ایلنا در گفتگوی که با «پیرمحمد ملازهی» کارشناس مسائل شبه قاره در تشریح دلایل افزایش اختلاف در گروههای انشعابی طالبان داشته از سخنان وی چنین می نگارد: پس از مرگ «ملا عمر» که چیزی حدود دو سال بعد خبر و تاییدیه نهایی آن منتشر شد و مشخص شد که وی در کراچی کشته شده است، اختلاف بر سر جانشینی وی نمایان شد. چند نفر از اعضای خانواده ملاعمر خود را برای رهبری طالبان مناسب دیدند اما نهایتاً شاهد بودیم که «ملا اختر منصور» به عنوان رهبر طالبان انتخاب شد. در آن زمان هم شاهد به وجود آمدن اختلافهای زیادی در خصوص به رسمیت شناختن ملامنصور و بیعت با وی بودیم.
وی در ادامه با این خبرگزاری گفته است: در همان زمان، گروه «محاذ افغانستان» و گروه دیگری به رهبری «ملا رسول» در ولایت هلمند افغانستان خط و خطوط خود را از طالبان جدا کردند و به عنوان یک انشعاب شناخته شدند. آنها مدعی شدند که بدنه اصلی طالبان، جریان ملا رسول و همان انشعابهای وابسته به وی است. این روند ادامه داشت تا زمانی که «هیبتالله آخوندزاده» به عنوان رهبر جدید گروه طالبان معرفی شد و در آن زمان هم اختلافهایی ایجاد شد اما گفته میشود که برخی از این انشعابات مجدداً به هیبتالله آخوندزاده پیوستند اما طالبان این موضوع را تکذیب کرد.
در کنار تمامی این جریانها باید عنصر داعش در افغانستان را مد نظر داشته باشیم. چراکه از بدو ورود تروریستهای داعش به افغانستان، تمامی تمرکز آنها این بود که بتوانند از طالبان نیرو بگیرند که یکی از گروههای هدف، عناصر گروه ملا رسول بودند. به گونهای که آنها از طالبان انشعاب گرفتهاند و به خوبی خط و ربط افغانستان را میدانند و از این جهت داعش تمایل به جذب عناصر این گروه داشت. البته اخباری در خصوص دستگیر شدن ملارسول در پاکستان منتشر شده و حتی از جایگزین وی هم صحبتهایی به میان آمده است.
این تحلیلگر مسائل افغانستان با اشاره به جانشین ملارسول به عنوان فرمانده نیروهای انشعابی طالبان، عنوان کرده است: سخنگوی طالبان انشعابی اعلام کرده است که «ملا عبدالرئوف عارف» به عنوان جانشین وی در این گروه انتخاب شده است و «محمد خان نیازى» که مسئول نظامی این گروه بوده است، از این سمت استعفاء داده و به شورای کویته میپیوندد که این روند حکایت از تشدید به همریختگی و اختلاف در داخل این گروه دارد.
وی در پایان یادآور شده است: تحولاتی که در طالبان صورت گرفته و به خصوص تحرکات نظامی این گروه در افغانستان، موجب شده تا شورای کویته در پاکستان از ناحیه ارتش این کشور و آمریکا تحت فشار قرار گیرد تا بتوانند طالبان را وارد مذاکرات صلح افغانستان کنند. از سوی دیگر، فشارهای هند و افغانستان به پاکستان این مفهوم را آشکار می کند که قرار است طالبان به سمت مذاکرات سوق داده شوند اما این امکان وجود دارد که انشعابهای دیگری در طالبان صورت گیرد تا زیر چتر حمایتی پاکستان بتوانند به صورت جداگانه اقدامها و عملیاتهای خود را اجرایی کنند.