مقامات سیاسی کشورهایی که تسلیحات اتمی آمریکایی در آنها مستقر شد از آن به عنوان برگ برنده ی خود در سیاست داخلی و خارجی استفاده می کردند. اگر تاچر اتحاد لندن و واشنگتن را به نمایش می گذاشت ، نخست وزیر کانادا پیر الیوت ترودو به عنوان مثال با اتم آمریکایی مبارزه می کرد تا امتیاز های سیاسی بدست آورد. در سال 1971 وی رسما خروج تسلیحات هسته ای آمریکا را از کشور خود اعلام کرد. پنتاگون به ویژه معترض نشد: در آن زمان ابزار اصلی ارسال بمب هسته ای راکتهای بالستیک قاره پیما بودند که " بومارک" در مقابل آنها هیچ اثری نداشت.
در واقع آمریکایی ها برای استقرار تسلیحات هسته ای نظر مردم را جویا نشدند. دوره ی سختی و جنگ سرد درجریان بود که زمانی برای دموکراسی وجود نداشت. اما به طور مثال آمریکایی ها در سال 1959 به شکل محرم با آتنی ها قرارداد بستند. به مردم عامی یونان در خصوص شرایط توافق و تعداد کلاهک سرگلوله ها هیچ اطلاعی ندادند. با جاپان هم اوضاع به همین شکل بود ، توافق به آمریکایی ها اجازه می داد که با کشتی هایی حامل تسلیحات هسته ای به بنادر جاپانی بدون مشورت با توکیو وارد شوند. تنها پس از نیم قرن شرایط این قرارداد آشکار شد.
شلوغ کاری حول پایگاه واشنگتن کمتر کسی را نگران می کرد. تظاهرات، راه پیمایی ها ، اژدهایی از کاغذ مچاله (پاپیه ماشه) که زنان معترض حول پایگاه گرینم — کامون با خود حمل می کردند در پنتاگون هیچ اثری نداشت. بخشی از تسلیحات هسته ای تکتیکی از کشورهای اروپایی تنها زمانی برداشته شد که نیازی به آن نبود.
در سال 1987 گورباچف و ریگن توافق مربوط به از بین بردن راکتهایی دور منزل، متوسط و کوچک را امضا کردند ، تا سال 1991 این توافق اجرا شد. جنگ سرد به اتمام رسید. نگه داشتن اسلحه اتمی در سرحدات شوروی معنی نداشت. در سپتامبر 1991 رئیس جمهور جرج بوش پدر در خصوص ایده ی یکطرفه مربوط به کاهش سلاح های هسته ای تکتیکی و خروج آنها از کوریای جنوبی و جاپان خبر داد. ده ها سال بعد جرج بوش پسر نیز ناگهان بیانیه ی رسمی ترتیب داد که اسلحه اتمی تکتیکی را از بریتانیا و یونان برداشته و همچنین انبارهای مهمات آنرا در آلمان و ایتالیا کم می کند.
چرا پولند و کشورهای حاشیه بالتیک از ناتو می خواهند که امریکا راکت هایی را علیه روسیه مستقر کند.
اما آمریکایی ها به راحتی می توانند معکوس عمل کنند. در سال 1995 از رهبران کشورهایی که قصد داشتند وارد ناتو شوند ، خواستند که موضع خود را در ارتباط با استقرار احتمالی تسلیحات هسته ای تکتیکی در محدوده ی خود مشخص کنند. آمریکایی ها هیچ عجله ای نداشتند در کشورهایی که تسلیحات هسته ای از آن خارج شده بود ، انبارها را از بین ببرند. به طور مثال در یونان تمام زیر ساخت ها برای تسلیحات هسته ای تکتیکی در آمادگی کامل قرار دارد. بازگرداندن اسلحه اتمی به محل پایگاه طی یک هفته ممکن است.
تسلیحات هسته ای تکتیکی کنون در شش پایگاه اروپا (دو پایگاه در ایتالیا ، یک پایگاه در آلمان ، بلژیک ، هلند و ترکیه) 180 بمب هسته ای یعنی بخش پنجم کل منابع آمریکایی قرار دارد. نه کشور یعنی بریتانیا ، بلغاریا، یونان، دانمارک، پولند، ناروی، پرتگال، رومانیا وچک کنترل هوایی را انجام داده و اطلاعات ، ارتباطات و سوخت گیری هواپیماهای حامل تسلیحات هسته ای تکتیکی را تضمین می کنند. فرانسه ، تسلیحات هسته ای آمریکایی را در محدوده ی خود ندارد ، در " بخش مسئولیت اتمی " شرکت نمی کند اما استقرار تسلیحات آمریکایی در اروپا در خارج از سرحدات خود را اجازه می دهد.
در برنامه های ناتو ، اسلحه اتمی تکتیکی یک فاکتور مهم است. در ماه جون سال 2013 واشنگتن سومین ایده و مفهوم تسلیحات هسته ای تکتیکی را تایید کرد. آنرا " ابزار مهار منطقه ای " و " زنجیره ی ارتباطی برای کشورهای اتحادیه " نامیدند ، و استفاده از آن به طور مرتب در قرارگاه ها و پولیگون های اروپا آزمایش می شود.
در حال حاضر پنتاگون قوای هسته ای تاتیکی خود را مدرن می سازد ، بمب های B61-11 را به بمب های کمی قوی تر اما کنترل شده ی B61-12 تغییر می دهد. به عقیده ی برخی از نمایندگان پارلمان آلمان ، برخورد خطرناکی شکل گرفته است: به طور مثال در پایگاه هوایی بیوخل آلمان ، جایی که بمب های هسته ای آمریکایی انبار شده است ، تنها بمب افکن ها و جنگنده های " تورنادو" آلمانی از ابزار دریافت برخوردارند. به این مفهوم که اگر جنگ شود ، پیلوتان آلمانی مجبورند بمب های اتمی را پرتاب کنند که با قانون اساسی آلمان و توافق منع گسترش تسلیحات هسته ای مطابقت ندارد.
و این قصه ادامه دارد