هیسم وی که در زمان ریاست جمهوری نلسون ماندلا رهبر فقید افریقای جنوبی، سرمشاور حقوقی دفتر مانیدلا بود و اینکه طالبان به دفتر همکاری افریقای جنوبی در ین هفته در کابل حمله نمودن ٬ فکر نکنم که به گذارش نیکولاس هیسم ربطی داشته باشد. خوب به هر ترتیب.
نیکولاس هیسم کارمند ارشد ملل در پایان ماموریت اش در افغانستان حین گذارش اش به سازمان شورای امنیت ملل متحد ٬ شاخص ها ی اساسی چالش های افغانستان را درجه بندی نمود. اگر راست اش رابپرسید این پنج عرصه ای که وی قلمداد نمود٬ برای همگان کاملا هویداست و ما بار ها روی هریک از این مشکلات که موانع اساسی حکومت داری سالم در افغانستان شمرده می شوند ٬بحث های با تحلیل گران سیاسی و اقتصادی کشور داشتیم و اقای نیکولاس چیزی جدید را برای ملت و جامعه جهانی بیان ننموده.
دوستان ٬ قسمیکه داکتران میگویند: تشخیص درست مرض ۸۰ فیصد در تداوی رول دارد٬ اگر به زخم پیشرفته سرطانی تبدیل نشده باشد. بلی دوستان این امراض جامعه کنونی ما دارد به زخم ناصور تبدیل می شود که مغز های متفکر دنیا از علاج اش فعلا تا فعلا ناکام بدر آمده اند٬البته از هر پنج عرصه ای که وی در ګزارش نامه خود به عنوان چالش ها یاد نمود٬ همه میراث های پانزده ساله مدل حکومت داری سیستم امریکایست٬ که بالای حاکمیت و جامعه افغانی تاُمیل ګردیده و مشت از تخنوکرات های نا سالم ٬ متحد به خواسته هاو اوامر بیګانه قدم به قدم کانون دولتی را ناسالم و فاسد نګاه داشته ٬ چنین سیستم اداری تا هنوز به کشور حاکم است. ببینید دوستان اګر چه ممکن بسیاری های شما به موادی این گذارش آشنا شده باشید٬ من روی هریک این موانع که باعث عدم بقای این حکمیت قلم داد گردیده ٬ مکث می نماییم.اول: بیکاری و نبود رشد اقتصادی ٬ در مورد شما خود قیاس نمایید ٬ چطور یک جامعه را می توان از این نقیضه نجات داد؟ فکر می کنم که جواب کاملاً واضع است. در این پانزده سال نظر به گذارش اداره بازرسی عمومی آمریکا برای بازسازی افغانستان ٬موسوم به 'سیگار' ٬بودجه ایکه ایالات متحده امریکا برای بازسازی افغانستان از سال ۲۰۰۲ الی سال ۲۰۱۳ مصرف نموده به ۱۴۰ ملیارد دالر است.
حال ببینید گذارش را که نمایند وزارت مالیه افغانستان درسال ۱۳۹۳ به نشر سپرد. در این گذارش آمده که بودجه افغانستان حدود ۷.۸ میلیارد دالر است که از این مقدار ۲.۶ میلیارد بودجه انکشافی و ۵.۲ میلیارد دیگر بودجه عادی است.
بودجه انکشافی افغانستان در بخش های زیربنایی و پروژه های نوسازی و بازسازی به مصرف می رسد.این بودجه به صورت گسترده به کمکهای جهانی وابسته است و تمام مصارف آن از سوی جامعه جهانی پرداخت می شود. و جالب اینست که وزارت خانه های کشور نمی توانستند که بودجه های خود رادر بسیار ی حالات تا ۷۰ فیصد مصرف نمایند. حال شما خود مقایسه نمایید تنها امریکا سالانه درحدود ۱۴ ملیارد را به افغانستا ن بودجه تخصیص داده بود ٬از دیگران را اگر بسنجیم هم سالانه در حدود ۴ ملیارد می گردید٬ اما درگذارش وزارت مالیه ۲٬۶ ملیارد را سالانه از این کمک ها برای بودجه توسعه ی اختصاص داده. باقی این بیشتر از ۱۴ ملیارد سالانه کجا مصرف شده ٬ من اقتصاد دان نیستم محترم سیف الدین سیعون استاد اقتصاد پوهنتون کابل در صحبت با ما شریک شدندکه شما می توانید نظریات شانرا در لینک با فشار دادن لینک پاین بشنوید
دیگر نیکولاس از ادامه شورشگری حرف می زند این هم عامل بسیار واضع دارد ٬ شما دوستان در این پانزده سال از زبان رهبران کشور٬ چه حامد کرزی و چه هم اشرف غنی ٬حتا یک بار هم شنیده اید که طالب را دشمن خطاب کرده باشد ؟ شورشگری را در کشور کی مدیریت می کند و کی واضعآ مسولیت شورشګری را به عده می ګیرد ؟ طالبان همواره همه مسُولیت های شورشګری را به عهده ګرفته ٬اما رهبران کشور به ایشان هر نام از قبیل: برادران و یا مخلفین سیاسی و القاب نرم تر از آن را استفاده نموده. از یک طرف اردوی ما در مقابله با شورشګران قرار دارند و خون میریزانند و از طرف هم حاکمیت مصالحه یک طرفه را شعار خود قرار داد و ملیون هادالر را از طریق شورای نامنهاد صلح به مصرف هم می رساند ٬ اما نتایج اش را امروز همه ملت با ګوشت و استخوان درک می کنند.
مورد سوم:هم ګسیختګی سیاسی رو به افزایش٬ این هم عوامل های خود را دارد٬ روزی که جان کیری وزیر خارجه امریکا برنامه حکومت وحدت ملی را بالای کشور ما تامیل نمود ٬ من در همان اولین پروګرام خود ګفتم که این بدترین نمونه حاکمیت است که کیری بالای کشور ما تامیل نموده ٬ این حرف من چه حال و چه آنوقت به این معنی نبوده که اشرف غنی و یا عبدالله انسان های بد استند و یا استعداد رهبری راندارند٬ نخیر هدف اینست٬ ممکن نیست که دو برنامه و دو دیدګاه در یک حاکمیت امور کشور را اداره نمایند و مسولیت جامعه را مشترکا به عهده بګیرند ٬ حتا در کشور های که حکومت تحت اداره یک تیم و یا یک حزب و پارلمان را تیم و یا حزب دیګر اکثریت دارند ٬ جامعه باعث هم کسیختګی سیاسی میګردد ٬ نتایج اش را تا به حال می بینیم که نه کابینه متشکل داریم و نه در داخل رهبری با یک دید واحد به قضایای کشور نګاه می کنند.
مورد چهارم که اقای نیکولاس ازآن نام می برد وابستګی مالی به حمایت بین المللی٬ واقعا درست است این وابستګی مالی را حاکمیت ناسالم تخنوکرات های مربوط به امریکا و غرب و متحدین فاصد داخلی شان تامیل نموده ٬ شما با نامهای همه شان خوب آشنا استید٬ ایکاش ایشان از سواد و تجریه حکومت داری چیزی میدانستند. در مورد پنجم: دشواری ها روند صلح قبلا اشاره نمودم و باز هم می گویم که خاطرهمه جمع باشد ٬ برنامه صلح وجود ندارد و نخواهد داشت این یک خواب و خیال بیش نیست ٬ صلح باکی و در بدل چی٬ با کدام برنامه؟ آیا در این سالهای سال ایکه از صلح سخن می زنیم ٬ کدام برنامه مشخص که مرکب از حد اقل چند ماده یی در چند صفحه ی به چاپ رسیده باشد ٬ دیده ایم؟ خود صاحبان قدرت نمی دانند که هدف از صلح چه است. صلح چه معنی و با کی و برای چه و در بدل چه ؟ چه خاصا که طرف مقابل٬ طالبان است ٬ که ایشان هم٬ نمی دانم بګویم خوشبختانه و یا بد بختانه٬ به ګروه های متخاصم تقسیم شده اند و مصروف جنگ بین هم استند. دیګر هر چه نباشد٬ این طالبان هم ناظر کشمکش های داخلی حاکمیت استند و می بینند که ایشان بین خود جور نمی آیند و تا به حال٬ این دوسال است که ایشان سر معامله و مجادله رادر تشکیل کابینه و ولایات کشور دارند ٬ وزارت های کلیدی شان مثل دفاع و داخله وزرای برحال ندارد ٬ ریاست امنیت ملی شان هم تا به حال بی سر پوش است ٬ بنا طالبان به حق می ګویند که به ما چه می دهید؟
حاکمیت امتحان خودرا داده و اگر خود شان خودرا نمره نمی دهند ٬ مردم قضاوت خود را در مورد شان دارند. انتخابات پارلمانی و شورای ولسوالی ها ماه اکتوبر امسال هم پای در هوا است ٬ هنوز هیچ نوع امید ی مبنی بر برگزاری آن دیده نمی شود ٬بنا سرنوشت برگزاری لویه جرگه هم نامعلوم باقی مانده ٬ تصور می رود که حاجت به طالبان نیست ٬ این نظام در داخل خود را بلع می کند ٬ بی جهت نیست که موضوع بقای رژیم را آقای نیکولاس مورد سوال قرار می دهد.