در حال حاضر23 نظامی لتونی درعملیات آموزشی ناتو(حمایت قاطع)در افغانستان و شش نظامی در عملیات ضد تروریستی (تعهد تزلزل ناپذیر)در عراق خدمت خود را سپری میکنند.براگمانیس در گزارش نتایج کمیسیون نشست ناتو در بروکسل اعلام کرد-"لتونی برای افزایش حضورنظامیان خود در افغانستان و عراق دعوت شده است و در حال حاضر همه امکانات خود را بررسی و با متحدان خود مشوره میکند.
بر اساس گزارش ریا نووستی،بخش بقیه جلسه کمیته در پشت درهای بسته برگزار شد،و پس از آن براگمانیس گفت،که حالا سوال بر آن است ،که لتونی کدام متخصصین را میتواند به آن کشور ها ارسال کند.لتونی در حال حاضر تجربه شرکت در ماموریت های بین المللی متخصصان در زمینه های مختلف را دارد ،بطور مثال در بخش ماین پاکی.
وزیر دفاع تضمین کرد که لتونی در عملیات های محاربوی شرکت نخواهند کرد.
عملیات نظامی نیروهای امریکایی و متحدان آنها (تعهد تزلزل ناپذیر) علیه فعالیت های "دولت اسلامی(داعش) 8 اگست 2014 آغاز شد و لتونی در سپتامبر همان سال به آن پیوست.
مبنای حضور نیروهای آیساف در افغانستان موافقت نامه بن می باشد. موافقتنامه بن دارای دو ضمیمه بود که یکی به موضوع تأمین امنیت افغانستان در دوران موقت و انتقالی و دیگری به موضوع نقش سازمان ملل متحد در دوره موقت اختصاص داشت. ضمیمه اول موافقتنامه بن برآن بود که تا زمان تشکیل نیروهای نظامی اردوی ملی و امنیتی افغانستان، نیروهایی از طرف سازمان ملل متحد مسئولیت حفظ امنیت دولت موقت و انتقالی را بر عهده داشته باشد. نیروهایی که بدین شکل تشکیل شد عنوان نیروهای بین المللی کمک به امنیت افغانستان "آیساف" را به خود گرفت. ایجاد ساختارهای امنیتی، شناسایی نیازهای بازسازی، آموزش و تشكیل نیروهای امنیتی افغانستان عمده مسئولیت های آیساف را تشکیل می داد. این مسئولیت ها، براساس موافقتنامه فنی نظامی (Mta Military Technical Agreement) بین جنرال جان مك كول اولین فرمانده آیساف و دولت انتقالی در 4جنوری 2002به امضارسیده بود.
در حال حاضر 36 كشور كمك كننده نیرو به آیساف در افغانستان نیروی نظامی دارند که عبارتند از: آلمان، كانادا، فرانسه، ایتالیا، ناروی، بلجیم، آذربایجان، آلبانی،اوکراین، بلغاریا، اتریش، تركیه، مقدونیه، اسلواكی، اسلوانی، كرواسی، جمهوری چك، دنمارك، فنلند، یونان، مجارستان، ایرلند، لتونی، لیتوانی، لوگزامبورگ، مقدونیه، هالند، زلاند نو، پولند، رومانی، اسپانیا، سویدن، سوئیس، امریكا وپرتقال. از جمله کشور های اسلامی، آلبانيه، ترکیه و آذربایجان در افغانستان نیرو دارند. ترکيه یگانه عضو پيمان ناتو درميان کشور های اسلامی است، درحاليکه آلبانيه و آذربایجان عضو این پيمان نيستند.
کشورهای دیگر که اعضای ناتو نيستند نيزدر چوکات نيروهای آیساف در افغانستان حضور نظامی دارند. این کشورها عبارت اند از: استراليا، اطریش، آلبانيه، آذربایجان، سویدن، آیرلند، سویس، کروشيه، فنلند، مقدونيه وزیلند نو. در اين سند براي حضور نيروهاي ناتو درافغانستان، محدوده زماني در نظر گرفته نشده است. به همین دلیل حضور نيروهاي ناتودر اين كشور مي تواند طولاني مدت باشد. استراتژی بلند مدت ناتو نشان می دهد که ناتو برنامه وسیعی درمنطقه دارد كه افغانستان مهمترين بخش آن به حساب می آید.
به این ترتیب قوت های نظامی ناتو ، عمدتا نیروهای امریکائی ، در افغانستان نه تنها متوجه جمهوری های آسیای میانه در شمال ، ایران در غرب و پاکستان در شرق و جنوب هستند ، بلکه روسیه را در مسافت بعید تری به طرف شمال ، چین را در شرق و هند را در مسافت بعید تری بطرف شرق و جنوب ، نیز مطمع نظر قرار داده اند. ازینجا است که این نیروها نه تنها در افغانستان بلکه در سطح کل منطقه و جهان نه پیام اور صلح و ارامش بلکه پیام آور جنگ وتشدید کشمکش با سائر قدرت های بزرگ مثل چین هستند. در واقع همین مسائل سبب می گردد که قوت های ناتو در افغانستان با درگیری ها و تصادمات جنگی روز افزون مواجه گردند و روی آرامش بخود نبینند.
ممکن است افراد کمی به این موضوع اذعان کنند؛ اما حقیقت بی چون و چرایی وجود دارد و آن هم شکست کامل نظامی آمریکا در افغانستان است. کمترین اهداف واشینگتن در افغانستان، پیروزی بر طالبان و نابودی کامل القاعده بود. مقامات آمریکایی قصد داشتند با انجام این دو کار مهم، امنیت و ثبات را به افغانستان بازگردانند و نیروهای دولتی و پلیس این کشور را برای در دست گرفتن مسئولیت کامل حفظ ثبات کشور اماده کنند. 16 سال از آغاز حضور نظامی آمریکا در افغانستان میگذرد و هیچ کدام از این اهداف محقق نشده است.
حضور نظامی امریکا در افغانستان 16 ساله شده است و همچنان ادامه دارد، این طولانیترین عملیات نظامی تاریخ امریکا در یک کشور خارجی به حساب میآید. نیروهای آمریکایی دیگر در میادین نبرد و یا عملیات مبارزه با تروریسم افغانستان به طور مستقیم حضور ندارند، آنها مسئولیت تعلیم و ارائه مشاوره به پلیس و نیروهای ارتش افغانستان را بر عهده دارند.
آمارهای رسمی نشان میدهد جنگهای افغانستان و عراق برای امریکا بالغ بر 2 هزار میلیارد دلار هزینه در پی داشته است. همین موضوع موجب شد وزارت دفاع آمریکا ناچار به محدودسازی بودجه در امور داخلی این کشور شود.
امریکا نتوانست "حامد کرزی،" رئیس جمهور پیشین افغانستان، را وادار به اعمال اصلاحات در دولت کابل کند و علت این مساله این بود که کرزای تنها فردی بود که برگ برنده را در عرصه سیاسی افغانستان در دست داشت و خود از این مساله به خوبی آگاه بود. تا زمانی که آمریکا و ناتو مایل بودند بر کل افغانستان حکومت داشته باشند، واشینگتن مجبور بود با کرزای به رغم خطاهای فاحشش همکاری داشته باشد. اما باید توجه داشت که پیروزی در مقابله با شبه نظامیان مستلزم داشتن شرکای محلی مشروع و موثر است؛ موضوعی که آمریکا از داشتن آن چندان بهره ای نبرد.
"دنیل بولگر،" جنرال بازنشسته ارتش امریکا، کتابی با عنوان "چرا شکست خوردیم" درباره جنگهای عراق و افغانستان منتشر کرده است. وی در این کتاب نوشته است: من ژنرال ارتش ایالات متحده هستم و در جنگ جهانی علیه تروریسم شکست خورده ام.
به طور خلاصه میتوان گفت آمریکا محکوم به شکست در جنگ افغانستان است زیرا با آمادگی کامل وارد زمین بازی نشد. در واقع تمامی تلاشهای که از سوی آمریکا به کار بسته شد چیزی نبود جز یک اشتباه بزرگ. به محض آن که حکومت طالبان برچیده شد اولویت اصلی آمریکا همچنان تضعیف القاعده بود. این هدف فاصله زیادی با تلاشها برای ارتقای افغانستان داشت و در نهایت میتوان گفت اهمیت افغانستان برای آمریکا به اندازه ای نبود که به کار بستن تلاش بیشتر را توجیه کند.