حمله هوايى امريكا به پايگاه نظامى الشعيرات سوريه، حمله خونين طالبان برقول اردوى شاهين (پادگانِ شاهينِ ارتش) افغانستان كه بیشتر از ١٣٠ كشته برجا گذاشت، حمله دهشت افگنانه تروريستهاى وابسته به القاعده درمتروى سن پتربورگ، بالاگرفتن مناقشه كوریای شمالى با امريكا، برقرارى دوباره ى خط ارتباطى ارتش روسيه با نظاميان امريكا در سوريه، سكوت معنادار روسيه در برابر حمله هوايى اسرائيل به فرودگاه دمشق و همكارى و هماهنگى روسيه و جاپان در مهار بحران شبه جزيره كوریا.
روند رويدادها نشانه از همكارىِ پيچيده و بى سروصداى امريكا با روسيه در مهار مناقشات جهانى است. پرسشى پيش مى آيد، هدف ودستاورد اين همكارى چيست؟ واكنش شركاى منطقه اى روسيه همچون ايران، كوریای شمالى و سوريه چگونه خواهد بود؟ روسيه آشكارا مى گويد هدفش ازمداخله نظامى در سوريه، حفظ حكومت بشار اسد نيست و تغييرات سياسى در كشورها خاورميانه مانند سوريه عراق وايران و گسترش بحران به قفقاز و بحران كوریا نبايد امنيت روسيه و اقيانوس آرام شمالى را به خطر اندازد و بى ثباتى افغانستان نبايد به گسترش تروريزم در آسياى ميانه وقفقاز بي انجامد و بهانه براى پيشروى ناتو به شرق باشد. اين هشدار جدى روسيه به امريكا و ايستادگى روسيه بر سراين موضوعات، امكان همكارى روسيه با امريكا در زمينه امنيتى و سياسى را فراهم ساخته است. به تازه گى رييسِ سرويس امنيت فدرال روسيه اشاره كرده است كه تروريزم نمایی جهانى يافته است. سازمانهاى تروريستى با نگاه به رويدادهاى بين المللى عمليات تروريستى را با هماهنگى جهانى طرح ريزى واجرا مى كند و درحال إيجاد يك شبكه تروريستى بزرگ جهانى هستند تا تمدن فعلى بشرى را نابود كنند و سپس قوانين خودشان را بر بشريت روا دارند. اين رفتار پيچيده و گسترده سازمان هاى تروريستى كه گاهى اوقات از طرف برخى دولت ها حمايت مى شوند نياز به اقدامات پيچيده و غيرقابل پيش بينى در سطح جهانى دارد.
بى گمان امنيت در مرزهاى روسيه خط قرمزروسيه است و روسيه تحمل ناامنى در مرزهايش را ندارد وبه دليل گستردگى و طولانى بودن مرزهاى روسيه مزيت همكارى امنيتى با روسيه از اولويتهاى سياست خارجى كشورهاى جهان درپيوند با روسيه است و روسيه امنيت مرزهاى خود را در يكپارچه ديدن سيرحوادث و روندِ رُخداد هاى جهانى مى بيند بنابراين بى ترديد بين رويدادهاىِ شبه جزيره كوریا، افغانستان وآسياى ميانه و قفقاز، خاورميانه و شمال افريقا، اكراين و شبه جزيره بالكان و شبه جزيره اسكانديناوى، يك وحدت موضوع وجود دارد و آن تهديد صلح وامنيت جهانى است، و سواستفاده دولتهاى منطقه ى براى بهره بردارى و امتياز گيرى از قدرت هاى جهانى تحت موازنه مثبت(يا به تعبيرى ديگر موازنه منفى) مانند تركيه، ايران، پاكستان، سوريه، افغانستان، تاجيكستان، قزاقستان، آذربايجان، اسراييل و عربستان، استونى، لاتويا وديگر كشورهاى از اين دست با ايجاد اين موازنه سعى بر بهره بردارى از ضربه پذيرى كشورهاى صنعتى در برابر ناامنى جهانى و
پرسش، آيا رويدادها و ناامنى هاى آينده ى جهان درچهارچوب اين معادله قابل مهار است؟ اگر سازمانهاى تروريستى باهم متحد شوند وبرخى از دولتهاى خاورميانه، غيرمستقيم سازمانهاى تروريستى را حمايت كنند، مناسبات بين الملل چگونه خواهد بود؟ اين پرسش ها را در نوبت بعد بررسى خواهيم كرد.
نويسنده: حميد تبرزن