به گزارش سپوتنیک به نقل ازخبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس «خلیل الله افضلی مدیر «مؤسسه پژوهشی بایسنغر» در هرات، از محققان و پژوهشگران افغانستانی است که دکترای خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد دریافت کرده است.
افضلی از بیدلشناسان جوان افغانستان محسوب میشود که تاکنون مقالات فراوانی از وی در نشریات ایران، افغانستان و تاجیکستان پیرامون ادبیات فارسی خصوصا شعر و اندیشه بیدل منتشر شده است. پایاننامه دکترای وی نیز به دیدگاههای ادبی بیدل اختصاص داشته است.
«خلیلالله افضلی» در گفتوگو با خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، پیرامون فعالیتهای ادبی و تحقیقات در حوزه زبان فارسی در افغانستان گفت: در قسمت تحقیقات ادبی در مقایسه با چند دهه قبل، وضعیت خوبی نداریم و این جای نگرانی دارد.فرصتهای فراوانی را از دست دادهایم.
کندی انتشار آثار ادبی افغانستان
وی ادامه داد: ما تا نوشتن تاریخ ادبیات فارسی معاصر در افغانستان راه درازی در پیش داریم چرا که تاکنون بخش عمدهای از آثار ادبا و شاعران ما در دسترس قرار ندارد. آشناییها با تصحیح متون در افغانستان در سطوح ابتدایی قرار دارد و روند انتشار آثار ادبی از سرعت کندی برخوردار است.
این پژوهشگر افغانستانی تصریح کرد: تاریخ ادبیات فارسی معاصر افغانستان از شعرا و نویسندگان خوب تهی نیست، نمیگویم تعدادشان زیاد است، همین تعداد اندک نیز تاکنون شناسایی نشدهاند. از همین رو در تاریخهای ادبی انگشت شماری که منتشر شده، کاستیها و مشکلات زیادی دیده میشود.
افضلی یادآور شد: تاکنون آثار ادبی به صورت فردی و مستقل بررسی شده و نویسندگان نتوانستند منطق و پیوندهایی بین این آثار به عنوان جریانها و سبکهای عمده ادبی رایج در این کشور و دلایل آن پیدا کنند.
وی افزود: اکنون میتوان به دانشآموختگان رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاههای ایران امید بست تا این خلا را تا حدودی پر کنند.
افضلی گفت: اما متاسفانه مشکلی که وجود دارد این است که پژوهشگران و محققان ادبی که در ایران درس خواندهاند پس از بازگشت به کشور به دلیل نبود حمایتهای لازم از تحقیقات و مطالعات آنها، مجبور میشوند یا به کارهای اقتصادی بپردازند و یا مشغول فعالیتهای سیاسی و اداری شوند و این گونه از پژوهشها و تحقیقات ادبی دور میشوند.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی یادآور شد: انتظار و توقع ما از دولت افغانستان این است که از نویسندگان و آثاری که به روشنشدن سیر و تحول جریانهای ادبی معاصر افغانستان کمک میکنند، حمایت و پشتیبانی صورت گیرد.
افضلی در مورد همدلی میان مردم ایران و افغانستان گفت: متأسفانه در گذشته به علت کماطلاعی از پیشینه و تاریخ و افتخارات فرهنگی مشترک، نبود ارتباطات، کمکاری و غفلت فرهنگیان و رسانهها در دو سوی مرز و تلاشهای بدخواهان گاه در روابط 2 کشور حوادثی رخ داده که باعث آزردگی خاطر شده است.
وی ادامه داد: خوشبختانه اکنون اوضاع نسبت به گذشته خیلی بهتر است. هر چه ما به سمت دانایی و به سوی آگاهی از گذشته مشترک خود پیش برویم، بدون شک این مشکلات و حوادث کمتر رخ خواهد داد؛ در ایران این فعالیتها در جهت همدلی بیشتر شده و در افغانستان هم تلاشهایی در جهت این همزبانی و همدلی صورت میگیرد.
این نویسنده عنوان کرد: برای دوستانی که دغدغه فرهنگ، زبان و ادبیات را دارند، اطمینان میدهم که نسلی از پژوهشگران در افغانستان ظهور کردهاند که با تلاش و پشتکار میکوشند پاسدار زبان و ادب خویش باشند.
مدیر مؤسسه پژوهشی بایسنغر به فعالیتهای ادبی و هنری خود در افغانستان نیز اشاره کرد و افزود: عمده فعالیت من پژوهش، تدریس و ترجمه است و در حال حاضر مسئولیت «مؤسسه پژوهشی بایسنغر» در هرات را به عهده دارم.
وی افزود: کار ما در این مؤسسه انتشار آثار و متون ادبی است که از آن جمله به مجموعه مراثی بایسنغر میرزا، «کلیات میرزا ارشد برنابادی» شاعر سده یازدهم هرات و دیوان «ابوطالب مایل برنابادی» شاعر سده دوازدهم و تذکره «محمدرضا برنابادی» میتوان اشاره کرد که بر اساس نسخ متعدد و تصحیح انتقادی در دست انتشار است.
تمرکز بر ترجمه آثار دیگر زبانها
افضلی تصریح کرد: بخشی از توجه ما هم تمرکز بر ترجمه آثار دیگر زبانها از جمله عربی و انگلیسی به زبان فارسی است که باید به ترجمه «فضائل القرآن» «ابوعبید قاسم بن سلام هروی» که دیرینهترین متن بازمانده از یک دانشمند هراتی است و همچنین ترجمه «تاریخ هرات» در دو قرن اول هجری اشاره کنیم که این کتاب را خودم به زبان فارسی ترجمه کردهام و به زودی منتشر خواهد شد.
این محقق افغانستانی خاطرنشان کرد: از دیگر فعالیتهای ما، تدوین یادنامههای بزرگان و اندیشمندان افغانستانی است که در گام نخست یادنامه علامه «صلاحالدین سلجوقی» تهیه شده است و میکوشیم که همزمان با سالگرد درگذشت ایشان در خردادماه 1396 منتشر شود.
وی ادامه داد: تهیه و تدوین فهرست مقالات مجلات مختلف هرات و ترجمه سفرنامههای جهانگردان و افسران اروپایی که از افغانستان بازدید کردهاند و گزارشهای آنان نکاتی ارزنده از تاریخ و فرهنگ ما را در بر دارد، که دیگر برنامههای ما است.