انسان موعد مقید قابلیت کار ندارد

© Sputnik / Mikhail Mokrushin /  مراجعه به بانک تصاویر متقاعدین دومینو بازی میکنند
متقاعدین دومینو بازی میکنند - اسپوتنیک افغانستان
عضو شوید
در روسیه تمایل نگران کننده تجرید اجتماعی کهنسالان مشاهده میشود. طبق آخرین معلومات، 23% کهنسالان روسیه در تنهایی زندگی میکنند و در تنهایی می میرند.

در روسیه تمایل نگران کننده تجرید اجتماعی کهنسالان مشاهده میشود. طبق آخرین معلومات، 23% کهنسالان روسیه در تنهایی زندگی میکنند و در تنهایی می میرند.
اکثراً کهنسالان به اراده خود یا نظر به اوضاع و احوال بصورت ناگهانی ارتباط با آشنایان، همسایگان و حتی خویشاوندان قطع میکنند و در انزوا به سر می برند. دیگران در سن نسبتاً جوانتر، دارای استعداد کار به تشکیل خانواده و داشتن دوستان نسبت خصوصیت خویش ترجیح نمی دهند یا به معاشرت در کار ترجیح میدهند. در نتیجه هر دوی این گروپ اشخاص روزهای آخر عمر خود را در تنهایی کامل در خانه سپری میکنند و بدون سر و صدا چشم از جهان می پوشند. این چند ماه بعد زمان معلوم میشود، وقتیکه ادارات خدمات مسکن نسبت عدم پرداخت پول خدمات مسکن در جستجوی شخص می برآیند.
به عقیده اوچکینا فیلسوف و جامعه شناس روسیه، انزوای خودی کهنسالان از جامعه — مساله روانی است.
اوچکینا میگوید:" پیرشدن دموگرافیک جمیعت، طبعاً، با افزایش طول عمر مردم مربوط است. تقاعدشدن را در روسیه بسیاری ها حادثه دردآور تلقی میکنند. احساس شدید غیرضروری بودن اکثراً به منزوی شدن شخص منجر میگردد. چنین انزو بصورت تدریجی آغاز میگردد: حلقه رفقا محدودشده میرود، معاشرت با خویشاوندان به صفر تقرب میکند. تا زمانیکه شخص میتواند خود خدمات خود را انجام میدهد، وضع تنهایی برای او کاملاً قابل قبول می باشد. آدم فکر میکند که هیچکس به او ضرورت ندارد. و خود او نیز به هیچکس نیاز احساس نمی کند".
در نتیجه شخص در خارج جامعه قرار میگیرد. و این — فاجعه واقعی است، به خاطر که با خود ماهیت انسان به مثابه «موجود اجتماعی» ضدیت دارد. جامعه شناس انه اوچکینا مشکل را در این مشاهده میکند، تا به مردم امکان آن داده شود، تا توانایی های خود را مدت زمان هرچه بیشتر تحقق بخشند.
فیلسوف روسی میگوید:"باور دارم که انسان توانایی تبارز استعداد خود را در هر سن دارد. صحبت راجع به افزایش سن تقاعد مطرح بحث نمی باشد، بلکه مساله به بکاربرد اشکال مختلف جلب مردم مسن به زندگی فعال مربوط است. بطور مثال، در اروپا و امریکا تعداد بسیار زیادی مردم کهنسال در فعالیت های رضاکاران شرکت می ورزند. این کار باید در قانون کار و به سطح مقامات محلی منعکس گردد. برعلاوه این، حالا چنین تفاوت زیاد در سطح تحصیلات گروپ های مختلف عمری، طوریکه قبلاً وجود داشت، وجود ندارد. پدرکان ها و مادرکلان های معاصر، باوجود اینکه در قرن گذشته تولد شده، در ماهیت امر به عین دوران تخنالوژیکی و فرهنگی تعلق دارند که جوانان در آن بزرگ شده اند. دیالوگ بین نسل ها سهلتر گردیده است. خود شخص نیز باید منافع حیاتی جستجو و پیدا کند که زمان بر آنها سلطه ندارد".

نوار خبری
0
برای شرکت در گفتگو
ورود به سیستمیا ثبت نام کنید
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала