هرچند که مقامات مسئول حکومت وحدت ملی این رویکرد مخالفان مسلحش را به مثابهی شکست آنها و پیروزی خودشان تلقی میکنند اما آیا مردم افغانستان نیز چنین فکر میکنند؟ پاسخ به این سوال نیازمند بررسی مورال و تفکر مردم در مورد فجایع و پس از فجایع است.
در بسیاری از موارد، حکومت افغانستان از انجام حملهی انتحاری مطلع میشود اما در خنثاکردن آن ناکام میماند. نهادهای خارجی و موسسات بینالمللی در صورت آگاهی از انجام حملات انتحاری و مسلحانه، تا رفع کامل خطر، به کارمندان خویش تعطیلی داده و خود نیز به جاهای مصئون پناه میبرند. اما حکومت افغانستان نمیتواند در صورت آگاهی از انجام حملات انتحاری و مسلحانه، جغرافیای مورد نظر را بروی مردم مسدود کند هرچند که به مقامات دولتی از خطر موجود آگاهی میدهند.
حملهی موتربمب پیش سفارت آلمان در حالی انجام شد که سفارت جرمنی به کارمندان خویش از چند روز قبلاش تعطیلی داده بود و خود نیز به قنسولگری آلمان در ولایت مزار شریف پناه برده بودند. حکومت افغانستان نیز ادعا کرد که اطلاعاتی از وقوع این رویداد به دست آورده بود، اما در کشف و دفع این حمله، ناکام ماند. بعد از حمله در مراسم تششیع جنازهی سالم ایزدیار، پسر محمد علم ایزدیار، معاون اول مجلس سنا، یکی از مقامات که مدعی ارتباط با ارگ ریاست جمهوری است، ادعا کرد که از طرف ارگ ریاست جمهوری هشدار دریافت کرده بود که در مراسم تششیع جنازه شرکت نکند. به دنبال این دو حمله، حملهی دیگری در مسجد الزهرا در غرب کابل که عمدتاً محل اشتراک حاجی محمد محقق، معاون دوم ریاست اجرائیه در محافل دینی-مذهبی میباشد، صورت گرفت. طبق ادعاهای افراد نزدیک به آقای محقق، قرار بوده که آقای محقق در محفلی که به مناسبت شب قدر در مسجد الزهرا تدارک شده بود، اشتراک کند. اما قبل از حرکت، هشداری مبنی بر حملهی مسلحانه در این محفل دریافت میکند و از شرکت در مراسم قدر، منصرف میشود.
تمام این حملات در نظر مردم افغانستان به مثابهی یک فاجعه است. فاجعهیی که حکومت از وقوع آن مطلع میشود اما در امر جلوگیری از وقوع آن، ناکام است. ناکامیایکه خود در نظر مردم افغانستان، فاجعهی دیگریست. اگر صفحات اجتماعی را جایی برای بازتاب نظریات و افکار شهروندان در نظر بگیریم، هنگام اتفاق یک فاجعه، اکثریت کاربران شبکههای اجتماعی، از یک طرف به قباحت انجام حمله بدست گروههای تروریستی میپردازند و از طرف دیگر از همکاری دولتمردان با گروههای تروریستی مینالند. به این معنا که در افکار عامه، انجام حملات تروریستی بدون همکاری مقامات امنیتی در انتقال و جابجایی موترهای مملو از بمب و افراد انتحاری، ناممکن است. مردم اکثر فجایع را به پای حکومت مینویسند. برای همین، در اکثر اعتراضها، خواست معترضین از حکومت، شناسایی مهرههای تروریستان (ستون پنجم) در داخل نظام اند. در آخرین تظاهرات علیه بیکفایتی حکومت در تامین امنیت شهر کابل، معترضین ابتداء از رییس جمهور و رییس اجرائیه خواستند که استعفا کنند اما بعدها به برکناری محمد حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی، معصوم استانکزی، رییس امنیت ملی، تاج محمد جاهد، وزیر امور داخله و گل نبی احمدزی، فرمانده گارنیزیون کابل تاکید میکردند.
اما دود و باروت فجایع تروریستی همیشه در فضا و کوچه و مسجد نمیماند. درست همانطور که جنازهها و تنهای تکه تکهی شهروندان در اولین فرصت از جاده جمع و به شفاخانهها و قبرستان منتقل میشوند، نشانههای انجام حملات تروریستی هم زدوده میشوند. افکار عمومی نیز ازتمرکز به نشانه رفتن به بیکفایتی حکومت در تأمین امنیت، تغییر میکند.
اغلب کاربران افغانستانی شبکههای اجتماعی پس از چند فاجعهی تروریستی اخیردر کابل، از دوستان خویش در شبکههای اجتماعی خواهان انجام کاری بودند، ورنه یکی یکی نوبت شان خواهند رسید. اما هیچ کسی مطمئین نیست که چه کاری باید انجام شود تا دیگر، شهروندان افغانستان طبق نوبت در کام حملات انتحاری و مسلحانه فرو نروند. این سردرگمی عمومی پس از هر فاجعهیی در ابرازنظرهای شهروندان افغانستان از شهروندان عادی گرفته تا کارشناسان تلویزیونی پیداست.
این سردرگمی در کلیشهییترین حالتاش، ریشه در دو مسئله دارد.
اول؛ بیاعتباری حاکم در جامعه نسبت به همشهریها. به این معنا که شهروندان افغانستان به عنوان شهروندان یک کشور، هنوز نسبت به هم بیاعتماد اند. این بیاعتمادی ریشه در تفاوتهای قومی، مذهبی، لسانی، سمتی و… دارد.
دوم؛ ضعف حکومت. به باور مردم، حکومت در انجام مسئولیتهای خویش ضعیف است.
این دو مسئله در شرایط مخوف امنیتی افغانستان، شهروندان را وا میدارند که در مورد انجام کاری، فکر کنند و از دیگران نیز بخواهند که آن را انجام دهند. این که چه کاری؟ اکثر شهروندان مطمئین نیست. این "کار" میتواند حتا ایستادگی علیه نظام را نیز شامل شود، ولی کمتر کسی میتواند در موردش قطعی صحبت کند.
افکار عمومی در مورد فاجعه و پس از فاجعه
© Sputnik / Minaافکار عمومی در مورد فاجعه و پس از فاجعه
© Sputnik / Mina
عضو شوید
حکومت افغانستان همواره ادعا میکند که مخالفان مسلحش در جنگ رو در رو شکست خورده اند. به همین خاطر به حملات انتحاری و بمبگذاریها روی آورده اند.