این دو نابینای تحصیل کرده که عضو یک خانواده هستند، پس از بازگشت از مهاجرت، در سال 2008 میلادی موسسهای را به منظور ارایه خدمات برای دیگران نابنیایان در کابل تاسیس کردند تا از این طریق بتوانند در کاستن رنجها و مشکلات آنانی که بینایی شان را در نتیجه حوادث، خشونتهای مسلحانه، انفجارها و یا هم از آوان تولد از دست دادهاند، بکاهند.
بنفشه یعقوبی رییس موسسه خدمات بازتوانی رهیاب، میگوید که این موسسه در زمینههای آموزش نابینایان، آگاهی رسانی و پیشگیری از معلولیت فعالیت دارد که هم اکنون در حدود صد تن از نابینایان تحت پوشش خدمات شان قرار دارند. خانم یعقوبی گفت: «موسسه فعالیتهای مختلفی را انجام میدهد، از جمله برای کودکان قبل از مکتب کار میکند که این کودکان زیرسن مکتب هستند یا حداقل تا به حال شامل حلقه تعلیم نشدهاند. ما این کودکان را در داخل این مرکزکه آموزشهایی را که لازم دارند ارایه میکنیم. مثل تقویت حس شنوایی و لامسه و همچنین از بین بردن برخی از عادتها که بعضی از کودکان دارند. همین طور تحرک و جهتیابی و در کنار آن خط بریل و سایر مهارتها تا این که این دوستان اجتماعی و بعد شامل مکاتب عادی میشوند و در کنار سایر کودکان به تحصیل خود ادامه میدهنبد. ما کوشش میکنیم که برایشان مواد آموزشی را فراهم بکنیم تا این کودکان بتوانند درس بخوانند و با معلمان، مدیران و سرمعلمها و در مجموع با سکتور معارف در ارتباط هستیم تا بتوانیم همین کودکان شامل مکتب شوند و در بخش تعلیمات فراگیر درس بخوانند.»
بنفشه یعقوبی میافزاید که آنان برای نابینایان تحصیلکرده نیز خدمات مسلکی ارایه میکنند. به گفته او، موسسه خدمات بازتوانی رهیاب برای نخستین بار برنامه آموزش کمپیوتر برای نابینایان را راهاندازی کرده که تعدادی از نابینایان اخیرا از یک دوره آموزش شش ماهه با فراگیری برنامههای ابتدایی کمپیوتر فارغ شدند.
سواد آموزی و آموزش حرفه، دیگر برنامههایی است که بنفشه یعقوبی و مهدی سلامی در موسسه خدمات بازتوانی رهیاب برای دیگر نابینایان در کابل ارایه میکنند.
ماستر روابط بینالملل و علوم سیاسی
بنفشه یعقوبی بیشتر دوره آموزش و تحصیل خود را در ایران سپری کرده است. او دوران ابتدایی و بخشی از تحصیلات عالی خود را در ایران به پایان رسانده است. خانم یعقوبی سند لیسانس در رشته زبان و ادبیات فارسی را از ایران و اسناد ماستری روابط بینالملل و علوم سیاسی را در کابل بدست آورده است.
بنفشه یعقوبی با توجه به شرایط موجود افغانستان که حتا خیلی از کسانی که از معلولیت هم رنج نمیبرند اما قادر نیستند تا سطح لیسانس تحصیل کنند، اما او توانسته در چنین وضعیتی دو سند ماستری بدست آورد. خانم یعقوبی، همچنین در زمینه سرویدن شعر و نوشتن مطالب تحلیلی نیز دست بالایی دارد. او هماکنون یک مجموعه شعر آماده چاپ دارد که به گفته خودش محتوای مجموعه شعر «بغض ابر» بیشتر از درد و مشکلات خانمها به ویژه خانمهایی که از معلولیت رنج میبرند حکایت دارد.
مهدی، مردی چهار زبانه
مهدی سلامی نیز که به عنوان معاون و ترینر موسسه خدمات بازتوانی رهیاب کار میکند، از مهارتها و تحصیلات خوبی برخوردار است. آقای سلامی با آنکه از نابینایی رنج میبرد، اما توانسته رهنمایی خوبی برای دیگر نابینایان در افغانستان باشد.
مهدی سلامی که نابینای مادرزدای است، در رشته تعلیم و تربیه تا مقطع لیسانس در دانشگاه تهران تحصیل کرده است. او در جریان تحصیل و پس از آن موفق شده است تا لسانهای انگلیسی، عربی و فرانسوی را نیز یاد بگیرد. آقای غلامی هماکنون قادر است در این سه لسان خارجی ترجمه کند. او در موسسه خدمات بازتوانی رهیاب بیشتر در بخش آموزش کمپیوتر فعالیت دارد. آقای سلامی میگوید که او برنامههای کمیپوتری را برای دیگر نابینایان از طریق برنامه «ان.وی.دی.ای» تدریس میکند. وی گفت: «این تمام برنامههای ویندوز و آپلیکشنهایی را که تحت ویندوز انستال و اجرا میشود، میتواند واسطههای کاربری برنامهها را به صدا بیاورد و نابینا میتواند از طریق صدا و کلیدهای دسترسی که در کیبورد وجود دارد، تک کلیدها یا کلیدهای ترکبی که است، میتواند به محیطها و آبجیکتهای مختلفی برنامههای تحت ویندوز ارتباط بگیرد.» مهدی سلامی تاکید کرد: «چالش عمدهی یک فرد دارای معلولیت بینایی در خصوص یادگیری کمیپوتر این است که او چطور با کمپیوتر ارتباط بگیرد. تا ارتباط میسر نشود، دسترسی هم صورت نمیگیرد. حالا صحبت این است که این دسترسی و ارتباط از چه طریقی باید صورت بگیرد. یکی از این طریقها این است که یک فرد دارای معلولیت بینایی به خوبی با محیطهای مختلف کمیپوتر و برنامهها آشنا شود.»
آمار دقیقی در باره تعداد افراد دارای معلولیت بینایی در افغانستان وجود ندارد، اما آن طوری که بنفشه یعقوبی رییس موسسه خدمات بازتوانی رهیاب میگوید، به صورت تخمینی بین چهارصد تا ششصد هزار نفر در افغانستان از نابینایی رنج میبرند.
به حاشیه رانده شده
افراد دارای معلولیت در افغانستان از محرومترین قشر در این کشور به شمار میروند. هرچند براساس قانون تمام نهادهای دولتی مسوولیت دارند تا حداقل سه درصد از کارمندانش را افراد دارای معلولیت تشکیل بدهند، اما آن طوری که برخی از مسوولان دولتی و نهادهای حامی افراد دارای معلولیت میگویند، قانون در این زمینه به صورت درست مورد اجرا قرار نگرفته و کمتر کسی به شمولیت افراد دارای معلولیت به عنوان کارمند در نهادهای دولتی توجه کردهاند.
بنفشه یعقوبی میگوید که افراد دارای معلولیت بینایی، همیشه نادیده گرفته و به حاشیه رانده شدهاند. به گفته خانم یعقوبی، بیشتر تصور میشود که برای افراد دارای معلولیت به ویژه کسانی که از نابینایی رنج میبرند، افراد دیگری باید تصمیم بگیرند. او تاکید میکند باآنکه در میان افراد دارای معلولیت ظرفیتهای خوبی وجود دارند، اما به توانمندیهای شان کمتر اعتماد میشود. خانم یعقوبی گفت: «هرگاه یک فردی که نابینا و ناشنواست ولی ماستری دارد، اما فرد دیگری که غیرمعلول است و صنف دوازدهم را خوانده است، هردوی شان اگر در یک جایی نشسته باشند، او فردی که معلول است حتا اگر حق هم با او باشد، حرف فرد غیرمعلول موثرتر است، حتا اگر در مورد خود این فرد معلول باشد. این کلانترین مشکل است که ما به کسانی که دارای معلولیت است اعتماد نمیکنیم؛ به ویژه معلولین بینایی متاسفانه زیاد به حاشیه رانده شدهاند.»
بنفشه یعقوبی دستاندرکاران جامعه معلولیت نیز به توانایی افراد دارای معلولیت کمتر اهمیت میدهند. او گفت حتا برخی اوقات خود افراد دارای معلولیت نیز اعتماد و باور شان را نسبت به خودشان از دست میدهند. زیرا؛ به گفته او، به این افراد بیشتر اوقات به عنوان آدمهای ناتوان نگاه میشود.
در همینحال، فتاح احمدزی سخنگوی وزارت کار و امور اجتماعی افغانستان نیز، میگوید که به افراد دارای معلولیت کمتر توجه شده است. آقای احمدزی گفت که هرچند در قانون آمده است که باید حداقل سه درصد از کارمندان نهادهای دولتی باید افراد دارای معلولیت باشند، اما در این زمینه تاکنون توجه چندانی صورت نگرفته است. او گفت که وزارت کار و امور اجتماعی در نظر دارد تا روی تطبیق قانون در زمینه استخدام افراد دارای معلولیت در نهادهای دولتی تلاشهای بیشتری انجام دهد.
آمار و ارزیابیها نشان میدهد که دلیل نابینایی بیشتر افراد دارای معلولیت بینایی، مادر زدای است. اما، حوادثی از جمله جنگ و حملات انتحاری و انفجاری نیز از دلایل عمدهی نابینایی در افغانستان به شمار میرود.