کشور های ایران و پاکستان، به لحاظ وضعیت ژئوپلیتیکی و مجاورت با منطقه استراتژیکی همچون خلیج فارس و همسایگی با کشورهایی چون افغانستان و هند، و چه در دوره جنگ سرد و چه پس از آن همواره مورد توجه قدرتهای منطقه ای و جهانی بوده اند.
یک واقعیت غیر قابل انکار دیگر در مورد پاکستان، نفوذ سنتی انگلیس و کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی در این کشور، گسترش نفوذ آمریکا در پاکستان طی دورهی جنگ سرد و پس از آن، دخالت بیگانگان در بلوچستان و تقویت گروه های تروریستی در مرزهای شرقی این کشور می باشد. علی رغم تلاش های دو طرف جهت گسترش روابط، موضوعات فوق همواره روابط دو کشور را تحت تأثیر خود قرار داده است.
روی این موضوع خبرنگار اسپوتنیک افغانستان، علاوالدین پویاگر، از کارشناس ارشد مسائل افغانستان و منطقه، اقای جاوید کوهستانی پرسش های را مطرح کرد و ایشان در پاسخ گفت:
"همانگونه که شما میدانید، پاکستان کشوری است که بر پایه ای ارزش های اسلامی عرض اندام کرده، و جمهوری اسلامی ایران نیز یک کشور مذهبی است و در بسیاری ساحات با هم دیدگاه مشترک دارند. از لحاظ مذهبی، در ایران نظریهای ولایت فقیه، ودر پاکستان مدارس دینی مطرح هستند که میتوان آنرا وجه مشترک دو کشور همسایه پنداشت.
باید گفت که بیش از 35 در صد جمعیت پاکستان شیعه مذهب هستند، که این را میتوان یک پیوند فرهنگی بین دو کشور دانست و بر علاوه با هم روابط گسترده اقتصادی دارند. شما میدانند خط لوله انتقال گاز از ایران به پاکستان در زمان صدارت آقای گیلانی، انتقال کرده و این یکی از همکاری های مهم در بخش اقتصادی می باشد.
گاهی اوقات با رفتن برخی افراد تندرو اسلامی از خاک پاکستان به ایران تیره گی ها در روابط دو کشور به وجود می اید، اما بازهم این دو کشورروابط نزدیک دارند. از دید سیاسی باید گفت که بحران حضور جنبش آزادی بخش بلوچ برای هر دو طرف غیر قابل قبول است و هر دو کشور در این راستا در سطح منطقه ای و بین المللی مواضع مشترک دارند، تا بلوچ ها نتوانند به حق تعین سرنوشت خود برسند، چون با شکل گیری دولت مستقل بلوچستان، حاکمیت و استقلال این دو کشور مورد تهدید قرار میگرد. در مجموع میتوان گفت، همه این مسایل و از جمله آب های خلیج شامل منافع مشترک دو کشور می باشد.
روابط میان ایران و پاکستان بالای افغانستان تاثیر خواهد داشت؟
بلی البته این مناسبات تاثیر گذار است، در رابطه با افغانستان دید گاه ایران و پاکستان در بسیاری موارد و از جمله در ابعاد امنیتی ، اقتصادی و سیاسی متفاوت تر است، هر دو کشور کوشش می کنند که به حوزه های منافع خود دسترسی داشته باشند. ایران بر عکس پاکستان در سال های قبلی از ثبات در افغانستان حمایت کرده و مناسبات با گروه های ترورستی در افغانستان نداشته و در ضمن افغانستان با ایران کدام منازعه بزرگ مرزی و آبی ندارد، که بتواند مشکل ایجاد کند، چون ما با این کشور همسایه قرار داد های روشن داریم که نمی تواند، اشکال ایجاد کند.
روابط افغانستان و پاكستان با سوء تفاهم وخصومت شروع شد و حتى اين تضاد ها حالا به اوج خود رسیده است.
البته در مورد افغانستان از جمله ناحیه حضور فعالیت جنش های آزادی خواهی بلوچ ها هر دو کشور ایران و پاکستان باید گفت که آنها در این خصوص مواضع مشترک دارند و به افغانستان اجازه نمی دهند که به بستر گرم برای جدایی طلبان بلوچ تبدیل شود.
آشکارترین منابع تنش و تهدید روابط ایران و پاکستان، تنش و تهدیدهایی نظیر، تهدیدات دولت محور از ناحیه جامعه پاکستان، شیعه ستیزی در قالب گروههای ضد شیعی سپاه صحابه، لشکر طییبه، لشکر جهنگوی، دیوبندیها، طالبان، واز ناحیه قومیت، تبعات ناشی از ناامنی مرزهای خاکی و حمایت افراطی پاکستان از عربستان سعودی است. و همچنین تبعات ناشی از توسعه بندر گوادر و تأثیرات اقتصادی، امنیتی، سیاسی و نظامی آن بر بندر چابهار و بندر عباس می باشد. برعلاوه رقابتهای منفی در آسیای مرکزی و خط لوله صلح نیز به نوبت خود میتواند در آینده بر روابط دو کشور تأثیر گذار باشد".
با این حال دو کشور قادراند ضمن به حداقل رساندن عوامل تنش و اختلافات در روابط دوجانبه، با تقویت منابع همگرایی، بر مبنای اشتراک های فرهنگی، جغرافیایی و روابط اقتصادی دوجانبه، تمرکز بر ژئوپلیتیک انرژی و خطوط لوله و برقراری صلح در افغانستان به تعمیق روابط خود بپردازند.