جدال بر سر رهبری در افغانستان بین انجنیر و ملا

به تبصره پیوتر گنچاروف در این باره توجه فرمائید.
درک آن حیرت و تعجب که حوادث مربوط به آشتی با طالبان، در بین سیاست دانان و کارشناسان افغان بوجود آمده، کار دشوار نمی باشد. در اینجا دو نقطه مهم وجود دارند. گلبدین حکمتیار با کابل موافقت نامه راجع به همکاری در مورد مساله مذاکرات با طالبان راجع به صلح امضا میکند.
ظاهراً به نظر میرسد که چه چیز برای حکومت فعلی وحدت ملی، با در نظرداشت وزن سیاسی رهبر حزب اسلامی افغانستان، از این بهتر خواهد بود؟ اما، با تاسف چنین نیست. گلبدین حکمتیار در همان روز عنوانی طالبان پیام ارسال داشت که در آن آنها را به ایجاد ایتلاف تحت رهبری شخص او پیشنهاد کرد که کار پیشبرد مذاکرات راجع به صلح با حکومت فعلی بردوش خواهد داشت.
اگر نظر به عکس العمل سیاست دانان و کارشناسان قضاوت نمود، برای حکومت وحدت ملی کنونی ناخوش آیندترین چیز اینست که انجنیر حکمتیار در همان پیام مراتب همدردی خود را نسبت قتل ملا اختر منصور رهبر طالبان اظهار داشته و بدینوسیله حمایت خود را از ملا هیبت الله رهبر نو جنبش طالبان ابراز داشته است.
دراینجا این احتمال وجود دارد که د ر مذاکرات صلح با حکومت وحدت ملی «عین و غین» ایتلاف «انجنیر و ملا» در جانب مقابل قرار خواهد داشت. برای افغانستان کنونی و برای حکومت که بنام وحدت ملی مسمی شده که ایجاد جامعه مدنی بر ارزش های عام قبول شده بشری در جهان اعلام داشته، ظهور چنین ایتلاف مرگبار ثابت خواهد شد.
البته، میتوان با این امر موافقه نمود، طوریکه یکی از منقدین عمده در سایت afghanpaper می نویسد که از «گلبدین حکمتیار در سال های 50 — 70 حالا فقط نام و جلایش ظاهری باقی مانده و خود او به جز از اثر باقی مانده کهن چیزی بیشتر نیست».
مولف، زمانیکه میگوید که نادیده گرفتن جنایات که حزب اسلامی و شخص حکمتیار رهبر آن بر ضد بشریت در سال های جنگ انجام داده، مجاز نیست و از همینرو حکمتیار در انظار عامه در حال حاضر «بیش از مرده متحرک» چیزی دیگری نیست. اما مساله در واقعیت پیچیده تر از این است.
ولی همین مولف میگوید که فقط ظهور گلبدین حکمتیار در کابل، جای که او در ارگ به حضور پذیرفته شد و در شورای صلح از او با آغوش باز استقبال نمودند، حکومت را به دو گروپ تقسیم ساخت و پیوستن او به جامعه مجاهدین — این گروپ و خود جامعه افغانی را به چند پارچه منشعب ساخته است.
مولف، بدون تردید، در یک مورد برحق است و آن اینکه ظهور گلبدین حکمتیار در کابل در حال و اوضاع، وقتیکه جامعه تا حد غیرمجاز تنها نسبت مساله لین انتقال برق بی اتفاق شده، تا چه حد برحق می باشد؟ حال این جامعه، وقتیکه در آن یک مشکل دیگر تقسیم قدرت با طالبان و انجنیر گلبدین حکمتیار متحد شونده با آنها اضافه شود، چه خواهد شد؟ از همینرو، مولف این پرسش را مطرح می سازد که چه چیز در حال حاضر موجودیت او در کابل و یا برعکس بهتر می باشد؟
حزب اسلامی افغانستان گلبدین حکمتیار در ابتدا حزب اقشار متوسط و روشنفکران پیرو دین اسلام و تا اندازه زیادی — تکنوکراتان و حزب ملایان و علمای دینی بود. از همینرو ایتلاف «انجنیر» گلبدین حکمتیار که زمان پوهنځی انجنیری پوهنتون کابل را تمام کرده ، ملا هیبت الله رهبر نو طالبان — این عملاً، تلاش بازگرداندن موقف پیشین «حزب انجنیران و ملایان» محسوب میشود.
آیا گلبدین حکمتیار خواهد توانست به سیاست بزرگ برگردد — این یک سوال دیگری است. ولی آنچه که ایتلاف او با طالبان حالا به دردسر برای بخش اعظم مجاهدین ایتلاف شمال سابق مبدل خواهد گشت، همین اکنون باعث هیچگونه تردی نمی شود. و آنها به این حرکت انجنیر گلبدین حکمتیار چه پاسخ خواهند داد.