زن مربی شیران یکسان با مردان به خاطر آینده سوریه نبرد میکند

© Sputnik / Iliya Pitalev رنان داوطلب سوریه
رنان داوطلب سوریه - اسپوتنیک افغانستان
عضو شوید
زنان سوریه به خاطر میهن شان می رزمند

شهر مشهور قدیمی حلب را یونسکو در فهرست میراث های فرهنگی جهان شامل ساخته است. قبلاً توریستان از سراسر جهان به آنجا می آمدند و از دیدن آثار باستانی لذت می بردند. ولی در سال های اخیر مرکز تاریخی شهر سوریه به صحنه نبرد مبدل گشته است. فقط در فاصله چند متری خط جبهه قرار دارد. در آنسوی این خط مواضع گروه های ضد حکومتی قرار دارند. به گفته نظامیان سوریه، اگر افراد مسلح کنترول شهر قدیمی را به دست گیرند، آنها همه چیز را که از آثار کلتوری قدیمی باقیمانده، از بین خواهند برد. قوای حکومتی میخواهند از این کار جلوگیری نمایند. آنها سلاح محرم، دختر بنام رااوز دارند که آنها یکی از بهترین رزمندگان خود میدانند.
بسیاری زنان بصورت داوطلبانه به خدمت در اردوی سوریه می آیند، تا انتقام قتل شوهران و پسران محبوب شان را بگیرند. ولی رااوز به این علت جهت جنگیدن نه آمده است. او در بین رفقا و دشمنان خود بنام ابو جعفر — به لقب یکی از شیران که او در باغ وحش بزرگ ساخته بود، شهرت دارد.
او به تلویزیون RT معلومات داد:" وقتیکه این منازعه آغاز شد و من به ترک کردن باغ وحش مجبور شدم، من تصمیم گرفتم به خاطر رفاه وطن خود بجنگم. من فکر میکردم که این همه یک یا دو سال طول خواهد کشید، ولی ما تا به حال در اینجا هستیم. من به حیوانات بسیار زیاد دل بسته بودم و من آنها را دوست داشتم. حالا ساحه که آنها در آنجا قرار دارند، در دست اپوزیسیون قرار دارد و برای من دوری از آنها بسیار گران بود".
در حال که بسیاری مردان به خدمت در صفوف اردوی سوریه مکلف هستند، رااوز بصورت داوطلبانه به نبرد می رود.
او اعتراف نمود:"من سلاح نظر به چگونگی جریان نبرد برمیدارم. ماشیندار معمولی، ماشیندار کلاشنیکوف، داشکه — به کمک آنها من پوشش تهاجم نیروهای ما را تامین میکنم. من باقی ماندن در یکجا را دوست ندارم. من شرکت در حملات و نفوذکردن به منطقه دشمن را دوست دارم".
در پهلوی محل که در آن رااوز و نظامیان دیگر مستقر شده، افراد مسلح «جبهه النصره» — شاخه «القاعده» در سوریه قرار دارند. آنها نظر به برخورد وحشیانه شان نسبت به زنان شهرت بدی دارند.
رااوز یگانه زن در خط جبهه که در شهر قدیمی حلب قرار دارد، در پاسخ به این سوال که آیا او از امکان قرارگرفتن در دست جهادیون هراس ندارد، فقط خنده میکند.
او گفت:" من در این باره نمی اندیشم. آنها به من چیغ می زدند:"ابو جعفر، ما دنبال شما می آئیم. ما شما را نمی کشیم. ما در باره تو پلان های دیگر داریم". من پاسخ دادم:" شما قبول خطر میکنید". آنها سعی می ورزند مرا بترسانند. من از انها نمی ترسم، مثل آنکه کوه از باد ترس ندارد".
از باغ وحش تا جبهه — رااوز هیچگاهی از قبول خطر هراس نداشت. او اعلام میدارد که آماده مردن است، فقط برای آن که در کشورش یک بار دیگر امن برقرار گردد. این دختر شجاع خاطرنشان ساخت:" من به خاطر میهن خود نبرد میکنم. به من عشق به وطن، خانواده، مردم، دوستان و تلاش به خاطر صلح و زندگی آرام قبلی الهام می بخشد".

نوار خبری
0
برای شرکت در گفتگو
ورود به سیستمیا ثبت نام کنید
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала