به باور برخی آگاهان روابط روسیه، چین، پاکستان، ایران و کشورهای دیگر در سطح منطقه و جهان با گروه طالبان، سبب انشعاب و چند دستگی این گروه می شود و رقابتی بر سر تجهیز، تمویل، توسعه و آموزش این گروه در میان کشورهای عربی، غربی و شرقی درخواهد گرفت و این آتش دامن بسیاری از کشورها را خواهد گرفت!
به گزارش اسپوتنیک به نقل شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، جاوید کوهستانی آگاه امور نظامی، درگفتگوی رسانه ای درخصوص اینکه آیا رابطه روسیه، چین و پاکستان با گروه طالبان سبب انشعاب و چند دستگی این گروه می شود گفت: یقینا اینطور است، چرا که اختلاف ها بعد از مرگ ملاعمر در میان طالبان به وضوح مشاهد شد و هنوز هم اختلافات برسر جانشینی وی مرفوع نشده و برملا شدن رابطه رسمی طالبان، مخصوصا با روسیه و پیشنهاداتی که به این گروه داده شده می تواند دامنه اختلافات را افزایش دهد.
کوهستانی می گوید: بخشی از طالبان در زمان جنگ سرد در برابر شوروی سابق خانواده ها و سران خود را از دست دادند و هم اکنون هم برای آنها روسیه دشمن اساسی است و تعداد دیگری که توسط عربستان سعودی حمایت مالی می شوند در با تقابل سیاست های روسیه در حوزه خلیج فارس، یمن، سوریه و هم در حوزه افغانستان فعالیت می کنند که باور چند دسته شدن شان را به واقعیت نزدیک می کند.
وی، درباره وقوع چنددستگی میان طالبان و نقش حکومت در این بین اظهار می کند: آنچه مهم است نقش دولت و سازمان های اطلاعاتی است که چطور می توانند فعالیت های کلان اپراتیفی انجام دهند که منجر به اهداف صلح آمیز در افغانستان و برقراری رابطه با کانال های مختلف طالبان ضمن تامین امنیت بشود.
با توجه به اینکه طالبان از یک گروه جنگی به گروهی سیاسی بدل شده اند و اینکه در مناسبات سیاسی دوست و دشمن دایمی وجود ندارد و برای زدن حریف می توان از دشمن سابق هم کمک گرفت، احتمال اینکه که طالبان با روس ها دست همکاری بفشارند، زیاد است. این آگاه نظامی دراینباره معتقد است: بحث سیاسی شدن این گروه به زمان ایجاد دفتر سیاسی در قطر بر می گردد و هیچ شکی نیست که این مناسبات را انجام دهند. همانطور که بعضی سران این گروه از سالهای 2008 به بعد وارد این بازیها شدند و از تضعیف نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان سودهای کلان مالی بردند، اما فراموش نکنیم که یک بخش از طالبان به صورت بسیار ارگانیک با کشورهای خلیج رابطه دارند و در صدر این گروه شبکه حقانی قرار دارد که ارتباط و وابستگی شدید به عربستان، کویت و امارات دارد.
کوهستانی، درباره ممانعت کشورهای عربی از ارتباط گروه طالبان با روسیه اظهار کرد: در سوریه، عراق و یمن اختلافات کلان استراتژیک میان عربستان و قطر با روسیه و ایران است که این اختلافات بسیار جدی و در عرصه تعاملات میان این کشورها بسیار مهم است. بخشی از جنگجویانی که در سوریه و عراق می جنگند، مانند جبهه النصره در حال حاضر جز جنگجویان داعش و القاعده تلقی می شوند که مورد حمایت کشورهای عربی هستند. این دیدگاهی است که همواره کشورهای ایران و روسیه با آن درگیرند و بخاطر همین دیدگاه، عربستان متحمل شکست های متعددی در عراق و سوریه شده است و فکر نمی کنم آنان اجازه دهند طالبانی که وفادار به سعودی هستند با روس ها همکاری کنند.
این آگاه نظامی، دلیل برملا شدن رابطه طالبان با روس ها را اینطور احتمال می دهد که با توجه به اینکه شبکه حقانی یکی از متحدان بسیار اساسی، سازمان استخبارات پاکستان و درگذشته حافظ این سازمان بوده و با اینها فعالیت های گسترده انجام داده ست، امروز که پنج قوماندان مهم حقانی با گروه ملارسول یکجا می شود می تواند دلیل برملا شدن این روابط باشد و اینکه پاکستان هم نمی تواند بالای این گروه فشار جدی و آنچنانی وارد کند چرا که پیوند این شبکه در سطوح مرزی وزیرستان شمالی و جنوبی به حدی وسیع است که منجر به اختلافات کلان تری خواهد شد.
وی، درباره اینکه ممکن است چندی بعد شاهد جنگ میان طالبان روسی و طالبان آمریکایی باشیم می گوید: به باور من گروه ملارسول با انگلیسی ها و آمریکایی ها رابطه ندارند و سطح روابط قوماندان هایشان پایین است و بخشی از جنگجویان آسیای میانه بعد از مرگ ملاعبدالروف، ملامنصور دادلله و حاجی لالای در زابل همراه این گروه بودند که نشان می دهد در گذشته وابسته به القاعده و دیدگاه داعشی داشتند که آمریکایی ها نمی توانند اینها را تحمل کنند. اما بسیار امکان دارد که کشورهای دیگری هم در سطح منطقه و جهان با اینها تعامل و سرمایه گذاری کنند.
کوهستانی افزود: ساختارهای سیاسی در افغانستان تحت تاثیر روابط شخصی و دیدگاه های گروه ها و شبکه های درون ساختاری حکومت است و به اصطلاح سکتورهایی که حکومت افغانستان را تشکیل داده اند خود گروه های ذی نفوذ هستند که حذف منافع طالبان را از دید خود می نگرند و با یک دست واحد علیه طالبان اقدام نمی کنند.
این آگاه نظامی، درباره رابطه افرادی که در پست های بلند حکومتی کار می کنند و از سوی کشور های حامی طالبان حمایت می شوند اظهار می کند: یقینا که اینها دیدگاه آن کشورها را در کشور دنبال می کنند و اگر چنین نبود طالبان در بدترین وضعیت به سر می بردند چرا که دفتر قطر با شورای کویته در تقابل است و منابع مالی این گروه در کشور کاهش یافته است. این درحالی است که امروز شاهدیم طالبان جنگ هلمند را بخاطر کنترل مزارع کشت کوکنار افزایش داده اند و به نحوی هلمند را در انحصار خویش گرفته اند چرا که راه های زمینی به قندهار مسدود شده و امکان پرواز طیاره هم وجود ندارد و در این اوضاع حکومت اقدامی علیه آنان نمی کند و حتی دریک معامله مارجه را بدون عملیات نظامی و اکمال سربازان تحویل طالبان می دهد. در اینجا خود نظام سیاسی افغانستان دارای دیدگاه کلان برای صلح نیست وگرنه زمان زیادی برای متلاشی کردن طالبان داشته است.
وی، درباره اینکه جداشدن فرماندهان حقانی و پیوستن به گروه ملارسول می تواند باعث افزایش خشونت ها در سال 2017 شود افزود: هیچ شکی نیست که هشدار ناتو به افزایش ناامنی ها، یک هشدار جدی است و افغانستان به سمت بی ثباتی می رود و اگر وضعیت نیروهای امنیتی به همین منوال سال 2016 بماند و درزمستان امسال پایگاه ها تخلیه و تدابیر جدی صورت نگیرد یقینا بهار آینده، بهاری خونین خواهد بود.