این شهر در جنوب شرق منطقه ای اروپایی روسیه موقعیت دارد. نفوس والگاگراد بیشتر ازیک ملیون نفر است. ازاوخر قرن شانزده تا اوایل قرن بیستم این شهر به ساریسٍن مسما بود٬ از سال ۱۹۶۱ به والگاگراد مسما گردید.
تاریخ این شهر: در زمانهای قبل ازروسیه از سالهای ۹۰۰ راه تجارتی دریای والگا بود ٬ که روسها در قسمت بالا٬ بلغارها در وسط و هزار ها در قسمت پایین دریای والگا اقامت داشتند ٬ رول تجارت بدست عربها بود که تا قرن ۱۳ ادامه داشت ٬ اما درسال۱۲۳۶ این مناطق کاملا به تصرف اردوی زرین مغلها در آمد. درسالهای ۱۴۰۰ اردوی زرین از هم پاشید و به خانان قازان٬ سایبریا٬ استراخان و کریمه تقسیم گردیدند که با جنگ های خونین و برده گیری های مردمان این مرزو بوم همراه بود. در این زمان سرداران روس برعکس بدور سرداران مسکو متحد گردیدند٬ قوت یافتند و یکی بعد دیگر از اواسط تا اواخر قرن ۱۶خانان بقایای اردوی زرین را در مناطق قازان و سایبریا شکست دادند٬ اما کریمه هنوز در دست خانان کریمه قرار داشت که از طرف اردوی عثمانی حمایت میگردید. دریای والگا حیثیت ترانزیت بین المللی کالا ها رااختیار نمود.انگلیس ها ازاین راه به فارس جهت خرید ابریشم و مصاله جات راه پیدا کردند.
باید گفت که والگاگراد صرف از سال ۱۶۳۰ تا به امروز کاملا متعلق به روسیه گردید.
از سال ۱۷۷۵ مرحله جدیدی در تاریخ این شهر ایجاد گردید. در سال ۱۸۲۰ ماستر پلان انکشاف شهر طرح و تصویب گردید. ازهمین تاریخ مردمان دهقان پیشه به کنار و اطراف شهر از مناطق مرکزی روسیه کوچ نمودند٬ علاوه بر مردم روس ٬ شاه کبیر روسیه اکاترینا دو م از المانها نیز دعوت نمود تابه این شهر مسکن گزین گردند٬که با خود تکنالوژی و کلتور در آنزمان پیشرفته خود را نیز آوردند. اولین مکتب ٬ دوا خانه٬ قهوه خانه ٬ اولین بار کشت کچالو و تنباکو را آنها رواج دادند. اولین فابریکه روغن در ولگاگراد در سال ۱۸۱۲ بنا یافت ٬ در اواسط قرن ۱۸ در این شهر ماهی گیری ٬ تولیدات موادی خوراکی و نمک رواج یافت که به تمام روسیه تاجران از اینجانمک صادر می کردند. در سال ۱۸۶۲ این شهر موقف بزرگی را در یافت نمود٬ چون خط آهن ایجاد گردید که سومین راه آهن روسیه محصوب میگردید. در اخیر قرن نزده برای راه یافتن به بحیره سیاه راه آهن امتداد پیدا کرد و همچنان راه دریای والگا نیز بسیار پرآهمیت شد که در انقلاب صنعتی شهر رول عمده بازی نمود. صنعت در این قرن به سرعت رو به ترقی گرفت در اینزمان فابریکات عظیم ایجاد گردید و شهرک ها صنعتی یکی بعد دیگری اعمار گردیدند. این شهر به نقطه اتصال راه دریایی و راه آهن مبدل گردید. کشتی های دریای تانکر های نفت کسپین راتا اینجا حمل میکردند و بعدآ این تانکر ها از طریق راه آهن به سایر نقاط روسیه انتقال می نمود. نزدیکی به منابع نفت خام باعث ایجاد صنایع نفتی گردید٬ همراه با فرانسوی ها در سال ۱۸۹۷ در این شهر فابریکه میتالورژی را ایجاد نمودند٬ و به کمک شرکت انگلیسی دراین شهر فابریکه سلاح سازی بنا یافت که ۱۰۰ سال به تولیدات خود ادامه داد. از شروع قرن بیست کار ساختمان تعمیرات رهایشی به سرعت توسعه یافت علاوه برآن مکاتب و شفاخانه های جدید و سایر تعمیرات رهایش عامه ایجاد گردید٬ در پهلوی آن سیستم تمدید لین های برق رسانی٬ تلفن آبرسانی و کانالیزیشن ٬ سینما ٬موتر های برقی به شدت رشد یافت. همچنان پل های بزرگ در بین شهر عمار گردید. یک نکته جالب را خواستم در مورد تاریخ این شهر برایتان حکایت نمایم ٬ دوستان در سال ۱۹۱۰ در این شهر یک شاخه از مذهب ارتادوکس های بنیاد گرا به شدت رشد نمود که بنام « سیاه صد » یاد می شد که ماهیت فوق العاده شوینیستی و ملیت گرایی داشت ٬ در زمان بسیار کم به استعداد خاص که رهبر مذهبی اش در گفتار خود داشت از محبوبیت خاص بین مردم برخوردار شد٬ وی به زبان فسیع و ساده حرف میزد ٬ در مجالس و مظاهرات که بر پا می انداخت هزاران شهروند با اشتیاق تمام جمع می گردیدند وی به جز از فامیل شاه به همه اراکین دولت تاخت وتاز میگردو اظهار می نمود که ایشان همه برای بدنامی شاه کار می کنند و بلاخره مورد تعقیب قرار گرفت و مجبور به فرار از این شهر به ناروی گردید. در زمان انقلاب اکتوبر ۱۹۱۷ چون تعدادی زیادی فابریکات صنعتی در این شهر موجود بود ٬ بنآ طبقه کارگر زیاد بود که ایشان از انقلاب پشتیبانی می نمودند و والگاگرد به مرکز «سرخ» در جنوب روسیه مبدل گردید. منطق همجوار آن که بیشتر طبقه دهقان بودند٬در دفاع از آپوزیسیون انقلاب ٬که به «سفیدها» مشهور بودند ٬ قرار گرفتند ٬ سه سال جنگ ادامه یافت وجنگ های شدیدی بین شان رخ داد که منجر به جنگ میهنی در جنوب روسیه گردید. به شهر و شهرواندان آن خسارات عظیم به بار آورد. به پهلوی این مصیبت دوستان در سال ۱۹۲۱ـ۱۹۲۲ در این شهر خشک سالی بزرگی رخ داد و حکومت شورا ها هم ازبابت اینکه از پرداخت قرض های دوران شاه که از خارج گرفته بود ٬ ابآ ورزید٬ بنآ زیر معاصره اقتصادی قرار گرفت ٬ تمامی ذخیره طلا دولت به مصرف رسید و حکومت شورا ها در مقابل مردم این شهر هم بی رحمانه عمل نموده٬ از دهقانان تا آخرین گرام گندم را به جبر و زور غضب می کردند٬ و همه را برای تامین قوای عسکری مصرف می کردند. این امر باعث گرسنگی عمومی در منطقه گردید٬ مردم از کمبودی غذا هلاک گردیدند و ملیون ها انسان از این بابت به امراض دچار شدند. دولت شورا ها نمی توانست ایشان را کمک نماید چون هر نوع کریدت و قرضه ها برای حاکمیت از خارج قطع گردیده بود و از طرف هم جنگ میهنی ادامه داشت ٬ مردم با وحشت خانه های خود را ترک می کردند ٬به قطار های آهن و ترانسپورت عمله نموده و به سایر نقاط کشور مهاجرت می نمودند. کمک های بزرگ را سازمان ها و موسسات خیریه امریکا ٬ سویس٬ ایتالیا انجام دادند. این کمک ها تا سال ۱۹۲۳ ادامه داشت و با اتمام جنگ میهنی و پیروزی کامل بلشویک ها شرایط دوباره هادی گردید٬قعطی از بین رفت و کشت و کار هم رونق گرفت و سیستم ترانسپورت دوباره منظم احیا گردید.با احیای زراعت و صنعت دوباره نفوس شهر رو به افزایش شد و در سال ۱۹۲۵ این شهر ازساریسین به ستالینگراد ومسما گردید. از سال ۱۹۲۸ رشد صنعت به اوج خود رسید و والگا گراد در قطار شهر های پیشرفته دنیا در تولیدات میتالورژی٬ ماشین سازی صقیل و تولید انرژی قرار گرفت. در مدت زمان فوق العاده کوتاه بزرگترین بند برق در شوروی در این شهر احداث گردید٬ فابریکات تولید ترکتور و تانک احداث و برای تدریس کارگران و انجنیران انسیتوت تراکتور سازی ایجاد گردید. از سالهای ۱۹۳۰ به بعد آموزش جبری برای همه تا صنف دهم تطبیق گردید. بی سوادی کاملآ از بین رفت. در این زمان موسسات تعلیمی از مکتب تا انسیتوت ها ایجاد گردید٬ که تا به حال تهداب تعلیم وتربیه شهر را تشکیل میدهد. و ما در برنامه بعدی در مورد بیشتر مکث می نمایم.
در زمان جنگ دوم جهانی اولین شکست بزرگ را قوای هتلری در ستالینگراد متحمل شد٬ شهر در محاصره قرار گرفته بود و قوای هتلر کاملآ متیقن بود که این شهر را در تسخیر خود می آورد٬ اما قوای سرخ معاصره را درهم شکست ودر استقامت های مسکو ٬ خارکوف اولین بار به پیشروی آغازنمودند٬ با تلفات عظیم قوای هتلری معتقد گردید که این جنگ را باخته ٬ ترکها از عمله به شوروی خودداری نمودند ٬ جاپان نیز که پلان عمله به سایبریا را داشت ٬ ازتصمیم خود دست کشید ٬ رومانیا ٬ ایتالیاو هنگری در صدد شدند که تا از میدان جنگ خارج گردند و علایده علایده با انگلیس ها و امریکای ها معاهدات صلح را امضا نمودند. البته تاثیرات جنگ بسیار عمیق بود٬ شهر به خرابه مطلق مبدل گردیده بود٬ ۹۵ ٪ عمارات ازبین رفته بود. از همه مصیبت هایکه شهر و مردم آن نصیب کتاب های زیادی به بسیاری لسان های دنیا نشر شده و همچنان فلم های زیادی به نمایش گذاشته شده ٬ که ممکن در مورد شما هم معلومات داشته باشید و ممکن نیست در در یک برنامه از آنها حکایت نمود ٬ خلاصه آبادانی شهر در چند مرحله بعد از جنگ صورت گرفت: مرحله اول از سال ۱۹۴۲-۱۹۴۵ یعنی هنوز جنگ جریان داشت در این مدت ۳۷٪ تعمیرات رهایشی دو باره احداث گردید ٬ اما ۲۸۰۰۰ نفر هنوزروی زمین و خرابه ها زندگی می کردند٬ مرحله دوم از ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۳ که در این مدت حتا خانه های رهایشی و دیگر ابدات ۷ بار بیشتر از زمان پیش از جنگ اعمار گردید ٬ اما در سال ۱۹۵۳ بعد از مرگ ستالین در سال ۱۹۵۳ زمان خروشوف تمامی مجسمه های ستالین از بین رفت و تبلیغات علیه شخصیت وی شروع شد و شهر از رشد سریع خود باز ماند ٬ بلاخره در سال ۱۹۶۱ ستالینگراد به والگاگراد مسما گردید.
برنامه ما در مورد این شهر افسانوی که از جمله شهر های قهرمان روسیه محسوب می گردد ادامه دارد. در برنامه بعدی من در مورد دستاورد های این شهر در همه شهون زندگی عصر معاصر برایتان حکایت می نمایم.