از زمانی که جنگ گرم، جایش را به جنگ سرد داد، طرفهای درگیر در جنگ همواره در تلاش ایجاد اردوگاهها و ارتش سایه در کشورهای دیگر در سراسر جهان بودهاند. مدارس دینی پاکستان و بهرهگیری از این مدارس در جهت اهداف نظامی (آن گونه که حالا مشاهده میشود)، قطعاً ریشه در طرحها و زمینههای جنگ سرد امریکا با روسیه و رقبای دیگر دارد.
به باور بسیاری از کارشناسان امنیتی افغانستان، افغانستان سالهاست به میدان جنگ و رقابتهای نیابتی کشورها تبدیل شده است. ایران و عربستان، پاکستان و هند، امریکا با رقبای بینالمللیاش و بسیاری از کشورهای دیگر سالهاست سناریوی جنگ و رقابت شان را در افغانستان پیاده میکنند و مدارس دینی پاکستان که سالهاست از قراء و قصبات افغانستان و حتا از درون شهرهای این کشور سربازگیری میکنند، نقش اردوگاهها برای ارتش سایه در خدمت اهداف چندین کشور را بازی میکند.
وجوه تمویلی که توسط عربستان به حساب و خزانهی این مدارس واریز میشوند، تاکتیکها و استراتژیهایی که به صورت پنهانی از واشنگتن به این مدارس میرسند، سکوت دولت و احزاب قدرتمند پاکستان در این خصوص، تلاش ایران در جهت تاسیس و ترویج مراکز دینی-مذهبی از نوع شیعی اش در پاکستان، همه سخن از بهرهگیری چندجانبه از این اردوگاهها و ارتش سایه و مخوفی که در مناسبات امنیتی کشورها از جایگاه خاص برخوردار اند، دارد.
این اردوگاهها و ارتش سایه، اما نه به هدف ایجاد حکومت ایدیولوژیک و تسخیر کشورها که برای زمینگیر کردن رقبا و اخلال در شریان سیاست منطقهیی استفاده میشوند. رابطهی نیک میان دولت کابل و دولت دهلی برای پاکستان قابل قبول نیست. نفوذ قابل ملاحظهی ایران در افغانستان، دست عربستان در تمویل این مدارس و در نهایت تمویل تروریزم را بازتر میکند. موقعیت جیوپولیتیک افغانستان و در اختیارداشتن این موقعیت برای امریکا مهم است.
حالا اگر از خود بپرسیم که چه چیزی در مدارس پاکستان تدریس خواهد شد تا ارتش سایه، آنگونه که تصور میشود، عمل کند؟ به این جواب میرسیم. هرچیزی که تعقل را از طلاب این مدارس بگیرد و به جایش افراطیت و خشونت را در ذهن و ضمیر شان تزریق کند. این کار با سربازگیری از میان کودکان دو سوی مرز و خانوادههای مذهبی عمدتاً پشتون شروع میشود. سپس جریان شستشوی مغزی و تربیهی این کودکان در افراطیترین سطح ممکن و اعزام آنها برای انجام ماموریتهای از قبل تعریف شده تکمیل شده و این سایکل دوار، همچنان باشتاب میچرخد.
دولت پاکستان بارها از اقدام برای تحت کنترول درآوردن این مدارس سخن گفته و اقدامی نکرده. دولت افغانستان بارها در مجامع و نشستهای بینالمللی تلویحاً پایگاههای امن تروریزم در پاکستان و ایجاد مراکز تربیوی تروریزم شکایت کرده و توجهی بدان نشده. حتا دولت افغانستان برای جلوگیری از اعزام کودکان افغانستان به مدارس پاکستانی، اقدام به ازدیاد مراکز دینی در افغانستان کرده است. اما انگار مدارس دینی پاکستان جذبهی بیشتری دارد. آنجا ضمن اینکه برای طلاب مکان بودوباش و خوراکی داده میشود، مبلغی هم به عنوان معاش پرداخت میشود. این مسئله در محاسبات بسیاری از خانوادهها، اهمیت دارد و ظاهراً خوش به حال خانوادهیی که پسر بیشتر داشته باشن است.
جامعهی ملل، حتا وزارت دفاع امریکا بارها از قوت و وسعتگرفتن مدارس دینی در پاکستان ابراز نگرانی کرده و دولت پاکستان را تحت فشار قرار داده، اما دسترسی حکومت پاکستان به سلاح اتمی باعث شده که این مسئله زیاد جدی گرفته نشود. حکومت افغانستان بارها با ارائه اسناد و شواهد از ایالات متحدهی امریکا خواهان تحریم پاکستان شده است، اما امریکا نه تنها پاکستان را تحریم نکرده که در بسیاری از موارد، کمکهای خویش را به این کشور افزایش داده است.
اگر بپرسیم که چرا امریکا در برابر پاکستان همواره تمکین میکند؟ سوال بیفایدهیی نخواهد بود. به نظر من حداقل سه فکت را در این خصوص باید در نظر داشته باشیم.
- پاکستان دهههاست همکار استراتژیک امریکا در آسیای مرکزی است.
- پاکستان به سلاح اتمی دسترسی دارد.
- پاکستان کارخانهی تولیدی و پایگاه امن تروریزم است.
تربیت ارتش سایه، کمهزینه است. ایدیولوژیهای افراطی وارد شده از عربستان در مدارس دینی پاکستان و روایت دینی-مذهبی از جنگ علیه کفار، دست گردانندگان این مدارس را سبک میکند. مقابله با این مراکز، صرفاً از طریق تولید و توزیع آگاهی ممکن است. تا وقتی خانوادهها از دستهای پنهان پشت این مدارس آگاه نشوند، بعید به نظر میرسد که مانع شمولیت بچههای شان در این مدارس شوند. البته با ذکر این نکته که در بسیار از ولسوالیهای تحت کنترول طالبان، ارسال بچهها در مدارس پاکستان جبراً بالای خانوادهها تحمیل میشود.
به گفته خدیجه عسکر یکی از باشندگان شهر کویته پاکستان، تقریبا تمام مدارس در مناطق آن سوی مرز توسط سعودی ها حمایت می شوند و به طور آشکارا از جهاد و طالبان در افغانستان حمایت می کنند. بسیاری از این مدارس مثل مدرسه العربیه پاکستان و دارالعلوم حقانیه اکنون به اردوگاه تربیتی سربازان برای طالبان و گروههای تروریستی دیگر تبدیل شدهاند.
یک عالم دینی در گفتگو با اسپوتنیک در مورد مدارس دینی در پاکستان که انتحار کننده فارغ می کنند و کودکان و نوجوانان را برای رسیدن به بهشت شستوی مغزی میدهند، گفت: در مجموع این پروژه انگلیس و متحدانش است که با کمک آی اس آی و پرویز مشرف که تعداد این مدرسه ها را به بیش از 10 برابر افزایش داده و هدف اصلی آن هم دوقطبی ساختن دین اسلام است. به گفته وی، جریان وهابیت که ظاهراً از اسلام دفاع می کند، هیچ وقت به دفاع از مسلمین نرفته است. منظور از وهابیت همان عربستان سعودی است و ما امروزه شاهده ارتباطات نزدیک عربستان با اسرائیل هستیم و تلاش ها برای سوق دادن وهابیت از طریق افغانستان به آسیا میانه جریان دارد که یک تهدید بسیار بزرگ برای مردم این کشور است.
وی گفت: جنایاتی که توسط امریکا به بهانه های مختلف در جهان و به خصوص در افغانستان صورت می گیرد و پس از آن اعلام می شود که اشتباهی صورت گرفته، مثل حملات هوایی چند روز قبل آمریکا در هلمند که در نتیجه آن 16 مامور پولیس و چندین خانواده کشته و زخمی شدند، عکس و فیلم گرفته می شود و تمام این فیلم ها و عکس ها به دست طالبان و داعشیان و دیگر افراطگریان رسیده می شود. حالا سوال اینجا که چطور این عکس ها به دست آنها میرسد؟ پس پاسخ این سوال کاملا روشن است که طالب و داعش نیز کار خودشان است و در همچون مدارسی این عکس ها و فیلم نشان داده می شود و از این طریق آنها را برای انجام حملات انتحاری و فرستادن به جبهات تشویق می کنند.
به گفته وی: آیات و احادیت زیادی در مورد ممنوعیت قتل انسان وجود دارد. خداوند در آیه 32 سوره مائده می فرماید: " هر کس کسی را بکشد، بدون اینکه او کسی را کشته و یا مرتکب فسادی در زمین شده باشد، مثل اینکه است که تمام مردم را کشته باشد."
خداوند در آیه 93 سوره نساء گفته است: "کسی که مومنی را عمداً بکشد جزای او جنهم است و همیشه در آن خواهد بود و مورد غضب و لعنت خدا است و خداوند برای او عذاب بزرگی آماده کرده است"
وی در اخیر تاکید کرد، قبل از اینکه فرزندان تان را به مکتب و مدرسه ثبت نام کنید، بهتر است با دقت بررسی کنید، تا در آینده به فردیکه با یک فشار دادن دکمه انتحاری سبب کشته شدن صدها فرد بی گناه تبدیل نشود.