امریکا چگونه میتواند جنگ زمینی را در اروپا به روسیه ببازد

لورین تامپسون (Loren B. Thompson) در مجله «The National Interest»، چاپ امریکا می نویسد، به این ترتیب، در نیروهای زمینی امریکا در عرصه تخنیک سنگین زرهی بحران واقعی بوجود می آید، چون آنها از روسیه بعد از سالیان دراز جنگ با ترور که توجه آنها را متحرف ساخته، عقب مانده اند. کانگرس جهت افزایش تخصیص بودجه به تانک ها اقدامات را اتخاذ میکند، ولی پلان های عصری سازی که اداره ترامپ از اوباما به ارث برده، طوری است که برای آماده ساختن تانک ها در کندک های وسایط زرهدار تا سطح نسبتاً عصری به یک ربع قرن وقت نیاز دارد.
با چنین سرعت ما قبل از آن که در نیروهای ما تانک های عصری شده بوجود آیند، همه معرکه ها را خواهیم باخت. روسیه همین اکنون در عرصه وسایط زرهدار برتری کمی دارد. متحدین امریکا، مانند آلمان، فرانسه و ایتالیا، در اردوهای فعال هرکدام — کمتر از 300 تانک دارند. روسیه یک هزار تانک دارد. مسکو همچنان در صورت حمله تانک در جهت غربی برتری تاکتیکی دارد.
روسیه در حال حاضر تانک های به مراتب عصری تر نسبت به ماشین های اردوی امریکا و متحدین آن جهت تسلیح قوا بکار میگیرد. تانک جدید «ارماتا» زره عصری فعال، کومپلکس فعال دفاعی دارد که خنثی ساختن مرمی های شلیک شده ضدتانک را فراهم می سازد و همچنان رادار برای کشف هرنوع اهداف دارا می باشد. روسیه با تسلیح نیروها با تانک «ارماتا»، از همه پیش میگردد.
من نمیخواهم در باره این اعلامیه مبالغه نمایم که چنین نابرابری در امکانات محاربوی میتواند به شکست امریکا در جنگ آینده بین شرق و غرب منجر گردد. طبعاً، این هیچ چیزی خوبی برای بازداری منطقوی به بار نمی آورد. با تاسف، آغاز برنامه ساختن تانک نوع جدید به منظور احیای برتری نیروهای زمینی امریکا در جنگ زمینی بسیار زیاد ناوقت است. در چنین شرایط باید کار تولید آخرین نوع تانک «ابراهامس» تسریع شود و بعداً کار توسعه امکانات آن آغاز گردد، تا که شرایط لازم برای تولید بوجود آیند.
تولیدکننده عمده تانک «ابراهامس» — کمپنی General Dynamics — پلان عصری سازی تمام تانک ها از ترکیب کندک های سنگین نیروهای زمینی امریکا در مدت زمان پنج سال با کاهش ارزش تمام شد هر ماشین نو، پیشنهاد کرده و به این ترتیب به خواهش رئیس جمهور دونالد ترامپ پاسخ داده است. اگر بصورت مشخص تر گفته شود، پس پلان تولید 22 تانک در ماه پیشبینی میکند، نه 5 تانک، طوریکه اداره بارک اوباما پیشنهاد میکرد. که به کاهش قیمت تمام شد آن به اندازه 15% منجر میشود.
در جریان این پروسه هزاران شغل در ایالات غرب وسطی، مانند ایندیانا، مشیگان، اوهایو و ویسکونسین و همچنان در فلوریدا و پنسلوانیا بوجود خواهند آمد. ولی وظیفه عمده ایجاد مشاغل نه، بلکه تولید تخنیک سنگین است که به نیروهای امریکایی در اروپا و دیگر مناطق امکان گرفتن جلو تجاوز و درهم کوبیدن دشمن در حال تهاجم را فراهم می سازد.
چنین پلان عصری سازی امکان تجهیز تمام کندک های سنگین نیروهای مسلح امریکا را در ظرف 20 سال سریعتر از پلان پیشنهادی اداره بارک اوباما فراهم می سازد. قابل یاداوری است که پنتاگون چند سال قبل بسته نمودن آخرین کارخانه تانک سازی را در کشور پیشنهاد میکرد.
حوادث در اوکراین سیاستمداران را به مقیاس تهدید متوجه ساختند، اما پلان های عصری سازی قابل ملاحظه اردو نسبت نبود پول تغییر نکرد.
مولف می افزاید، اردو اصلاً برای خریداری وسایط لازم جهت بازداری در اروپا پول کافی ندارد. اولویت جدی تر نسبت به تخصیص برای تانک ها که حملات اردوی به سرعت عصری شده روسیه را دفع طرد نموده بتواند، به مشکل میتوان تصور کرد. مسکو در صحنه عملیات جنگی از برتری های زیادی برخوردار می باشد و امتناع از تجهیز سرباز امریکایی با جدیدترین نمونه های تخنیک محاربوی به اقدام مرگبار مبدل شده میتواند.
خبر خوب اینست که پلانGeneral Dynamics میتواند تحقق یابد و پول زیادی برعلاوه آن تخصیص داده خواهد شد که اداره اوباما مصرف کردن آن را در نظر داشت. برای کانگرس و قصر سفید جمع آوری پول برای این اهداف دشوار نخواهد بود و آنها اهمیت بس بزرگ، به مفهوم تفاوت بین پیروزی و شکست در جنگ آینده، خواهد داشت. سیاستمداران باید در این باره بیاندیشند که شکست در جنگ زمینی برای امریکا در اروپا چه معنی خواهد داشت. این کار در واقعیت امر از همه گرانتر تمام خواهد شد.