پناهجویان از شرق نزدیک و کشورهای شمال افریقا با خود به اروپا نه تنها امید به زندگی امن خود، بلکه تعداد بس بزرگ پرابلم ها آوردند. تفاوت در درک منظره جهان اروپایان و پناهجویان و همچنان حملات زیادی بر زنان باعث بروز حادترین جروبحث ها و منازعات گردیده که به جدال و برخوردهای آشکار منجر میگردند. الکسی روشین روانشناس و کارمند فوند مستقل «مرکز تخنالوژیهای سیاسی» در مصاحبه با تلویزیون RT توضیح داد که چه چیز اساس شیوه برخورد پناهجویان و اروپایان تشکیل میدهد و چرا همگرایی پناهجویان در جامعه نو بصورت چنین دردآور تحقق می یابد.
چه کسی؟
کارشناس در ابتدا تقسیم پناهجویان به دو بخش شرطی پیشنهاد میکند. در گروپ اول مردم شامل میگردند که واقعاً از غارتگری ها و کشتارها، «بطور مثال، عیسویان» خود را نجات می دادند. چنین مردم، به عقیده الکسی روشین، در وضع امن قرار گرفتند — «این بسیار خوب است و آنها احساس سپاسگذاری میکنند». به گروپ دوم میتوان مردم را نسبت داد که از اوضاع استفاده کردند، تا وضعیت خود را بطور قابل ملاحظه، به گفته متخصص، بعد از ورود به «کشور احمقان ترسیده» — اکثریت مهمانان اروپا و تحمل پذیری آن را چنین تعبیر میکنند، بهبود بخشند. مشکل اروپایان، به نوبه خود، در اینست که آنها واقعیت موجودیت گروپ دوم را مشاهده نمی کنند.
چهره اروپا و سایکلوژی نقل مکان
الکسی روشین میگوید، در شرق نزدیک راجع به چهره اروپا طرز تفکر معین وجود دارد:"اروپا به مثابه کشور با مردم خنثی، کاهل، ولی در عین حال بسیار سپاسگذار تلقی میکنند که فوق العاده نرمتر اند و به هرگونه فشار سرتسلیم خم میکنند. از همینرو، اگر بر آنها فشار خوب وارد آورد، با آنها هرکار که دلت میخواهد انجام داده میتوانی. این تصور واقعیت را از جانب پناهجویان شدیداً تحریف میکند".
کارشناس خاطرنشان می سازد که هدف نهایی پناهجویان — مسکن گزین شدن در اتحادیه اروپایی — تکت خوشبختی شمرده میشود. آنها در راه رسیدن به این هدف مشکلات عظیم تحمل میکنند. برای جوانان این راه یافتن به جنت معلوم میشود. این که انها به اروپا رسیده، یک نوع حماسه تلقی میشود که به خاطر آن توقع تقدیر دارند و این کار با انتظارات مردم محلی ضدیت دارد. از همین سبب بین دو طرف منازعه بوجود می آید که در نتیجه مشاجره لفظی به جدال و برخوردهای خونین منجر میشود.
تکان فرهنگی به مثابه علت خشونت جنسی
الکسی روشین می افزاید، بر عدم مطابقت توقعات جناح های درگیر در منازعه تفاوت های فرهنگی افزوده میشوند. او میگوید:"علت در اینست که اگر شخص به سرعت از قواعده فشرده مشرق زمین به اروپا راه می یابد، پس برای او همه انچه رخ میدهد — تکان دهنده ثابت میگردد. برای شخص شرقی خود قیافه ظاهری زنان اروپایی که روی و قسمت های دیگر بدن خود را نمی پوشانند، توسط آنها به مثابه نمایش قابل دسترسی بودن کامل تلقی میشود".
اگر گزارش های رسانه ها راجع به شرایط زندگی در کمپ های اقامت موقت پناهجویان را به خاطر آورد، پس با اطمینان خاطر میتوان گفت که در انجا تعداد مردان آشکارا بیشتر است — چون زنان خودی آنها در خانه مانده اند. از همین سبب پناهجویان با عدم اقناع احساس جنسی مواجه می شوند. الکسی روشین می افزاید، "آزادی اخلاق و شیوه برخورد اروپایی به آنها اشتباهاً تفهیم میکند که زنان خود به این کار ذینفع می باشند. و آنها، به زعم خودی پناهجویان، اصلاً به خواست زنان محلی لبیک می گویند: یعنی تحریک میکنند و بعداً معلوم نیست که چرا امتناع می ورزند. این کار باعث خشم میگردد". او در اخیر میگوید که این منازعه عمیق در درک منظره جهان می باشد.
داروی علاج
کارشناس ضمن قضاوت راجع به پاسخ ممکن مقامات محلی به این چلنج، عملکرد شدید را پیشنهاد میکند، به خاطریکه به هراندازه که پناهجویان از خیال پرستی در باره خانه نو خود زودتر دست بردارند، به همان اندازه برای همه بهتر خواهد بود. او توضیح داد: "جامعه شرقی از نقطه نظر شیوه برخورد به مراتب بیشتر تنظیم شده است. زمانیکه شخص شرقی که وارد اروپا میشود، نزد او چنین احساس بوجود می آید که در اینجا هیچگونه قواعد وجود ندارند و هرکس هرچه که دلش میخواهد انجام میدهد و همه در این باره بی تفاوت اند".
به عقیده روان شناس، باید پروسه تطابق با محیط صورت گیرد، بدان معنی که قواعد موجود در جامعه را قواعد خودی تلقی کند. مشکل در اینست که پناهجویان فکر میکنند که موازین برخورد اصلاً وجود ندارند، آنها چنین موازین را نمی بینند. از همینرو باید بصورت جدی و قاطع به آنها نشان داده شود که موازین و آداب برخورد وجود دارند.
کارشناس طی تبصره گفت:"این کار باید با وضاحت و جدیت نشان داده شود- ممنوعیت در همه جا، منجمله در بین اروپایان وجود دارند. به ما آنها با شیر مادر تزریق شده و ما آنها را امر عادی و قابل فهم تلقی میکنیم. و آنها این کار را درک کرده نمی توانند".
راجع به ارزش ها و تحمل پذیری
الکسی روشین، ضمن صحبت راجع به وضع موجود در اتحادیه اروپایی، اظهار اطمینان میکند که زمان بررسی استحکام اخلاق اروپایان فرا رسیده است. مشکل پناهجویان جامعه را به دوبخش تقسیم کرده است. به بخش اول مبارزین واقعی به خاطر ایدیال ها و ارزش ها شامل اند، ولی تعداد آنها زیاد نیست. به گروه دوم اشخاصی مربوط می باشند که برای آنها تحمل پذیری — اصلاً ارزش اعلامیوی است. آن را تا زمان درست تلقی میکنند، تا به خود آنها مربوط نگردد، وقتیکه به قربانی نمودن عادات، انتظارات و رفاه خود مجبور نه شوند". به گفته کارشناس، تعداد چنین مردم زیاد است و به 80% میرسد.
الکسی روشین میگوید:"حالا روشن میشود که هر اروپایی تا چه حد بصورت واقعی برای قربانی نمودن چیزی به خاطر ایدیال ها آماده می باشد که در باره آن از کودکستان تعلیم میدادند. این آزمون جدی است که همه نه، فقط 20% ان را سپری خواهند کرد. دیگران تدریجاً به خشم می آیند".
از یک طرف، یگانه راه بیرون رفت از این وضع — اعتراض نمودن است. از جانب دیگرف دست زدن به اعتراض با فضای معمولی و آسایش های زندگی ضدیت دارد، به خاطریکه مردم «بین چکش و سندان» قرار میگیرند.
الکسی روشین، ضمن نتیجه گیری اعلام میدارد که وضع موجود باعث ناامیدی باشندگان میگردد و همچنان وضع منفی روانی که نظر به آن که مقامات فشار پناهجویان را مهار میکنند، کاهش خواهد یافت و یا برعکس افزایش خواهد یافت و آن گاه هرنوع حوادث ناگوار ممکن است.