این سفر رییس جمهور و مذاکرات اش با نارندرا مودی بیشتر از همه نمایش سیاسی هر دو کشور برای همسایه مشترک و دشمن مشترک هر دو کشور پاکستان جلوه نمود.
این دو کشور خواستند نشان بدهند که توانمندی آنرا دارند تا پاکستان را به حاشیه بکشانند، بی جهت سرتاج عزیز موضوع حاشیه کشیدن پاکستان را در این نشست به زبان نیاورد. اینکه مودی با سرتاج عزیز ملاقات نکرد ، در واقع سیلی محکم ای بود که بر روی وی نواخت.
نرندرا مودی به شکل بی سابقه و بسیار پرشکوه اشرف غنی را پزیرفت. تاکید وی در مورد همکاری های هند در پروژه های تعلیم و آموزش ،تنظیم آب و به گفته رییس جمهور اشرف غنی مهار ساختن ۲۶ میلیارد متر مکعب آب ، پرورش ماهی، ارتباطات، ترانزیت، تامین امنیت و ثبات مستقیمآ به منافع پاکستان ارتباط می گیرد و همکاری های دو کشور در چنین عرصه ها حسادت این کشوررا واقعا تحریک می کند.
از جمله برای هند هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ سیاسی ایجاد تاسیسات چابهار ازاهمیت حیاتی برای کشورش برخوردار است که کاملآ متضاد با منافع پاکستان می باشد. درست است که چابهار برای هندوستان در توسعه تجارت کشورش با کشور های منطقه و همکاری های اقتصادی اش اهمیت بسزای دارد. اینکه افغانستان بهره مند می گردد، جای شک نیست و ما بار ها روی اهمیت این پروژه بحث های داشتیم. همچنان خط اهن ترکمنستان —افغانستان- تاجکستان و وصل ان با خط آهن ایران از بندر چاه بهار با افغانستان همچنانیکه برای افغانستان از اهمیت بزرگ حیاتی برخوردار است برای هندوستان هم بزرگترین پروژه محسوب می گردد که از این طریق هندوستان رابا کشور های آسیای مرکزی و روسیه وصل می کند. بدین طریق پاکستان واقعا به حاشیه می رود.
مسله مهم دیگر در همکاری ها پروژه های تاپی و کسا 1000 است که نیز مورد بحث قرار گرفت. اگر پروژه های که در بالا از آنها نام برده شد کاملا پاکستان را می توان به حاشیه کشاند ، اما این دو پروژه بدون پاکستان عملی گردیده نمیتواند و باید در مورد پای این کشور را دخیل نمود. در مجموع اگر پروژه های چابهار و خطوط آهن تکمیل گردند، پاکستان خود موضع خود را تغییر می دهد و دست همکاری را به افغانستان دراز می نماید. بنآ نتیجه گیری از همه آنچه گفتیم این است که باید این دو کشور در تبانی با دیگر همسایگان اش ایران و کشور های آسیای مرکزی همه تلاش های خود را به خرج دهند تا تامین این پروژه ها را سرعت بخشند و خو اهیم دید که افغانستان خود به خود از از وابستگی اش به کمک ها رهایی می یابد و در قدم دیگر کار در عرصه ثروت هایدروکاربن و منرال های کشور که اشرف غنی در صحبت خود به تریلیون ها دالر تخمین نمود از ظرفیت های ذخیروی ایست که با تامین پروژه های نامبرده می تواند کار یابی گردد.
در موردبعد اقتصادی همکاری های منطقوی که در حاشیه کنفرانس قلب آسیا رهبران هند و افغانستان مصاحبه ای دارم با محترم سیف الدین سیعون استاد فاکولته اقتصاد پوهنتون کابل. در ذیل کلیک کنید و بشنوید:
معضلات ایکه اشرف غنی در صحبت ها ی خود یاد نمود نموده، نیز تا اندازه زیادی به عملی ساختن این پروژه ها ماهیت خود را از دست خواهند داد. البته منافع شبکه های اقتصاد جرمی، گروپ های تروریستی و پایگاه های شان درداخل و خارج کشور معکوسآ متناسب به عملی شدن این پروژه هاست. همه پرابلم در این است تا طالبان را هر چه زود تر از زیر تاثیر پاکستان خلاص گردند، اگر چه باید گفت گروه های از طالبان امروز از این تاثیرات رها گردیده اند. من در صحبت قبلی با محترم مژده در مورد موقف طالبان در رابطه به توسعه راه اهن ترکمنستان صحبت نمودم و مژده صاحب اظهار نمود که طالبان واقعآ در مورد در حرف نه، بلکه در عمل با مقامات ترکمنستان در تماس شده و از تامین این پروژه ها اطمینان داده و حتا در نگهبانی این پروزه ها آماده همکاری هستند. به باور من این پروژه ها واقعا در تضاد با منافع طالبان نیست و می توان تا اندازه زیادی به حرف های شان در این مورد اعتماد نمود.
از هم مواردی صحبت اشرف غنی می توان یک نتیجه گیری نمود: رییس جمهور خود درک نموده که با وابستگی های اقتصادی و کمک ها کشور را نمی توان به شگوفایی کشاند و به این امر درست کاملا پی می برد که اگر افغانستان پول ندارد اما ظرفیت های عظیم همکاری های منطقوی را دارد، چه خاصا که از منابع سرشار طبیعی برخوردار است و واقعآ اینکه امروز از کمک های 500 ملیون دالری پاکستان ابآ ورزید ، این را من اولین گام می دانم در جهت ابآ ورزیدن از سایر کمک های پولی کشور های دیگر.