قبلاً ارتش پاکستان اعلام کرده بود که مناطق قبایلی را تصفیه میکند. نهادهای دولتی پاکستان هم ادعا کرده بودند که مناطق قبایلی را زیرمجموعه ایالت خیبرپختونخواه میسازند و به خودسری و بیقانونی در آن مناطق خاتمه میدهند. اما حالا آقای ختک افشا کرده است که در عمل هیچ یک از این تعهدات اجرا نشده است.
آقای افراسیاب ختک هم تحلیلش این است که ارتش پاکستان در حمایت از طالبان مصمم است و میخواهد مناطق قبایلی برای همیشه در اختیار این گروه باشد. حضور طالبان در مناطق قبایلی مستلزم آن است که در آنجا، چیزی به نام دولت و نهادهای دولتی وجود نداشته باشد. به همین دلیل است که حضور طالبان پاکستانی در مناطق قبایلی تحمل میشد. طالبان پاکستانی زمینه را برای حضور طالبان افغانی در آن مناطق فراهم میکنند.
ارتش و استخبارات پاکستان بسیار فعالانه از جنگ طالبان در افغانستان حمایت میکند. این چیزی است که حالا همه آن را قبول دارند. ارتش و استخبارات پاکستان میخواهند در مناطق مختلف افغانستان زونهای نفوذ یا به تعبیر استخباراتچیها، زونهای امنیتی ایجاد کنند. آنان میدانند که در شرایط کنونی، امکان پیروزی نظامی طالبان منتفی است. با آن که دوسال از ختم ماموریت رزمی ناتو میگذرد، اما گروه طالبان نتوانسته مرکز کدام ولایت را برای همیشه در اشغال خود نگهدارند. در این تردیدی نیست که طالبان در مناطق روستایی، قلمرو بیشتری به دست آورده اند، اما مقاومت نیروهای امنیتی افغان سبب شده است که آنان نتوانند مراکز ولایات را اشغال کنند.
پاکستانیها میخواهند که طالبان همین مناطقی را که در افغانستان در کنترول دارند، حفظ کنند. پاکستانیها به مناطقی که طالبان در قلمرو افغانستان اشغال کردهاند، به عنوان زون امنیتی خود نگاه میکنند. در این مناطق جنگجویان پاکستانی، حضور دارند. گروههای ضد هند هم در مناطق حضور دارند. جنگجویان آنان درهمین مناطق میآیند، راههای ورود به شهرها را بلد میشوند و بعد به تاسیسات دیپلوماتیک هند حمله میکنند. علاوه بر اینها پاکستانیها تصور میکردند که در مناطق زیر کنترول طالبان، امکان حضور هیچ جریانی که طرفدار هند باشد، وجود ندارد.
پاکستانیها در توهم تهدید هند از ناحیه افغانستان غرقاند. آنان فکر میکنند که در صورتی که دولت افغانستان به تمام قلمرو افغانستان تسلط یابد، هند دست بازتری در افغانستان پیدا میکند. علاوه بر اینها، پاکستانیها میخواهند «مرزهای اعتقادی پاکستان» را گسترش دهند. آنان میخواهند قلمرو بیشتری را در تفکر پاکستان جذب کنند. آنان فکر میکنند که اگر در افغانستان و فراتر از آن در آسیای میانه، جزیرههای فاقد حاکمیت دولت ایجاد کنند و این جزایر را گروههایی اداره کنند که نهادهای پاکستانی برآنان نفوذ دارند، این امر پاکستان را در مقابل هند در موقعیت برتر قرار میدهد. آنان به همه چیز از دید دشمنیای که با هند دارند نگاه میکنند. الیت نظامی و استخباراتی پاکستان، باور دارند که دشمنی هند و پاکستان ازلی و ابدی است. آنان تمام پیروان دین هندو را دشمن پاکستان میدانند و فکر میکنند که رسالت پاکستان دشمنی با هندوها است. برخی از رهبران مذهبی پاکستان، روایت آخر زمانی از این دشمنی دارند و فکر میکنند که آنان به لحاظ مذهبی رسالت دارند که هند را از وجود «هندوها» پاک کنند. الیت نظامی پاکستان هم خودشان را وارث شاهان ترک و مغولی میدانند که از سال ۱۲۰۶ تا ۱۸۳۰ برهند حکومت کردند.
با توجه به این واقعیتها میتوان سیاست عمق استراتژیک پاکستان را در افغانستان درک کرد. این سیاست منطق نظامی ندارد، اما الیت نظامی و استخباراتی پاکستان از آن برداشت ایدیولوژیک و سیاسی دارند. پاکستانیها میخواهند تفکر و ایدیولوژی پاکستان را گسترش دهند و مناطق بیشتری را زیر نفوذ خود درآوردند. افغانستان راه دیگری غیر از مقاومت در برابر این سیاست هژمونیک ندارد.