با گذشت ۱۰ سال از این بیانیه بسیاری از ناظرین سیاسی در جهان روی اهمیت گفته های رییس جمهور روسیه بحث های داغ را انجام می دهند. این بیانیه وی پر اهمیت ترین بیانیه بود که تا به حال در خارج از کشور ایراد نموده و تا به حال سرزبانها مبصرین و سیاست مدران جهان قرار دارد٬ زیرا همه پروسه های سیاسی که ما امروز شاهد آن هستیم ٬ در آنزمان در حال تشکل بود ، پوتین نه تنها پیش بینی نموده بود ، بلکه گوشزد نموده بود.از جمله بهار عرب که باعث تخریب شرق نزدیک گردید و سیل از مهاجرین توهم با تروریستان به اروپا روی آوردند. تا به حال هیچ درسی را رهبران غرب نگرفتند.
این بیانیه پوتین ممکن به کتاب درسی برای رهبران آینده روسیه مبدل گردد.زیرا در آن کاملا به وضاحت آن پرنسیپ های درج گردیده که نباید به هیچ وجع از آن در سیاست خارجی روسیه دوری نمود: این پرنسیپ ها حکم میکنند که باید پرنسیپ های حقوق بین المللی حفظ باشد٬ باید استقلال دولتی کشور ها تامین گردد و جهان چند قطبی از اصولیت ایست که در سیاست جهانی تخطی از این پرنسیپ باعث عدم تعادل سیاسی جهانی میگردد.
پوتین در بیانیه خود نکات عمده را در تامین امنیت جهانی ابراز نمود. به نظر وی پرابلم تامین امنیت جهانی به مراتب وسیع تر است از تعادل سیاسی و نظامی است. به خاطر ایکه اجزاع تامین امنیت جهانی را تحکیم اقتصاد پایه دار جهانی ٬ از بین بردن غربت٬ امنیت اقتصادی و رشد مباحثات بین مدنیت های مختلف تشکیل دهد.
عملکرد ها یک جانبه نه تنها هیچ پرابلم ای را حل ننمود، بلکه این عمکردها باعث ایجاد تراژیدیها و تشنجات جدید گردید. جنگ و تشنجات های منطقوی کمتر نگردیدند و تلفات انسانی به مراتب بیشتر گردید. ما ناظر عدم رعایت اساسات پرنسیپهای حقوق بین الدول هستیم.
پوتین در این نشست به گفته های انجلا مرکل صدراعظم المان اشاره نموده گفت: درآمد خالص داخلی چین و هندوستان بیشتر از درآمد خالص داخلی امریکا است و من به نوبه خود می گویم که درآمد خالص داخلی کشور های "بریک" یعنی برازیل روسیه، هندوستان و چین، بیشتر از درآمد خالص داخلی مجموعی اتحادیه اروپا است و به اساس سنجش های اگاهان اقتصادی در آینده های نزدیک این فاصله بیشتر می گردد، بنا نباید شک داشت که پوتانسیل اقتصادی مراکز جدید رشد اقتصادی، بدون شک ،در سیاست تاثیرات عمیق خود را دارد و جهان چند قطبی تقویه می گردد.
پوتین در قسمت دیگر بیانیه خود به عملکرد های ناتودر اروپا اشاره نموده گفت که ما به خودحق می دهیم بپرسم که هدف از توسعه این سازمان در اروپا چه است و به ضد کی شما توسعه می یابید؟ کجا شد آن وعده های شما که در هنگام همپاشی سازمان ورساو داده بودید؟ این وعده ها را اصلا حال هیچ کس به یاد ندارد. سنگهای دیوار برلین بسیار زمانیست که پارچه پارچه شده و امروز می خواهند دیوار جدیدی را اعمار نمایند و قاره اروپا را از هم جدا کنند. آیا باز هم سالهای زیادی ضرورت خواهد بود که نسلهای نو با تاغیر چند نسل از سیاست مداران باز این دیواردیگری را چپه نمایند؟
پوتین در این بیانیه خود به یک عرصه بسیار مهم دیگر پرابلم جهانی اشاره نمود که مبارزه با غربت بود وی گفت که همه ساله پول هنگفت در این راه به مصرف می رسد، اما نتایج اش کاملا نامطلوب است ، کشور های دونر پول را از طریق کمپاین های خود برای خود مصرف می کنند ، در عرصه زراعت برای خود سبسایدی میدهند و دستیابی به تکنالوژی مدرن را برای کشور های غریب محدود میسازند. اگر راست اش را بپرسیم با یک دست " کمک های بشری " توضیع میگردد و با دست دیگر نه تنها عقب ماندگی های اقتصادی کشور ها رابه حالت خودش نگاه می دارند ،بلکه مفاد از آن نیز خود بدست می آورند. تورم اقتصادی در کشور های غریب باعث رشد رادیکالیزم و اکستریمیزم میگردد ،تروریزم و تشنجات منطقوی را دامن میزند. واضع است که کشور های متمدن دنیا باید این تهدیدات را ببینند و مطابقا باید سیستم مناسبات اقتصادی عادلانه تر و دموکراتیک تر را در دنیا پیاده نمایند ، سیستم ایکه به همه چانس و امکانات رشد را فراهم نماید.
اینکه امسال پوتین تصمیم گرفت تا در این نشست مونشن اشتراک نورزد هم دلیل اش در این است که وی همه حرف های را که ده سال قبل ابراز نموده بود تا به حال حاد باقی مانده و تکرار آ نرا لازم نمی داند. این بود خلاصه برنامه.
صحبت مکمل برنامه را می توانید در ذیل کلیک نمایید و بشنوید: