این نمایشگاه که تحت نام «زخمهای جنگ، اناتومی تصویری افغانستان» به نمایش گذاشته شده است، در کنار هر عکس داستانهای غمانگیزی از قربانیان حوادث خونین و خشونتآمیز نیز وجود دارد. همچنینن برگزارکنندگان نمایشگاه زخمهای جنگ، در کنار این تصاویر، اکسری سر و مغزهای آشفته و نامنظم را نیز قرار داده تا به مردم بفهمانند که جنگ تنها زخم بجا نمیگذارد بلکه روی روح و روان نیز تاثیرات منفی میگذارد.
هادی معرفت از مسوولان سازمان حقوق بشر و دموکراسی از برگزارکنندگان اصلی نمایشگاه «زخمهای جنگ، اناتومی تصویری افغانستان»، میگوید که آنان بابرگزاری این نمایشگاه خواسته به مردم نشان دهند که جنگ میتواند چه تاثیراتی بر جا بگذارد. آقای معرفت افزود که این نمایشگاه با «ایده» صلح و نجات از چنگ فاجعه برگزار و در آن به تامین صلح از چشمانداز قربانیان تمرکز شده است. او گفت که این قربانیان پیامدهای جنگ و خشونت را با زخمهای عمیق و دردناکی که در بدن خود دارند، همه روزه تجربه میکنند. هادی معرف افزود: «تاکنون آنچه که در مورد ضرورت تامین صلح گفته و شنیده شده، اغلب از دید نخبگان، بازیگران سیاسی مطرح شده است. از این زوایه که غیبت چشمانداز قربانیان آشکارا مشهود نیست. صلح بیش از حد جنبه سیاسی بخود گرفته است و توجه بیش از حد به جنبه سیاسی صلح، در نهایت یک صلح را تا حدی یک معامله و توافق سیاسی در سطح بازیگران و کنشگران سیاسی تنزل میدهد.»
با اینحال، هادی معرفت تاکید دارد که آنان با برگزاری نمایشگاه زخمهای جنگ تلاش دارند تا دولت افغانستان پس از این مساله صلح را براساس یک خواست انسانی و بشری درنظر بگیرد. وی گفت: «زخمهای جنگ، اناتومی افغانستان بر این فرض استوار است که خاطرات قربانیان بخش مهم و جدایی ناپذیر از مفهوم جنگ را تشکیل میدهد. با بیتوجهی به قربانیان و تجربیاتی که در هنگام جنگ در وجود آنها به تجربه درآمده است، فهم کامل و تام از جنگ شکل نمیگیرد. قربانیان جنگ و خاطرات آنها گنجینه غنی و بایگانی بزرگیست که بخشی مهمی از جوانب تاریک، نامکشوف، اما تلخ و عبرتناک جنگ را در خود پنهان نموده است. دفن کردن این خاطرات در گورستان فراموشی بیش از این که به نابودی جنگ و امکان بازگشت به صلح و ثبات در جامعه کمک کند، رازهای دهشتناک و لایههای مخوف آن را از چشمها پنهان میکند.»
هادی معرفت در عین حال افزود که هدف از برگزاری این نمایشگاه تنها فراهمآوری همدلی و همنوایی با قربانیان نیست، بلکه توجه و تامل بیشتر در اصل بوجود آمدن فجایع نیز است. او گفت که خاطرات قربانیان از جمله داشتههای تاریخی به شمار میرود که میتواند بر فهم و درک مردم از جنگ تاثیر بگذارد.
دیدن کودکان، زنان و مردانی که سلامت جسمانی و روحی خود را در نتیجه یک اقدام خشونتآمیز و غیرانسانی از دست میدهند، برای هرکسی آسان نیست. هرچند نسل فعلی افغانستان در میان گرد و خاک جنگ و بوی خون و باروت کلان شده و این مساله جزی از واقعیتهای زندگی امروزی شان شده است، اما دیدن قربانیان این حوادث دردناک اشکهای برخی از کسانی را که تاکنون چنین زخمها را در بدن خود تجربه نکردهاند در میآورد.
خاطره صفی از عکاسان جوان و یکی از تصویرگر زخمهای جنگ، اناتومی تصویری افغانستان، از زمانهایی که از قربانیان جنگ تصویر برداری میکرده است، بیان میکند. خانم صفی میگوید که او نمیتوانست اشکهایش را بگیرد و زمانی که میدید کودکان، زنان و مردان چه زخمهای عمیق و دردناکی در بدن خود دارند. خاطره صفی گفت: «من هیچ وقتی درد آنها را نمیفهمم، چون من یک قربانی نیستم، اعضای بدن خود را از دست ندادم، زخمی نشدم و درد و رنج را نکشیدم، اما خیلی سخت بود که در آن لحظه خود را کنترول کنم. درست است که به عنوان یک انسان با آنها احساس همدردی میکنم، گریه میکنم، اشک میریزم، ولی بسیار مشکل بود که من به عنوان یک زن و یک دختر در کنار خانمی که او هم مثل من حق زندگی دارد اما اعضای بدن و عزیزان خود را از دست داده است.»
خاطره صفی همچنین گفت: «جالب این بود که من با بیشتر کسانی که در ولایتهای قندهار، کابل و کندز مصاحبه میکردم، هنوزهم با وجود تمام غمها و دردهایی که داشتند لبخند برلبان خود داشتند. باوجودی که من از دیدن زخمهای آنان غم سختی را تحمل میکردم و بالایم فشار میآمد، اما لبخند آخر آنان برایم امید و قوت میداد که اینها هنوزهم به زندگی امید دارند و میخندند.»