ساتوشی یوماتسو 26 ساله به مدت سه سال در این جا کرده است و بعد از بیرون کردن او از این جا او بسیار رنج می برد و به همین خاطر او خواست تمام معلولان این جا را بکشد و جهان را از دست معلولان رهایی بخشد. او پس از قتل عام در خانه معلولان سوار موتر خود می شود و به اداره پولیس میاید و می گوید که من این کار را کرده ام. این مرد جوان که تمام لباس اش خون پر بود با خود یک خریطه پر از اسلحه سرد را هم حمل می کرد.
مجرم در ساعت 2:30 شب بدون اینکه هشت نگهبان و کارمندان این خانه شبانه روزی معلولان متوجه شود داخل این مجموعه می شود و تنها زنگ خطر زمانی به صدا در میاید که یوماتسو همه را به سادگی و بدون مقاومت کشته بود و هدف او کشتن بیشتر این معلولان بوده است. در نتیجه کسانیکه تا هنوز زنده مانده اند در حالت بسیار بد و جدی قرار دارند.