترول میکنند. چه کسی صاحب آنها است؟ بسیاری ها اوضاع را تدریجاً درک میکنند. درک این که رسانه ها دروغ میگویند، برای بسیاری ها بسیار دردآور است. بطور مثال، اودو ولفکوتی نیز این را فهمیده است. ما در اینجا مصاحبه دو سال قبل او را منتشر میکنیم. وضع را که او تشریح میکند، طی دو سال اخیر بهبود نیافته است. همه چیز کاملاً برعکس می باشد.
چگونه CIA اجنتان خود را در رسانه های جرمنی نفوذ داده است
چند سال قبل ولفکوتی کتاب را تحت عنوان «ژورنالزم زرخرید» منتشر ساخت. در آن او تشریح میکند که CIA چگونه بخش قابل ملاحظه رسانه های عمده آلمان، بشمول روزنامه Frankfurter Allgemeine Zeitung که او در آن شخصاً مدت به صفت مدیر مسوول کار میکرد، اداره میکند. این روزنامه بزرگ جرمنی بعد از نشر کتاب او اکثریت خوانندگان خود را از دست داد. او در آنجا یک عده ژورنالیستان و کارمندان رسانه ها را یاداوری کرد، ولی هیچ یک از آنها، تا جای که من میدانم، علیه او به محکمه به خاطر توهین یا چیزی مشابه به آن شکایت نکرد.
اودی ولفکوتی را میخواستند به خاموشی مجبور سازند. کتاب او را در رسانه های آلمان و ناروی کاملاً نادیده گرفتند. ولی در جرمنی به پرفروش ترین کتاب مبدل گشت. در ناروی، تا جای که به من معلوم است، در باره آن هیچکس چیزی نمی داند. از همینرو من یکبار دیگر این مصاحبه دو سال قبل را در انتیرنیت جابجا می سازم که برای آنهایی فوق العاده مهم میدانم که واقعاً هم میخواهند بدانند که کدام نیروها برداشت واقعیت ها را اداره میکنند و بطور غیرمحسوس «عینک های» خود را بر بینی ما میگذارند. من این مصاحبه را از مقاله در Global Research ترجمه کردم.
ژورنالیست هالندی ایریک وان دی بیک (Eric van de Beek) با مدیر مسوول عمده آلمانی که اعلام داشته بود که CIA معاش کارمندان حرفوی رسانه های آلمانی را می پردازد، تا آنها مطالب را ترتیب نمایند که به نفع اهداف باشند که حکومت امریکا طرح میکند، مصاحبه انجام داده است.
ولفکوتی در پرفروش ترین کتاب «ژورنالزم زرخرید» خود نشان میدهد که به او چگونه «دروغ گفتن، بازی دادن و نه گفتن حقیقت به مردم را می آموختند».
مدیر مسوول سابق Frankfurter Allgemeine Zeitung، یکی از بزرگترین روزنامه های آلمان، بصورت مخفیانه در لست پرداخت های CIA و ادارات استخباراتی آلمان زمان شامل ساخته شده بود، وقتیکه او مصروف تهیه کردن اخبار بود که امریکا را به شکل خوبی و دشمنان آن را — به شکل بدی نشان میداد.
ولفکوتی در مصاحبه اخیر خود میگوید که برخی رسانه ها به غیر از ماشین تبلیغاتی احزاب سیاسی، ادارات استخباراتی و بخش مقامات عالی مالی، چیزی دیگر نیستند.
بعد از آن که ولفکوتی با چنین فعالیت و چنین سازمان ها که اخبار را به نفع خود استعمال میکنند، قطع رابطه کرد، او اعلام داشت:«من خجالتم که در این کار شرکت میکردم. با تاسف، من نمی توانم همه آنچه را تصحیح کنم که انجام داده ام».
اینک بخش های از مصاحبه با ولفکوتی.
«من بنام خود مقالات را منتشر میکردم که CIA یا ادارات استخباراتی دیگر، خاصتاً آلمانی تهیه میکردند. اکثریت ژورنالیستان از میدیا کانسرن های میدیایی محترم و بزرگ با فوند مارشال (Marshall fondet)، پل اتلانتیک (Atlantic-Brücke) یا سازمان های دیگر به اصطلاح ترانس اتلانتیک رابطه نزدیک دارند… وقتیکه چنین ارتباطات را برقرار میکنی، با حلقات برگزیده امریکایی نزدیک میشوی. تو خود را دوست آنها محسوب میکنی و همکاری را آغاز میکنی. آنها از شما مواظبت مینمایند، تو را مجبور می سازند که خود را مهم احساس کنی و بعداً فقط به آنها خدمت نمایی…
وقتیکه من به Frankfurter Allgemeine معلومات دادم که باید کتاب خود را منتشر کنم، حقوق دانان روزنامه به من نامه تهدیدکننده راجع به هرگونه عواقب حقوقی افشای اسامی یا معلومات محرم ارسال کردند. ولی برای من همه چیز بی تفاوت بود.
روزنامه Frankfurter علیه من به محکمه عارض نشد. در روزنامه میدانند که من ثبوت ها دارم.
هیچ یک از ژورنالیستان راجع به کتاب من چیزی نه نوشت. اگر آنها این کار بکنند، آنها کار را از دست میدهند. و برمی آید که ما پرفروش ترین کتاب داریم که در باره آن هیچکدام از ژورنالیستان آلمانی نوشته کرده نمی تواند یا چیزی گفته نمی تواند».
اینک بخش دیگر این مصاحبه.
ایریک وان دی بیک:«ژورنالیستان زرخرید» کی ها اند؟
اودو ولفکوتی: « راجع به دست نشاندگان، ژورنالیستان صحبت میکنیم که چیزهای را می نویسند یا میگویند که باداران آنها میگویند. اگر تو می بینی که چگونه رسانه های عمده منازعه اوکراین را تنویر میکنند و در عین حال میدانی که در واقعیت چه میگذرد، پس میدانی که چه رخ میدهد. آمران که در پشت پرده قرار دارند، راجع به جنگ با روسیه مجبور می سازند و ژورنالیستان غربی کلاه های آهنی می پوشند».
— و شما یکی از آنها بودید، ولی حالا — اولین کسی هستید که راجع به این حقیقت میگوید که چه رخ میدهد؟
— من خجالت میکشم که من جز این بودم. باتاسف، من نمی توانم از این رهایی یابم. اگرچه آمران من در Frankfurter Allgemeine Zeitung کار را که من انجام میدادم، تائید میکردند. و، بلی، من — اولین شخصی هستم، کسی که خود را متهم می سازد، تا نشان دهد که اشخاصی زیادی دیگر نیز وجود دارند که میخواهند عین کار را انجام دهند.
— شما چگونه ژورنالیست بزرگ شدید؟
— این به زدوی بعد از آن آغاز شد، وقتیکه من کار را در Frankfurter Allgemeine Zeitung آغاز کردم من به سرعت آموختم که دعوت نامه های مجلل مطلقاً قابل قبول اند و در بدل باید مقالات مثبت بنوسیم. بعداً فوند مارشال آلمانی امریکا مرا به امریکا دعوت نمود. همه مخارج را پرداخت و مرا با امریکایان در ارتباط قرار داد که با آنها میخواستند ملاقات مرا سازماندهی کند. خاصتاً اکثریت ژورنالیستان محترم و کانسرن های بزرگ با فوند مارشال آلمان، پل اتلانتیک یا سازمان های دیگر به اصطلاح ترانس اتلانتیک رابطه دارند. بسیاری آنها حتی اعضای آن یا اعضای کارپوریشن ها هستند.
— من — عضو — اتحادیه فوند مارشال هستم. واقعیت اینست، به مجرد که شما با آنها رابطه قایم میکنید، شما دوست امریکایان ممتاز میشوید. تو فکر میکنی که تو دوست آنها هستی و همکاری با آنها را آغاز میکنی.
— شما گفتید که آمرین شما کار شما را تائید میکردند؟
— بلی. ضمن به خاطرآوردن این همه، گفته میتوانم که آنها مرا با وظایف جاسوسی فرستاده بودند. در سال 1988 آنها مرا در طیاره روان کردند که به عراق پرواز میکرد و در آنجا من به سرحد با ایران رفتم. در آن وقت صدام حسین «شخص خوب» و یکی از نزدیکترین متحدین امریکا محسوب میشد. امریکایان از او در جنگ با ایران حمایت میکردند. در فاصله تقریباً 36 کیلومتری سرحد در محل بنام زبیداد من شاهد آن بودم که عراقیان چگونه هزارن ایران را می کشتند و زخمی می ساختند و برضد آنها سلاح کیمیاوی استعمال میکردند.
من دقیقاً طوری عمل کردم که به من دستور داده بودند. من حمله گازی را عکاسی کردم. وقتیکه من به فرانکفوت برگشتم، پس معلوم شد که آمرین من به وحشت های که من شاهد آنها بودم، علاقمندی خاصی نشان نمیدهند. آنها به من اجازه نوشتن مقاله راجع به این دادند، ولی اندازه آن را بطور قابل ملاحظه کاهش دادند. در عین حال آنها از من خواهش کردند که تصاویر که من عکاسی کرده بودم، به اتحادیه صنایع کیمیاوی در فرانکفورت «Verband der Chemischen industrie» بدهم. گاز زهری که چنین تعداد زیادی ایرانیان را به قتل رساند، در جرمنی تولید شده بود.
و شما باید بدانید که من در نتیجه حمله گازی که من در سال 1988 در ایران شاهد آن بودم، شدیداً صدمه دیده بودم. من یگانه شخص زنده مانده در نتیجه مواد سمی آلمانی ام. من سه سکته قلبی را پشت سر گذاشته ام. از همینرو، فکر میکنم که چند سال دیگر زنده خواهم ماند.
— شما در کتاب خود اسامی زیادی ژورنالیستان بزرگ را نام می برید. کار آنها چطور هست؟ آیا آنها را برکنار کردند؟ آیا آنها جهت تبرئه کردن خود تلاش می ورزند؟
— نه خیر. هیچ یک از ژورنالیستان بزرگ رسانه های آلمان جرئت نوشته راجع به کتاب من نکرده است. اگر آنها این کار را بکنند، آنها را برکنار میکنند. و حالا ما پرفروش ترین کتاب داریم که در باره آن هیچکدام از ژورنالیستان آلمانی چیزی نوشته و گفته نمی تواند. نقطه تکان دهنده دیگر نیز وجود دارد. ما ژورنالیستان محترم داریم که خاموشی مطلق اختیار کرده اند این وضع جالب است. من امیدوار بودم که آنها از من به محکمه شکایت خواهند کرد. ولی آنها نمی دانند که چه کار کنند. روزنامه محترم Frankfurter Allgemeine به تازگی 200 کارمند را برکنار میکند، به خاطر که روزنامه به سرعت مشترکین خود را از دست میدهد. ولی علیه من به محکمه شکایت نمی کند. آنها میدانند که من ثبوت ها دارم.

نوار خبری
0
برای شرکت در گفتگو
ورود به سیستمیا ثبت نام کنید
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала