620 سال پیش در چنین روزی، بیست و سوم شعبان سال 817 هجری قمری نورالدین عبدالرحمان جامی، بزرگترین شاعر وادیب قرن نهم هجری قمری، در شهر جام واقع در خراسان ـ چشم به جهان گشود. وی از نوجوانی به آموختن علوم مختلف پرداخت. جامی به هنگام جوانی به سمرقند رفت و علوم دینی و ادبیات و تاریخ را در آنجا فراگرفت و سپس به سیر و سفر پرداخت.
روزگار کودکی و تحصیلات مقدماتی جامی در خرگرد جام، که در آن زمان یکی از تبعات هرات بود در کنار پدرش سپری شد. در حدود سیزده سالگی همراه پدرش به هرات رفت و در آنجا اقامت گزید؛ در همانجا به تعلم و تعلیم پرداخت و قسمت عمده حیاتش نیز در همانجا به سر آمد و از آن زمان به جامی شهرت یافت. وی در شعر ابتدا دشتی تخلص میکرد، سپس آن را به جامی تغییر داد که خود علت آن را تولدش در شهر جام و ارادتش به شیخ الاسلام احمد جام ذکر کردهاست.
جامی مقدّمات ادبیات فارسی و عربی را نزد پدرش آموخت و چون خانوادهاش شهر هرات را برای اقامت خود برگزیدند، او نیز فرصت یافت تا در مدرسه نظامیه هرات که از مراکز علمی معتبر آن زمان بود، مشغول به تحصیل شود و علوم متداول زمان خود را همچون صرف و نحو، منطق، حکمت مشایی، حکمت اشراق، طبیعیات، ریاضیات، فقه، اصول، حدیث، قرائت، و تفسیر به خوبی بیاموزد و از محضر استادانی چون خواجه علی سمرقندی و محمد جاجرمی استفادهکند.
او به خاندان پیامبر گرامی اسلام (ص) ارادت و عقیده ای راسخ داشت و هرگز مدح زورمندان و پادشاهان را نگفت.
از این شاعر و ادیب فارسی زبان، آثار منظوم و منثور بسیاری برجای مانده که از میان آنها می توان به «هفت اورنگ»، «سلسله الذهب» و «بهارستان» اشاره کرد. عبدالرحمان جامی در سال 898 هجری قمری، درگذشت.
جامی به افتادگی و گشادهرویی معروف بود و با اینکه زندگیای بسیار ساده داشت و هیچ گاه مدح زورمندان را نمیگفت، شاهان و امیران همواره به او ارادت میورزیدند و خود را مرید او میدانستند. جانشینان الغ بیگ خصوصاً سلطان حسین بایقرا و امیر او علیشیر نوایی تا آخر عمر او را محترم میداشتند و اوزون حسن آق قویونلو، سلطان محمّد فاتح پادشاه عثمانی و ملک الاشراف پادشاه مصر از ارادتمندان او بودند.
این شاعر بزرگ در ۲۷عقرب ۸۷۱ در سن ۸۱سالگی در هرات درگذشت.