پسرک نجات یافته از اسارت « دولت اسلامی » داعش

© AFP 2023 / Noorullah Shirzadaپسرک نجات یافته از اسارت داعش
پسرک نجات یافته از اسارت داعش - اسپوتنیک افغانستان
عضو شوید
جنگجویان داعش در آب آشامیدنی ادرار میکردند و همچنین در ان داروی بیهوشی را مخلوط میکردند و به ما می دادند

در عراق مبارزین نیروهای مردمی بچه خورد سال را از اسارت «داعش» نجات دادند و او حاضر شد از مشقت که بالای انها در اردوگاه شبه نظامیان گذشته بود حکایت نماید. به گفته او ، در یک محل داعشیان تنها کودکان را نگهداری میکرند ، انها را آزار و اذیت میکردند و مجبور شان میکردند تا « دولت اسلامی » را تعریف نمایند. جنگ جویان داعش کودکانی که قران را خوانده نمی توانستند مورد لت و کوب قرار میدادند.
اسپوتنیک با این پسرک گفتگو نموده که توجه شما را به جلب میداریم:
« نام من ایمن شرف حاجی است ، و از سنجر هستم. به تاریخ 3 اگست جنگجویان داعش وارد شهر ما شدند. ما درخانه بودیم ، انها داخل خانه ما شدند و ما را دستگیر کردند. و اندکی بعد فوراً ما را به شهر الباج بردند. خاله و دختر خاله ام را نیز دستگیر کردند و مورد تجاوز جنسی قرار دادند».
پسرک ادامه داده میگوید:
«ما بسیار زیاد می ترسیدیم. بعد از دو روز ما را در مکتب در تال- افر جا بجا ساختند. انجا زیاد تنگ بود ، ما در روی زمین می خوابیدیم و زیر سر خود کفش های خود را می گذاشتیم. جنگجویان داعش در آب آشامیدنی ادرار میکردند و همچنین در ان داروی بیهوشی را مخلوط میکردند و به ما می دادند.
در اسارت گاه پیش از طلوع افتاب ، ساعت چهار صبح ما را از خواب بلند میکردند و تا غروب افتاب ما را بیدار نگهمیداشتند. یکی از روز ها که ما را از خواب بیدار کردند ، در پهلوی من دو کودک دیگر هم خواب بود و داعشیان انها را نیز گفتند که از خواب بیدار شوید ، انها گفتند که نمی توانند بیدار شوند ، که بلا فاصله مورد لت و کوب قرار گرفتند. یکی از پسر ها گریه سر داد. به او گفته شد که گریه تو را کمک نمی کند. ما را لت و کوب کرده و به نماز روان میکردند ، از نماز که بر میگشتیم امر میشد که دوباره خواب کنیم ، اما دیگر ما را خواب نمی برد.
شب بعد دو تااز پسران فرار کردند و عساکر داعش فوراً به جستجو انها پرداختند. این بچه ها به گونه توانستند تیلفون موبائل بدست بیاورند و کوشش کردند با اقارب خود به تماس شوند ، و حتا توانستند زنگ هم بزنند ، اما جنگ جویان داعش بلا فاصله انها را پیدا کرده و دوباره دستگیر شان کردند. بعداً در مقابل تشناب انها را به زانو نشاندند و گفتند که دست های تان را پشت سر تان بگیرید ، و به این شکل انها را از ساعت 8 الی 11 نگهداشتند. بعداً یکی از امرین داعش امد و دست های پسران را پشت سر شان بسته کرد و توسط چوب لت و کوب شان کرد. به اطفال گفته شد ، هر کس که بخواهد فرار کند ویا از نزد شان تیلفون موبائل پیدا شود ، جزایی سخت خواهند دید.
در اسارتگاه صد نفر و همه پسر خورد سال بودند. در نیمه روز به ما قران را می اوردند ، کسی که قران را خونده نمی نوانست ، شش بار او را دره میزدند. یکی از روز ها پسری پشت سر من نشسته بود ، برایش گفتند که چند خط از قران را بخواند ، من از جاه بلند شدم ، فکر کردم که مرا گفتند. اما داعشی گفت که تو نه ، کسی که در پشت سر تو نشسته ، او بخواند. آن پسر استاد شد و فوراً گریه سر داد ، که بعداً به شش بار دره خوردن مجازات شد. من طرف دست او دیدم و متوجه شدم که دستش میلرزید. او را سخت لت و کوب کردند که چرا قران خواندن را بلد نیست.
ما صد تن بودیم ، زمانی که یکی از قومندانان دعش می امد ، به ما گفته میشد که بعد از او نعره تکبیر بگویم. انها به اواز بلند تکبر می گفتند و بعداً همه صدا میزدیم (الله اکبر!) هر کس که تکبیر نمی گفت ، مجازات میشد و همچنان به ادامه میگفتند (دولت اسلامی) و امر میکردند که ما بگویم ، زنده باد.

نوار خبری
0
برای شرکت در گفتگو
ورود به سیستمیا ثبت نام کنید
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала